خوب شعار مى دهيد ولى در عمل سست هستيد
خوب شعار مى دهيد ولى در عمل سست هستيد
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
ادامه : سوگند به خدائى كه دانه را شكافت و انسانى را به وجود آورد پس از مدتى خواهيد ديد خبر آن را، آنگاه كه نادانى شما، شما را به سوى آن برد و دانش شما سودى ندهد پس زشت باد روى شما اى شبيه مردان كه عقلهايتان مانند عقل بچه هاى خردسال و انديشه هايتان مانند فكر زنان پشت پرده است .
سوگند به خدا بدانيد اى مردمى كه بدنهايتان حاضر است و عقلهايتان غائب . و افكارتان مختلف ، خداوند كسى را كه از شما يارى طلبد عزيز نمى گرداند و دل آنكه شما را در سختى بكشاند آسوده نمى گرداند (شما اهل كمك و جنگ نيستند) و روشن مباد چشم آنكه شما را پناه داد (يعنى امام شما) شما چنان سخن مى گوئيد كه سنگ سخت را سست مى كند (هنگام شعار خوب شعار مى دهيد) ولى عمل شما دشمن مردد را اميدوار مى كند!
اى واى بر شما بعد از اين خانه خويش از كدام خانه دفاع خواهيد كرد؟ و در ركاب چه امامى پس از من جنگ خواهيد نمود؟ فريب داده شده آن كسى است كه شما او را مغرور ساخته ايد.
آنكه به شما دست يافت به پست ترين سهم دست يافت .
من به يارى شما چشم طمع ندارم و گفتارتان را تصديق نمى كنم خدا ميان من و شما تفرقه برقرار سازد و بهتر از شما را روزى من فرمايد و بدتر از مرا بر شما مسلط فرمايد امام شما از خدا اطاعت مى كند ولى شما او را اطاعت نمى كنيد.
ولى پيشواى شاميان نافرمانى خدا را مى كند ولى مردمش از او تبعيت مى كنند، سوگند به خدا دوست داشتم معاويه مردم خودش را با پيروان من مبادله مى كرد همانطور كه دينار را با درهم عوض مى كنند ده نفر از شما از من مى گرفت و يكى از آنها را به من مى داد. سوگند به خداوند كه دوست مى داشتم با شما آشنا نمى شدم و شما هم با من آشنا نمى شديد، اينگونه شناسايى كه موجب پشيمانى شد، شما سينه مرا پر كينه كرديد و با سرپيچى كار مرا به تباهى كشانديد تا آنكه كار به جائى رسيد كه قريش گفتند: على عليه السّلام مرد دلاورى است ليكن از فنون نظامى آگاهى ندارد.
آنها را به خدا سوگند باد آيا در ميان ايشان يكى مانند من پيدا مى شود كه تا اين اندازه در جنگ ممارست داشته و رنج كشيده باشد؟ من هنوز به سن بيست سالگى نرسيده بودم كه قدم در ميدان كارزار نهادم و اينك از سن شصت سالگى تجاوز كرده ام ولى فرمان ندارد آنكه اطاعت نمى شود.
نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام
مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب