آثار معجز آسا و سند زیارت عاشورا
آثار معجز آسا و سند زیارت عاشورا
۱ ـ در زمان مرحوم آیت الله میرزای شیرازی بزرگ در کشور عراق مرض وبا شیوع پیدا کرد و به قدری شدید بود که جنازه قربانیان در کنار خیابان ها رها شده بود و کسی نبود که آن ها را جمع کند ، کسانی هم که امکانات داشتند و می توانستند فرار می کردند ، در همان ایّام روزی در مجلس درس مرحوم آیت الله میرزای شیرازی که در شهر سامرا بود ، شاگردان گفتند که ” آقا وبا به این جا نیز رسیده و سرایت کرده ، چه کنیم ؟ “مرحوم میرزا در مجلس که بزرگان و شارگردانش نشسته بودند فرمود : « من حکم می کنم که از همین امروز همه ، زن و مرد ، کوچک و بزرگ زیارت عاشورا را با ۱۰۰ لعن و ۱۰۰ سلام شروع کنید به خواندن تا خداوند این مرض را برطرف نماید . »این خبر یه سرعت در عراق منتشر شد و نقل کرده اند که ۳ روز بیشتر طول نکشید که دیگر کسی از شیعیان به مرض وبا از دنیا نرفت و این بیماری به صورت کامل برطرف شد .
۲ ـ در عهد زعامت مرحوم آيه اللّه حاج سيّد محمّد حجّت كوه كمرى قحطى و گرانى سختى پديد آمد ، آن مرحوم چهل نفر از طلاّب مهذّب و متديّن را دستور داد كه به مسجد جمكران مشرّف شوند و در پشت بام مسجد به صورت دسته جمعى زيارت عاشورا را با صد سلام و صد لعن و دعاى علقمه بخوانند ، آنگاه به حضرت موسى بن جعفر ، حضرت ابوالفضل و حضرت على اصغر عليهم السلام متوسّل شوند ، رفع گرانى و نزول باران را از خداوند بخواهند . چهل تن از طلبه فاضل و متديّن به امر مرجعيّت اعلاى تشيّع به ميعادگاه عاشقان شرفياب شدند ، زيارت عاشورا را طبق دستور آن مرجع آگاه انجام دادند ، مسجد جمكران را به قصد قم ترك كردند . هنوز به دهِ جمكران نرسيده بودند كه باران رحمت سيلآسا فروريخت و طلاّب ناچار شدند كه لباسهاى خود را درآورند ، كفشهاى خود را به دست بگيرند و از ميان سيلابها عبور كنند
۳ ـ داستان همسرِ صالحه استاد « اشرف حدّاد » را همه شنيده ايد كه به زيارت عاشورا مداومت داشت ، در شب اوّل رحلتش سه بار امام حسين عليه السلام به ديدارش تشريف فرما شدند و در بار سوّم امر فرمودند كه عذاب را از اهل آن قبرستان بردارند .
۴ ـ سيّد احمد رشتى هنگامى كه از قافله عقب ماند و از زندگى دست شست ، توسّل فراوان نمود ، سرانجام به محضر كعبه دلها تشرّف يافت ، حجّت خدا بعد از فرمان نماز شب و جامعه كبيره فرمود : « شما چرا عاشورا نمىخوانيد ؟ عاشورا ، عاشورا ، عاشورا » .
۵ ـ مرحوم ميرزا ابراهيم محلاّتى ، عموى مرحوم آيه اللّه حاج شيخ بهاءالدّين محلاّتى ، در شب ۲۴ صفر ۱۳۳۶ ه . در شيراز رحلت كرد . در همان شب مرحوم شيخ مشكور در نجف اشرف حضرت عزرائيل عليه السلام را رؤيت كرد . از او پرسيد : از كجا تشريف مى آوريد ؟ فرمود : از شيراز ، از قبض روح ميرزا ابراهيم محلاّتى مى آيم . از وضع آن مرحوم در عالم برزخ پرسيد ، فرمود : در بهترين حالت است ، خداوند هزار فرشته موكّل فرموده ، كه از او اطاعت كنند . پرسيد : از كجا ايشان به اين مقام رسيده ؟ فرمود : او سى سال تمام بر زيارت عاشورا مداومت داشت . شيخ مشكور خوابش را به ميرزا محمّدتقى شيرازى نقل كرد ، او به شدّت گريه نمود ، گفته شد : خواب است ، فرمود : بلى ، وليكن خوابِ شيخ مشكور است . فرداى آن روز تلگرافى از شيراز رسيد و صادقه بودن رؤياى شيخ مشكور بر همگان ثابت شد .
۶ ـ مرحوم شيخ صدرا بادكوبه اى كه بر زيارت عاشورا مداومت داشت ، در ۱۱ شعبان ۱۳۹۲ ه . درگذشت ، پس از ۲۳ سال هنگامى كه قبر شريفش در موقع تخريب وادى السلام توسّط رژيم عفلقى شكافته شد ، پيكر پاكش تر و تازه پديدار گرديد .
۷ ـ مرحوم حاج شيخ حسن فريد كه داستان سامرّا را از مرحوم حايرى شنيده بود ، به گرفتارى سختى مبتلا مىشود ، از روز اوّل محرّم به زيارت عاشورا شروع مى كند ، روز هشتم از بركت آن زيارت به صورت خارق العاده اى مشكلش حل مى شود.
۸ ـ بانويى كه تا بيست سال بعد از ازدواج اولاد دار نمى شد ، با مداومت بر زيارت عاشورا ـ به مدّت چهل روز ـ صاحب فرزند شد .
۹ ـ مرحوم آقانجفى اصفهانى مىنويسد : دو چلّه زيارت عاشورا جهت مطالب مشروعه خواندم و نتيجه گرفتم .
۱۰ ـ مرحوم حاج شيخ عبدالنّبى عراقى كه كتاب ارزشمندى در كيفيّت مداومت بر زيارت عاشورا نوشته ، انگيزه نگارش اين كتاب را برآورده شدن حاجتى به بركت زيارت عاشورا معرّفى مىكند كه به نظر ايشان محال عادى بوده است .
===================================
سند زيارت مقدس عاشورا
آنچه از متن زيارت عاشورا و دعاى علقمه تقديم گرديد ، بر اساس نقل شيخ طوسى در كتاب « مصباح المتهجّد » از محمّد بن خالد طيالسى ، از سيف بن عميره ، از صفوان بن مهران ، از امام صادق عليه السلام و از علقمة بن محمّد حضرمى از امام باقر عليه السلام مى باشد .[۱] جمعى از بزرگان در مورد اثبات صحّت اين سند به تفصيل سخن گفته اند كه فقط اشاره مى كنيم :
۱ . مرحوم حاج ميرزا ابوالفضل تهرانى ، متوفاى ۱۳۱۶ ق . كه به تفصيل در اين رابطه سخن گفته است .[۲]
۲ . آية اللّه حاج شيخ نصراللّه شبسترى قدس سره كه در حدود ۵۰ صفحه پيرامون سند آن بحث كرده است .[۳]
۳ . آية اللّه حاج سيد موسى شبيرى زنجانى ، از مراجع تقليد كه در پاسخ استفتايى به تاريخ ۲۸ / ع ۱ / ۱۴۲۸ ق . به خط شريف خود به تفصيل بحث كرده و اثبات كرده كه كه طريق شيخ طوسى به كتاب محمّد بن خالد طيالسى صحيح ، مورد وثوق و همگى از بزرگان اماميه و مورد اعتماد هستند ، و سند در نهايت اعتبار است .[۴]
همسو با قرآن
برخى از روشنفكر نماها در مورد زيارت عاشورا از نظر محتوا ترديد كرده گفته اند : در زيارت عاشورا افرادى به نام و افرادى به وصف لعن شده اند ، در حالى كه پيشوايان ما اهل لعن نبودند ! ! در پاسخ بايد گفت :آيا پيشوايان ما راهى به جز راه قرآن مى پيمودند ؟ آيا قرآن كريم افرادى را به اسم و افرادى را به وصف لعن نكرده است ؟ در قرآن كريم ۳۷ بار واژه لعن به خدا نسبت داده شده ، به افراد و گروههايى چون : ابليس ، كافران ، دروغگويان و ستمگران لعن شده است .[۵] در موردى به حضرت داود و حضرت عيسى[۶] و در مواردى به فرشتگان و ديگران نسبت داده شده است .[۷]
همسو با سنّت
بر اساس روايات معتبر كه در كتب اهل سنّت به سند صحيح رسيده ، پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم افرادى را به نام و افرادى را به وصف لعن كرده ، كه از آن جمله است :
۱ . حكم بن ابو العاص ، كه پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم او را و نسلش را لعن كرد .[۸]
۲ . ابوسفيان ، كه معاويه دستش را گرفته از مسجد بيرون برد ، پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم فرمود : خداوند پيرو و پيشرو را لعنت كند .[۹]
۳٫ معاويه ، كه ابوذر به وى گفت : از پيامبر شنيدم كه ترا لعن كرد .[۱۰]
۴ . مروان بن حكم ، كه عايشه گفت : از پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم شنيدم كه فرمود : منظور از « شجره ملعونه » در قران : پدرت حكم و پدر بزرگت : ابوالعاص مى باشد .[۱۱] پس محتواى زيارت عاشورا كه لعن به ستمگران ، خاندان ابوسفيان ، خاندان مروان ، خاندان زياد و ديگر ستمگران مىباشد ، دقيقاً با قرآن كريم و سيره پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم منطبق مىباشد .
——-
[۱] . شيخ طوسى ، مصباح المتهجّد ، ص ۷۷۷ .
[۲] . تهرانى ، شفاء الصّدور فى شرح زيارة العاشور .
[۳] . شبسترى ، اللّؤلؤ النّضيد ، ص ۲۳ ـ ۷۱ .
[۴] . استفتاء شماره : ۴۳۸۳ ، تاريخ ورود به دفتر ۳۰ / ۱ / ۸۶ .
[۵] . سوره ص ، آيه ۷۸ ؛ سوره احزاب ، آيه ۶۴ ؛ سوره نور ، آيه ۷ ؛ سوره هود ، آيه ۱۸ .
[۶] . سوره مائده ، آيه ۷۸ .
[۷] . سوره آلعمران ، آيه ۸۷ .
[۸] . حاكم ، مستدرك صحيحين ، ج ۴ ، ص ۴۸۱ .
[۹] . ابن ابى الحديد ، شرح نهجالبلاغه ، ج ۳ ، ص ۷۹ .
[۱۰] . احمد حنبل ، المسند ، ج ۴ ، ص ۴۲۱ .
[۱۱] . سيوطى ، الدّر المنثور ، ج ۴ ، ص ۱۹۱ .
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب