خبر دادن حضرت به شغل مخفى مغيرة
خبر دادن حضرت به شغل مخفى مغيرة
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
روزى مغيرة بن شعبة (كه از منافقين و دشمنان حضرت على عليه السّلام است ) نزد حضرت آمد، حضرت مشغول نماز بود، او سلام كرد ولى حضرت به او جوابى نداد! با تكبر گفت : يا اميرالمؤمنين سلام كردم ولى جواب مرا نداديد گويا مرا نشناختيد!
حضرت فرمود: به خدا قسم كه تو را مى شناسم ، گويا بوى پشم را از تو استشمام مى كنم !
مغيره با شنيدن اين سخن به شدت خشمگين شد و در حاليكه عبايش را روى زمين مى كشيد رفت ، برخى از حاضرين گفتند: يا على اين چه سخنى بود؟ حضرت فرمود: من درباره او جز حق نگفتم ، به خدا قسم گويا او و پدرش را مى بينم كه در يمن پشم ريسى مى كنند، مردم از اين كلام تعجب كردند، زيرا تا به حال هيچكس اين گونه نگفته بود يعنى كسى از شغل پائين او و خانواده اش در گذشته آگاهى نداشت .
نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام
مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب