3
تیر

استدلال به آیه «ولایت»

الف) از امام علی علیه السلام نقل شده در احتجاجی که در مسجد رسول خداصلی الله علیه وآله در ایام خلافت عثمان داشتند فرمود:

« … فانشدکم اللَّه، اتعلمون … حیث نزلت: «إِنَّماوَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَواهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَواهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ»، … فأمر اللَّه عزّوجلّ ان یُعلمهم ولاه امرهم و ان یفسّر لهم من الولایه ما فسّر لهم من صلاتهم و زکاتهم و حجّهم، پنصبی للناس بغدیر خم، ثم خطب، و قال: ایّها الناس! انّ اللَّه ارسلنی برساله ضاق بها صدری و ظننت انّ الناس مکذّبنی، فاوعدنی لَأُبلّغها او لیعذّبنی. ثم امر فنودی بالصلاه جامعه، ثم خطب فقال: ایها الناس! أتعلمون انّ اللَّه عزّوجلّ مولای و انا مولی المؤمنین، و انا اولی بهم من انفسهم؟
 

قالوا: بلی یا رسول اللَّه. قال: قم یا علیّ، فقال: من کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه … »؛ « … شما را به خدا سوگند می دهم! آیا می دانید … چه موقعی نازل شد آیه «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا … »؟

… خداوند عزّوجلّ دستور داد تا والیان امرش را بشناساند و همان گونه که نماز و زکات و حج را برای مردم تفسیر کرد برای آنان ولایت را با انتصاب من برای مردم در غدیر خم تفسیر نماید، و لذا خطبه خوانده و فرمود: ای مردم! همانا خداوند مرا به رسالتی فرستاد که سینه ام برای آن تنگ آمده و می ترسم که مردم مرا در آن تکذیب کنند، ولی مرا تهدید کرده که آن را ابلاغ نمایم وگرنه مرا عذاب خواهد کرد. آن گاه دستور داد تا اعلام نماز جماعت کنند و سپس خطبه خوانده فرمود: ای مردم! آیا می دانید که خدای عزّوجلّ مولای من و مولای مؤمنان است، و من از آنان به خودشان سزاوارترم؟ عرض کردند: آری ای رسول خدا!، فرمود: برخیز ای علی! من بر خواستم. آن گاه حضرت صلی الله علیه وآله فرمود: هر کس من مولای اویم پس علی مولای اوست. بار خدایا دوست بدار هر کس که ولایت او را پذیرفته و دشمن بدار هر کس که بااو عداوت کرده است … ».

 

 

 

 

ب) حاکم نیشابوری به سند خود از امام علی علیه السلام نقل کرده که فرمود:

«نزلت هذه الآیه علی رسول اللَّه صلی الله علیه وآله: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَوهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ»، فخرج رسول اللَّه صلی الله علیه وآله و دخل المسجد، و الناس یصلّون بین راکع و قائم، فصلی فإذا سائل قال:

یا سائل أعطاک أحد شیئاً؟ فقال: لا إلاّ هذا الراکع - اشار لعلیّ - أعطانی خاتماً»؛

«این آیه بر رسول خداصلی الله علیه وآله نازل شد: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا … »، رسول خداصلی الله علیه وآله از منزل خارج و وارد مسجد شد در حالی که مردم در حال رکوع و قیام بوده و نماز می خواندند. حضرت نیز نماز به جای آورد که ناگهان فقیری را مشاهده کرد. حضرت به او فرمود: ای سائل! آیا کسی چیزی به تو داد؟ فقیر گفت: هیچ کس جز این رکوع کننده - اشاره به علی علیه السلام کرد - او بود که به من انگشتری داد.»
 
 
منبع: آیات و روایات غدیر


free b2evolution skin
3
تیر

استدلال به حدیث «غدیر»

الف) معاویه نامه ای به حضرت علی علیه السلام نوشت که برای من فضایل بسیاری است؛ پدرم در جاهلیت مردی بزرگ بود و من برای اولین بار در اسلام پادشاه شدم …

 

 

 

 

امیرالمؤمنین علیه السلام در جواب نامه او فرمود: «أباالفضائل یفخر علیّ ابن اکله الأکباد؟ ثم قال: اکتب یا غلام:
 

ادامه »


free b2evolution skin
3
تیر

استدلال به آیه «اکمال»

از امام علی علیه السلام نقل شده که در ذیل احتجاجی در مورد استدلال به آیه «اولی الأمر» و آیه «ولایت» فرمود:

«فقام سلمان فقال: یارسول اللَّه! ولاءٌ کماذا؟ فقال: ولاءٌ کولای، من کنت اولی به من نفسه فعلیّ اولی به من نفسه. فانزل اللَّه - تعالی ذکره -:
 

 

 

«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلمَ دِیناً».فکبر رسول اللَّه صلی الله علیه وآله و فال: اللَّه اکبر، تمام نبوّتی و تمام دین اللَّه؟ ولایه علیّ بعدی … »؛ «سلمان برخواست و گفت:

ای رسول خدا! کدامین ولایت مقصود شماست؟ حضرت فرمود:

ولایتی همانند ولایت من؛ هر کس من سزاوارتر به او از خودش می باشم پس علی نیز اولی به تصرف اوست. اینجا بود که خداوند متعال این آیه را نازل کرد: ” امروز برای شمادینتان را کامل و نعمتم را تمام کردم، و راضی شدم که اسلام برای شما به عنوان دین باشد “.

در این هنگام بود که رسول خداصلی الله علیه وآله تکبیر گفت و فرمود: خدا بزرگ تر است، تمامیت نبوت و تمامیت دین خدا به ولایت علی بعد از من است … ».

منبع: آیات و روایات غدیر


free b2evolution skin
3
تیر

هر کس او را اطاعت کند...

قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) :
«لَیْلَهً أُسْرِیَ بِی إِلَی السَّماءِ کَلَّمَنِی رَبِّی جَلَّ جَلالُه فَقالَ: یامُحَمَّدُ، قُلْتُ: لَبَّیْکَ رَبِّ وَ سَعْدَیْکَ، قالَ: إِنَّ عَلِیّآ (علیه السلام) حُجَّتِی بَعْدَکَ عَلی خَلْقِی وَ إِمامُ أَهْلِ طاعَتِی مَنْ أَطاعَهُ أَطاعَنِی وَ مَنْ عَصاهُ عَصانِی فَانْصِپْهُ عَلَمآ لاُِمَّتِکَ یَهْتَدُونَ بِهِ بَعْدَکَ.»

 

 

 


رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

«شبی که به سوی آسمانها سیر داده شدم و به معراج رفتم، خداوند با من سخن گفت و فرمودند:

“ای محمّد!” گفتم: خداوندا! لبّیک و سعدیک، خداوند فرمودند:

“علی (علیه السلام) حجّت من است بعد از تو بر خلقم و امام کسانی است که بر من اطاعت میکنند، هر کس او را اطاعت کند، مرا اطاعت کرده و هر کس او را عصیان کند، نافرمانی مرا انجام داده است. پس تو او را نشانه برای امّت خود قرار بده تا بعد از تو ]مردم[ به وسیله او هدایت شوند".»
 
 
فضائل و مناقب امیرالمومنین علیه السلام صاحب غدیر


free b2evolution skin
3
تیر

متن عربی و ترجمه فارسی خطابه غدیر بخش دوم:فرمان الهي براي مطلبي مهم

وَأَقِرُّ لَهُ عَلي نَفْسي بِالْعُبُودِيَّةِ وَأَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ اقرار مي‌كنم براي خداوند بر نفس خود به عنوان بندگي او، و شهادت مي‌دهم براي او به پروردگاري

وَأُؤَدّي ما أَوْحي بِهِ إِليَّ حَذَراً مِنْ أَنْ لاأَفْعَلَ فَتَحِلَّ بي مِنْهُ قارِعَةٌ لايَدْفَعُها عَنّي أَحَدٌ و آنچه به من وحي نموده ادا مي‌نمايم از ترس آنكه مبادا اگر انجام ندهم عذابي از او بر من فرود آيد كه هيچكس نتواند آن را دفع كند.

وَإِنْ عَظُمَتْ حيلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ - لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ- لِأنَّهُ قَدْ أعْلَمَني أَنّي إِنْ لَمْ‌أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَيَّ في حَقِّ عَلِيٍّ فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ هر چند كه حيله‌ي عظيمي به كار بندد و دوستي او خالص باشد- نيست خدايي جز او- زيرا خداوند به من اعلام فرموده كه اگر آنچه در حق علي بر من نازل نموده ابلاغ نكنم رسالت او را نرسانده‌ام.

وَقَدْضَمِنَ لي تَبارَكَ وَتَعالي الْعِصْمَةَ مِنَ النَّاسِ وَهُوَ اللَّهُ الْكافِي الْكَريمُ و براي من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده و خدا كفايت كننده و كريم است.

فَأَوْحي إِلَيَّ: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ- في عَلِيٍّ يَعْني فِي الْخِلافَةِ لِعَلِيِّ بْنِ أَبي طالِبٍ- وَإِنْ لَمْ‌تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»
خداوند به من چنين وحي كرده است: «اي پيامبر ابلاغ كن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده- درباره‌ي علي، يعني خلافت علي بن ابي‌طالب- و اگر انجام ندهي رسالت او را نرسانده‌اي، و خداوند تو را از مردم حفظ مي‌كند».

 

 

 

مَعاشِرَ النَّاسِ، ما قَصَّرْتُ في تَبْليغِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ تَعالي إِلَيَّ، وَأَنَا أُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ:
اي مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهي نكرده‌ام، و من سبب نزول اين آيه را براي شما بيان مي‌كنم:

إِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ إِلَيَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُني عَنِ السَّلامِ رَبّي- وَهُوَ السَّلامُ- أَنْ أَقُومَ في هذَا الْمَشْهَدِ
جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم- كه او سلام است- مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم

فَأُعْلِمَ كُلَّ أَبْيَضٍ وَأَسْوَدٍ: أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبي طالِبٍ أَخي وَوَصِيّي وَخَليفَتي عَلي أُمَّتي وَالْإِمامُ مِنْ بَعْدي
و بر هر سفيد و سياهي اعلام كنم كه «علي بن ابي طالب برادرِ من و وصي من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است.

الَّذي مَحَلُّهُ مِنّي مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسي إِلاَّ أَنَّهُ لا نَبِيَّ بَعْدي وَهُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ
نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسي است جز اينكه پيامبري بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است»

وَقَدْأَنْزَلَ اللَّهُ تَبارَكَ وَتَعالي عَلَيَّ بِذلِكَ آيَةً مِنْ كِتابِهِ هِيَ: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَهُمْ راكِعُونَ»
و خداوند در اين مورد آيه‌اي از كتابش بر من نازل كرده است:«صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند و كساني كه ايمان آورده و نماز را بپا مي‌دارند و در حال ركوع زكات مي‌دهند»

وَعَلِيُّ بْنُ أَبي‌طالِبٍ الَّذي أقامَ‌الصَّلاةَ وَآتَي الزَّكاةَ وَهُوَ راكِعٌ يُريدُ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ في كُلِّ حالٍ
و علي بن ابي‌طالب است كه نماز را بپا داشته و در حال ركوع زكات داده و در هر حال خداوند عزوجل را قصد مي‌كند.

وَسَأَلْتُ جَبْرَئيلَ أَنْ يَسْتَعْفِيَ لِيَ السَّلامَ عَنْ تَبْليغِ ذلِكَ إِلَيْكُمْ
اي مردم، من از جبرئيل در خواست كردم كه از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ اين مهم معاف بدارد

أَيُّهَا النَّاسُ لِعِلْمي بِقِلَّةِالْمُتَّقينَ وَكَثْرَةِ الْمُنافِقينَ وَإِدْغالِ اللاَّئِمينَ وَحِيَلِ الْمُسْتَهْزِئينَ بِالْإِسْلامِ
زيرا از كمي متقين و زيادي منافقين و افساد ملامت كنندگان و حيله‌هاي مسخره كنندگانِ اسلام اطلاع دارم

الَّذينَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ في كِتابِهِ بِأَنَّهُمْ يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ في قُلُوبِهِمْ
كساني كه خداوند در كتابش آنان را چنين توصيف كرده است كه با زبانشان مي‌گويند آنچه در قلبهايشان نيست

وَيَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظيمٌ، وَكَثْرَةِ أَذاهُمْ لي غَيْرَ مَرَّةٍ
و اين كار را سهل مي‌شمارند در حالي كه نزد خداوند عظيم است. و همچنين به خاطر اينكه منافقين بارها مرا اذيت كرده‌اند

حَتّي سَمُّوني اُذُناً وَزَعَمُوا أَنّي كَذلِكَ لِكَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إِيَّايَ وَإِقْبالي عَلَيْهِ وَهَواهُ وَقَبُولِهِ مِنّي
تا آنجا كه مرا «اُذُن» (گوش دهنده‌ي بر هر حرفي) ناميدند، و گمان كردند كه من چنين هستم به خاطر ملازمت بسيار او (علي) با من و توجه من به او و تمايل او و قبولش از من

حَتّي أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ في ذلِكَ «وَمِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ- عَلَي الَّذينَ يَزْعَمُونَ أَنَّهُ أُذُنٌ - خَيْرٍ لَكُمْ، يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنينَ و َرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ آمَنُواْ مِنكُمْ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ»
تا آنكه خداوند عزوجل در اين باره چنين نازل كرد:«واز آنان كساني هستند كه پيامبر را اذيت مي‌كنند و مي‌گويند او «اُذُن» (گوش دهنده بر هر حرفي) است، بگو: گوش است- بر ضد كساني كه گمان مي‌كنند او «اُذُن» است- و براي شما خير است، به خدا ايمان مي‌آورد و در مقابل مؤمنين اظهار تواضع و احترام مي‌نمايد و براى كسانى از شما كه ايمان آورده‏اند، رحمت است، و براى آنانكه همواره پيامبر خدا را آزار مى‏دهند، عذابى دردناك است.»

وَلَوْ شِئْتُ أَنْ أُسَمِّيَ الْقائِلينَ بِذلِكَ بِأَسْمائِهِمْ لَسَمَّيْتُ وَأَنْ أَوْمَئَ ا لَيْهِمْ بِأَعْيانِهِمْ لَأَوْمَأْتُ وَأَنْ أَدُلَّ عَلَيْهِمْ لَدَلَلْتُ، وَلكِنّي وَاللَّهِ في أُمُورِهِمْ قَدْ تَكَرَّمْتُ
و اگر من بخواهم گويندگان اين نسبت (اُذُن) را نام ببرم مي‌توانم، و اگر بخواهم به شخص آنها اشاره كنم مي‌نمايم، و اگر بخواهم با علائم آنها را معرّفي كنم مي‌توانم، ولي به خدا قسم من در كار آنان با بزرگواري رفتار كرده‌ام.

وَكُلُّ ذلِكَ لايَرْضَي اللَّهُ مِنّي إِلاَّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيَّ في حَقِّ عَلِيٍّ
بعد از همه‌ي اينها، خداوند از من راضي نمي‌شود مگر آنچه در حق علي بر من نازل كرده ابلاغ نمايم.

«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ- في حَقِّ عَلِيٍّ- وَإِنْ لَمْ‌تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»
سپس حضرت اين آيه را تلاوت فرمودند:«اي پيامبر برسان آنچه-در حق علي- از پروردگارت بر تو نازل شده و اگر انجام ندهي رسالت او را نرسانده‌اي، و خداوند تو را از مردم حفظ مي‌كند».

منبع: استاد محمد باقر انصاری


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم