سرّی که آیت الله بهجت را ممتاز کرد

سرّی که آیت الله بهجت را ممتاز کرد

زندگی و بندگی

1)سرّ اینکه آقای بهجت ممتاز شد.
مرحوم قوچانی: سرّ اینکه آقای بهجت از همه هم کلاسی‌هایش فاصله گرفت و ممتاز شد یک چیز بود. همه تازه شروع کرده‌‌اند ولی آقای بهجت سال ها قبل از اینکه به سن بلوغ برسد، کار کرده بود. ایشان در اثر عبادت سال ها قبل از بلوغ چشمش باز شده بود و معصیت را می‌دید و مرتکب نمی‌شد. او دوران قبل از بلوغ را که معصیت برای انسان نوشته نمی‌شود و تکلیفی نیست، به سلامت گذرانده بود. این دوران را با عصمت و پاکی گذرانده بود و در دوران نوجوانی حفظ کرده بود.
2) نخواستم اذیت بشوید.

pan style="color: #3366ff;">آیت الله بهجت چند ساعت مانده بود به اذان صبح طبق معمول بلند شده بودند برای تجدید وضو، هوا خیلی سرد بود از اتاق بیرون رفته بودند آنجا زمین خورده بودند و دیگر نتوانسته بودند بلند شوند. چند ساعت بعد که آقا را پیدا کرده بودند، دیده بودند در حالی که بدنشان از سرما خشک شده است، همان طور که روی زمین افتاده اند، دارد ذکرهایشان را می‌گویند، از ایشان سوال کردند که چرا کسی را صدا نکردید! گفته بودند خب نخواستم اذیت بشوید.
3) بچه ها را پیش من بگذارید خودتان به زیارت بروید.
مشهد که می رفتند خیلی مقید بودند در نگهداری از بچه ها کمک کنند تا عروس‌شان هم به زیارت برسد. می گفتند بچه ها را پیش من بگذارید و خودتان به زیارت بروید. از حرم که برمی گشتند می دیدند آقا بچه را بغل کرده تا آرام باشد یا خوابانده و همین طوری در بغلشان راه می بردند که بیدار نشود و در حال ذکر و عبادت خودشان بودند.
4) مقید بودند که تولد نزدیکانشان را تبریک بگویند.
مقید بودند تولد نزدیکان را تبریک می گفتند. بعضأ به عروس‌شان و بچه ها هم هدیه می دادند. روز تولدشان می گفتند غذای کافی درست کنید و فقرا و همسایه ها را اطعام کنید.
5) یک آب ساده هم که توی هاون بکوبید با هم می خوریم
آن وقت ها که بچه کوچک داشتند به خانمشان گفته بودند فقط مراقب بچه ها باشید لازم نیست به خاطر من مطبخ بروید،یک آب ساده هم که توی هاون بکوبید با هم می خوریم.
6) پیش خودت باشد. من هم هر روز انجام می دهم.
آقای مسعودی : یک روز به خدمت ایشان رسیدم و عرض کردم: آقا وضع زندگی ما خیلی سخت شده است، پول نداریم چه کار کنیم؟ ایشان یک ذکری به من گفتند که من آن ذکر را ادامه دادم، و از آن روز تا به حال هنوز بی پول نشده ایم. ایشان فرمودند: پیش خودت باشد من هم هر روز انجام می دهم.
7) همیشه بطور غیر مستقیم نصیحت می کردند.
یکی از ویژگی های بارز ایشان آن بود که وقتی می خواستند مطلبی بفرمایند، علاوه بر رعایت مقتضی حال، اول فکر می کردند که مطلب را چگونه و در چه قالب و جملاتی بگویند. تا از سویی کوتاه باشد و از جهتی رساتر بوده و بهتر مطلب را برسانند و ایشان به صورت های مختلف و بلکه همیشه بطور غیر مستقیم نصیحت می کردند. یعنی همین که می نشستند یک حدیثی می خواندند، یا یک داستان تاریخی نقل می کردند.
8) آیت الله بهجت شخصاً در رعایت آداب شرعی بسیار مقید بودند.
ایشان در مدتی که من منزل نبودم یک بار کیسه ای برنج و بار دیگر مبلغی پول به منزل ما فرستاده بودند، نکته اینجاست که مبلغ پول را خانم ایشان درب منزل و به خانواده ما داده بودند. ایشان یکی از آداب شرعی را که اگر زنی شوهرش مسافرت هست مرد نامحرم در خانه اش نرود و اگر کاری هست به وسیله خانمی انجام بگیرد. را رعایت کرده بودند.

منبع: هفته نامه 9 دی شماره 121