25
آبان

در محضر حضرت رقیه علیهاالسلام در حرم شریفش

  در محضر حضرت رقیه علیهاالسلام در حرم شریفش

دختر شاه تشنگان سلام بر سرای تو * بوی حسین می دهد مرقد باصفای تو

رقیه سه ساله ای قرین و حزن و ناله ای * شهیده خرابه ای تمامِ جان فدای تو

زخواب خود بگو مرا چه خواب دیدی و که را * که بابت آمد از سفر طبیب دردهای تو؟

چو جانگداز ناله ات برون شد از خرابه ات * به سر دویدنی به پا حسین با وفای تو

بگو ببینم ای گُلَم که بابت آمد از سفر؟ * از آن زبان پُر شکر شنید قصّه های تو

چه راز دل بگفتی و ز رنجهای این سفر * ز غربت و اسیری و تمام غُصّه های تو

بضرب تازیانه ای تو از شتر فتاده ای * تمام کوه و دشت و برّ شنیده ناله های تو

ز خاطرات عشق گو که عمّه از برای تو * ز مهر و عشق بابِ تو کشید خار پای تو

عزیز دل بگو مرا که روی نیلیت چه شد * تن کبود و زخم دل بمیرم از برای تو

تو دخت نازدانه حسینی و چو لاله ای * چو غنچه نا شکفته ای فدای آن صفای تو

سَرِ حسینِ چون قمر گرفتیش تو در بغل * رسید موسم وصال و جنّت الّقای تو

زدی چو بوسه بر لبش لبان تشنه سیر شد * زبعد چوب خیزران رسید آن شفای تو

چو در بغل گرفتیش زهوش رفتی آن زمان * چو بلبلی زوصل گُل خموش شد صدای تو

چنانکه جان عاریت به صاحبش سپردی و * فلک به گریه آمد و خلیل در عزای تو

رقیه جان عنایتی زلطف کن کرامتی * خلیل را ضیافتی به نزد باب خویش کن

قضاء نما تو حاجتم تمام کن سعادتم * زکربلا زیارتی نصیب این پریش کن


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...