3
مهر

بيعت به هر قيمت كه تمام شود

بيعت به هر قيمت كه تمام شود

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

ادامه جريان بيعت : سپس در حاليكه طنابى در گردن على عليه السلام انداخته بودند، حضرت را نزد ابوبكر آوردند، عمر با شمشير بالاى سر حضرت قرار گرفت ، عده اى همانند خالد بن وليد و ابوعبيده بن جراح و سالم و مغيرة بن شعبه و اسيدبن حصين و بشر بن سعد و ديگران مسلح كنار ابوبكر نشسته بودند.


حضرت على عليه السلام مى گفت : بخدا سوگند اگر شمشير در دستم مى بود مى دانستيد كه به من دسترسى نخواهيد داشت … اگر چهل نفر ياور مى داشتم ، اجتماع شما را متفرق مى كردم ، لعنت خدا بر گروهى كه با من بيعت كردند و سپس مرا تنها گذاردند، عمر صدا زد: بيعت كن ، حضرت فرمود: اگر نكنم چه ؟ گفت : با خوارى ترا مى كشم !! فرمود: آن وقت بنده خدا و برادر پيامبر را كشته ايد ابوبكر گفت : بنده خدا بله اما برادر پيامبر را قبول نداريم ! حضرت فرمود: آيا انكار مى كنيد كه پيامبر ميان خودش و من برادرى برقرار كرد، همان سخنان را تا سه بار تكرار كردند.
سپس حضرت فرمود: اى جماعت مهاجرين و انصار شما را به خدا سوگند مى دهم آيا از پيامبر شنيديد كه در روز غدير خم چنين و چنان گفت ؛(44) و در جنگ تبوك چنين گفت ،(45) و سپس تمامى فضائلى را كه پيامبر علنا به مردم بيان كرده بود بيان كرد، و همگى تصديق كردند.
ابوبكر كه از اين موقعيت احساس خطر مى كرد گفت : هر چه گفتى درست است و ما به گوش خود شنيده ايم و با دلهايمان حفظ كرده ايم ولى از پيامبر شنيديم بعد از اين فرمود: خداوند ما اهل بيت را برگزيده و براى ما آخرت را بر دنيا اختيار كرده است و خداوند براى ما خاندان ، نبوت و خلافت را جمع نخواهد كرد!(46)
حضرت فرمود: آيا ديگرى هم با تو شهادت مى دهد؟ عمر گفت : خليفه رسول خدا صلى الله عليه وآله راست مى گويد ما هم شنيديم ، سپس ‍ ابوعبيده و سالم مولاى ابى حذيفه و معاذ بن جبل هم او را تصديق كردند.


نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام

مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم