12
شهریور

خدايى كه نبينم نپرستم !

پندهاي حكيمانه استاد علامه حسن زاده آملي

خدايى كه نبينم نپرستم !

امير مؤ منان در مسجد كوفه بالاى منبر خطبه مى خواند. مردى برخاست كه به او ذعلب مى گفتند، داراى زبانى بليغ در خطبه و قلبى شجاع بود. گفت : اى امير مؤ منان ! آيا پروردگارت را ديده اى ؟ حضرت فرمود: واى بر تو اى ذعلب ! من خدايى را كه نبينم ، نمى پرستم . پرسيد: اى امير مؤ منان ! پس چگونه او را ديده اى ؟ فرمود: واى بر تو اى ذعلب ! ديدگان با مشاهده او را نمى بينند؛ ولى قلب ها با حقايق ايمان او را مى بينند. واى بر تو اى ذعلب ! خداى من چنان لطيف است كه لطفش به وصف در نمى آيد و چنان عظيم است كه با عظمت وصف نمى گردد و چنان بزرگ كبرياست كه با بزرگى وصف نمى شود. در جلالت چنان جليل است كه با غلظت وصف نمى شود. قبل از هر چيز است و نمى شود گفت : پيش از چيزى است . بعد از هر چيز است و نمى شود به او بعد گفت : اشياء را خواسته ، اما نه با همت . درك كرده است ، اما نه با خدعه . در همه اشياست ، اما با آن ها مخلوط نيست و از آن ها هم جدا نيست . ظاهر است ، نه به شكل مباشرت . متجلى است ، نه با ديدن . دور است ، نه با مسافت . قريب است ، نه با نزديك شدن . لطيف است ، نه با جسم داشتن ، موجود است ، نه بعد از عدم . فاعل است ، نه به اضطرار. صاحب تقدير است ، نه با حركت زياد مى شود، نه با اضافه . شنواست ، نه با آلتى بيناست ، نه با اءداتى . اماكن حاوى او نمى شوند و اوقات او را شامل نمى گردند، صفات او را محدود نمى كنند و خواب او را نمى گيرد. هستى او از اوقات سبقت جسته ، وجودش از عدم و ازلش ، از ابتدا پيشى گرفته است . با خلق مشاعر فهميده مى شود كه كسى براى او مشاعر قرار نداده و با تجهير جواهر فهميده مى شود كه جوهر ندارد و با ضد قرار دادن ميان اشيا فهميده مى شود كه او ضد ندارد و با خلق تقارن ميان اشيا فهميده مى شود كه او قرين ندارد. نور را ضد ظلمت قرار نداده است و خشكى را ضد ترى و زيرى را ضد نرمى ، و سردى را ضد گرمى ، متباين ها را با هم جمع كرده و ميان چيزهايى نزديك ، دورى افكنده است كه با تفريق ، بر مفرق و با تاءليف ، بر مؤ لف دلالت مى كند. و اين سخن خداى تعالى است و من كل شى ء خلقنا زوجين لعلكم تذكرون . (217) ميان قبل و بعد، فاصله انداخت تا معلوم شود كه او قبل و بعدى ندارد و موجودات با غرايزشان گواه اند كه آفريننده غريزه آن ها، غريزه ندارد و با موقت بودن شان اعلام مى كنند كه براى قرار دهنده وقت آن ها وقتى نيست . ميان موجودات حجاب و مانع قرار داده تا معلوم شود ميان او و خلقش ‍ حجابى نيست . پروردگار است ، بدون اين كه خود پروردگارى داشته باشد و اله است ، بدون اين كه خود الهى داشته باشد. عالم است ، بدون اين كه معلوم باشد. سميع است ، بدون اين كه مسموع باشد


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم