24
شهریور
تقسيم بندى موجودات از نظر كمالات وجودى
تقسيم بندى موجودات از نظر كمالات وجودى
وقتى موجودات مشهود خود رادر جهان با دقت مى نگريم ، بخوبى در مى يابيم كه آنها از نظر كمالات وجودى (آثار و منشاء آثار نوين ) برابر نيستند و آثار وجودى بعضى بر آثار وجودى بعضى ديگر برتر و بيشتر است . موجوداتى را كه در اطراف خود مى بينيم از اين نظر به چهار دسته تقسيم مى شوند:
2- نباتات يا گياهان كه داراى كمالات و آثار وجودى بيشترى نسبت به جمادات مى باشد يعنى علاوه بر اينكه آثار وجودى جمادات را دارند، داراى آثار وجودى مخصوصى هستند كه جمادات فاقد آنها مى باشند.از قبيل : نباتات رشد و نمو دارند، تغذيه مى كنند، توليد مثل مى كنند، تا اندازه اى داراى حس و حركت هستند و از وضعيت ضعف اندام به قدرت بدنى زياد مى رسند. ناگفته نماند كه نباتات علاوه بر اين آثار ويژه ، در بعضى آثار جمادى مثل رنگ پذيرى و داشتن بو،از جمادات قابليت بيشترى نشان مى دهند و تنوع رنگها و بوها در گلها و ميوه ها ديده مى شود. بنابراين گياهان از نظر كمال وجودى برتر از جمادات هستند.
3- حيوانات كه داراى كمالات و آثار وجودى بيشترى نسبت به گياهان و جمادات مى باشند و علاوه بر آثار وجودى جمادات و گياهان ، داراى وجودى مخصوص هستند كه دو قسم قبلى فاقد آنند . از قبيل اينكه حيوانات شعور و اراده دارند، كار و تلاش مى كنند، همسرگزينى و مسكن گزينى دارند، داراى شهوت جنسى و غضب هستند، در بعضى از انواع آنها زندگى اجتماعى وجود دارد، در زندگى اجتماعى داراى تقسيم بندى و مراتب شغلى ، تفريح و اجتماعى مختلف هستند.به عبارت ديگر رتبه و مقام و پستى و برترى شغلى در بين آنها وجود دارد. از حريم خود و خانواده خود در برابر خطرات و دشمنان دفاع مى كنند. در بين حيوانات همنوع و گاهى غير همنوع جهت گذراندن زندگى ، تعاون ، همكارى و خدمات متقابل و مسالمت آميز ديده مى شود. تا اندازه اى قابل تربيت هستند يعنى تربيت محدود مى پذيرند. داراى احساسات و عواطفند . در آنها صفات روحى خوب و مثبتى كه مادر زندگى از آنها به اخلاق تغير مى كنيم در انواع مختلفشان ديده مى شود. صفاتى از قبيل وفادارى ، امانتدارى ، خدمت به همنوع ، نجابت و…
4 انسان . انسان از آن جهت كه انسان است و اشرف مخلوقات مى باشد،نه جماد است ، نه حيوان . اين بدان معنا نيست كه فاقد كمالات و آثار وجودى جمادات ، نباتات و حيوانات است ، بلكه به معناى اين است كه آنچه مايه انسانيت انسان و شراف ت او بر ساير موجودات است امرى غير از كمالات وجودى سه قسم گذشته است . چرا كه انسان در آن آثار وجودى با قسم ديگر مشترك است و فضيلتى در آنها ندارد. فضيلت و شرافت يعنى برترى ، و برترى يعنى داشتن چيزى كه در دست ديگران نباشد. بنابراين نمى توان فضيلت و برترى انسان بر ساير موجودات مشهودمان را به داشتن كمالات جمادى ، گياهى و حيوانى بدانيم . هرچند انسان در ظهور آن كمالات از خود قابليت بيشترى نشان دهد، زيرا قابليت بيشتر داشتن در يك كمال ، آن كمال را از حقيقت و مرتبه خود خارج نمى كند.به عنوان مثال اگر انسان در غضب و يا شهوت جنسى قابليت بيشترى نسبت به حيوانات از خود نشان داد هرگز غضب و شهوت از مرتبه كمالات حيوانى فراتر نمى روند و به مرتبه يك كمال حيوانى را بيشتر از خود حيوانات نشان دهد، نه اينكه شهوت و غضب كمال انسانى شده باشد.در اين صورت مى گوييم انسان يك حيوان قويتر است . همچنين وقتى كه انسان داراى قدرت بدنى زيادى مى شود مى گوييم او يك گياه قويتر شده نه يك انسان بهتر.به عبارت ديگر همان طور كه گفتيم قدرت بدنى قويتر از ديگران بود،او فقط دريك صفت گياهى قويتر است نه اينكه انسان بهترى است و در انسانيت بالاتر است . همچنين است وقتى انسان لباسى زيبا و رنگارنگ و فاخر بر تن مى كند،
مى گوييم او يك كمال گياهى را به استخدام در آورده و مورد استفاده قرار داده است نه اينكه او با پوشيدن لباسى زيباتر و با جنسى بهتر و يا بر خوردارى از قيافه و صورتى زيباتر، در انسانيت و شرافت از ديگران پيشى
گرفته باشد. چرا كه برترى حقيقى انسان به برترى در حقيقت انسانيت و آن آثار و كمالاتى است كه ويژه اوست و در حيوانات و گياهان و جمادات يافت نمى شود، كه اگر در آنها يافت شود آن كمالات ديگر كمال ويژه انسانى محسوب نمى شود بلكه جزء كمالات مشتركند.
اگر قابل به برترى انسان نسبت به ساير موجودات باشيم و او از اشرف مخلوقات بدانيم كه چنين نيز هست ، بدين معناست كه در انسان كمال كمالاتى وجود دارد كه در ساير موجودات قبلى نيست والا برترى و شرافت او معنا نداشت .
با توجه به مطالب گذشته به اين نتيجه مى رسيم كه انسان ، جماد گياه و حيوان نيست . بنابر اين اگر آثار و كمالاتى كه در حد كمالات اين سه قسم هستند از خود نشان داد در مرتبه همانهاست و هيچ فضيلتى از نظر انسانى بر ساير انسانها ندارد. مثلا از آن جهت كه شهوت جنسى دارد و تمايل به جنس مخالف پيدا مى كند و همسر گزينى مى كند، يك حيوان است و نيز از آن جهت كه كار و تلاش مى كند، مسكن گزينى دارد، زندگى و مشاركت اجتماعى دارد، در سلسله مراتب اجتماعى بالا مى رود، به همنوع خود كمك و خدمت مى كند و داراى بعضى از صفات اخلاقى نيكو و پسنديده است ، يك حيوان خوب است ، چرا كه همه اينها در حيوانات نيز يافت مى شود. همچنين وقتى كه رشد مى كند و قدرت بدنى فوق العاده اى ( مثلا در اثر ورزش ) پيدا مى كند و يا داراى صورتى زيبا مى شود و زيباييها را به استخدام در مى آورد، يك گياه خوب است ، چرا كه همه اينها در گياهان نيز يافت مى شود.
نام كتاب : كمالات وجودى انسان
مؤ لف : محمد شجاعى
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب