(اولين خاك و آب )
(اولين خاك و آب )
(صفوان جمال ) براى ما نقل كرد كه :
از امام صادق (عليه السلام ) شنيدم ،كه آن حضرت فرمود:
خداوند تبارك و تعالى برخى از زمين ، و آب ها را بر بعضى ديگر تفضيل و برترى داد، پاره اى تفاخر و تكبّر نموده و تعدادى از آنها ستم و تعدى نمودند از اين رو آب و زمينى نماند مگر آنكه مورد عقاب الهى قرار گرفت .
زيرا تواضع و فروتنى در مقابل خدا را ترك كردند، حتّى خداوند متعال مشركين را بر كعبه مسلّط نمود. به زمزم آبى شور وارد كرد و طعمش را فاسد نمود.
(ولى زمين كربلاء و آب فرات اوّلين زمين و اوّلين آبى هستند كه خداوند متعال مقدّس و پاكيزه نمود و به آنها بركت داد).
مگر نبوده كه زمين ها و آب ها بعضى بر برخى ديگر تفاخر و تكبّر نمودند؟!
زمين كربلاء عرضه داشت : (من زمين خدا بوده كه مرا مقدّس و مبارك آفريد، شفاء را در تربت و آب من قرار داد)، هيچ فخرى نكردم ، بلكه در مقابل آن كس كه اين فضيلت را به من داده فروتن و ذليل مى باشم ، چنانچه بر زمين هاى دون خود نيز فخر نمى كنم ، بلكه خدا را شكر و سپاس مى كنم .
(پس خداوند متعال بواسطه حسين عليه السلام و اصحابش آن سرزمين را مورد اكرام قرار داد). و در تواضع و فروتنى و شكرش افزود، سپس حضرت ابو عبداللّه عليه السلام فرمودند:
(كسى كه براى خدا تواضع و فروتنى كند، حق تعالى او را بلند كند و كسى كه تكبّر نمايد، وى را پست و ذليل خواهد نمود.)
من كه مانند نى در نوايم
عاشقم عاشق كربلايم
روز و شب در غم و شور و شينم
عاشق كربلاى حسينم
خادم كوى آن نور عينم
عبد درگاه آن مقتدايم
گر چه بگذشته دور جوانى
ليك در پيرى و ناتوانى
بلبل آسا كنم نغمه خوانى
تا كه باشد طنين در صدايم
يا حسين جز تو شاهى ندارم
جز تو شاها پناهى ندارم
عاشقم من گناهى ندارم
حق بود شاهد مدّعايم
يا حسين اى عزيز پيمبر
زاده عصمتِ پاك داور
زيب عرش خدا پور حيدر
با غم و عشق تو آشنايم
من چو مجنون صحرا نوردم
آشنا با غم و رنج و دردم
تا فداى وفاى تو گردم
در رثايت سخن مى سرايم
گشته ام تا به مهر تو پاى بند
گر جدا گردَدَم بند از بند
نگسلم از تو يك لحظه پيوند
اى شهيد سر از تن جدايم
يا حسين جان عالم فدايت
جان به قربان مهر و وفايت
بين كه (مردانى ) با وفايت
اشك خون ريزد از ديده هايم
حق به محشر چو خواهد حسابم
در سؤ الش بود اين جوابم
ذاكر زاده بو ترابم
مرثيت خوان آل عبايم
عاشقم عاشق كربلايم
من كه مانند نى در نوايم
هو المحبوب
حاج احمد مشجّرى مدّاح (محبوب )
خواهى كه جّنت عَدن گردد تو را قباله
يكدم نظر ز احسان افكن بر اين رساله
از بحر علم و عرفان ، همچون كميل درياب
مقصود خويشتن را در نينواى ناله
نام كتاب : داستانهايى از خاك تربت امام حسين (ع)
نويسنده : شهيد احمد مير خلف زاده و على مير خلف زاده
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب