12
مرداد

حكايت9

و نزدش نشست و شروع به خواندن “سوره یس” كرد، آن شاگرد محتضر گفت : اى استاد این سوره را مخوان پس فضیل ساكت شد و به او گفت : بگو لا اله الا الله گفت : نمى گویم چون از آن بیزارم پس با این حال مرد. فضیل از مشاهده این حال بسى درهم شد، و به منزل خود رفت و بیرون نیامد؛ پس در خواب دید كه او را به سوى جهنم مى كشند. فضیل از او پرسید كه تو اعلم شاگردان من بودى چه شد كه خداوند معرفت را از تو گرفت و به عاقبت بد مردى ؟ گفت : براى سه چیز كه در من بود اول نمامى و سخن چینى دوم حسد سوم آنكه من بیمارى داشتم كه به طبیبى مراجعه كرده بودم ، او به من گفته بود كه در هر سال یك قدح شراب بخور كه اگر نخورى این بیمارى در تو باقى خواهد ماند. پس من به دستور آن طبیب شراب مى خوردم . به خاطر این سه چیز پایان كار من بد شد و به آن حال مردم .

صفحات: · 2·


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...