حريم اهل البيت عليهم السلام را شكستند
حريم اهل البيت عليهم السلام را شكستند
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
اين عمل زشت معاويه سبب شد كه تا مدتها حريم اهل بيت عليه السلام در ميان مردم شكسته شود، مردم عادى بى پروا نسبت به خاندان پيامبر ناسزا مى گفتند و جسارت مى كردند، و بسيارى از آنها اين كار را به قصد قربت انجام مى دادند و مى گفتند: نماز جز با لعن ابوتراب صحيح نيست .
خالد بن عبدالله القسرىّ لعنه الله زمانى كه امير عراق از طرف هشام بود بر سر منبر مى گفت : خدايا لعنت كن على بن ابى طالب بن عبدالمطلب بن هاشم را، كه داماد رسول الله صلى الله عليه و آله كه دختر او نزد وى و پدر حسن و حسين است ، سپس با طعنه مى گفت : آيا با كنايه سخن گفتم ؟(143)
بارى آنقدر اين روش ننگين ادامه يافت به گونه اى كه معيار حق و باطل در نزد بنى اميه شد، و هر كه از آن امتناع مى كرد نابود مى شد هر كه به آن پايبند بود عزيز مى گشت .
حجاج بن يوسف آن سفاك كم نظير روزى به يكى از درباريان نزديك خود كه در همه جنگها با او همراهى كرده بود و نامش عبدالله بن هانى و از قبيله گمنام اَوْد بود گفت :
من هنوز خدمات تو را تلافى نكرده ام ، سپس به دنبال دو نفر از رؤ ساى قبائل عرب ، يعنى اسماء بن خارجه رئيس بنى فزارة و سعيدبن قيس رئيس يماية ، فرستاد و از آنها خواست تا دختر خود را به عبدالله بن هانى تزويج كنند، آنها ابا كردند اما وقتى با تهديد حجاج روبرو شدند به اجبار تسليم شدند.
حجاج پس از آن به عبدالله گفت : من دختران رئيس قبيله فزاره و يماية را به تزويج تو درآوردم ، ايندو كجا و قبيله تو اَوْد كجا؟
عبدالله كه از تحقير قبيله خود ناراحت شده بود گفت : اى امير اين را نفرما، ما داراى فضائلى هستيم كه هيچيك از عرب ندارد! حجاج گفت : چيست ؟
عبدالله گفت : به اميرالمؤمنين عبدالملك (حاكم اموى ) در هيچ مجتمعى از ما ناسزا گفته نشده است .
حجاج گفت : به خدا كه اين فضيلتى است ! عبدالله گفت : در جنگ صفين هفتاد نفر از ما با اميرالمؤمنين معاويه بودند ولى با ابوتراب جز يكنفر نبود. حجاج گفت : بخدا كه فضيلتى است ! عبدالله گفت : برخى از زنهاى ما نذر كرده بودند كه اگر حسين بن على كشته شود هر كدام ده شتر قربانى كند، و اين كار را كردند! حجاج گفت : بخدا كه اين فضيلتى است . عبدالله گفت : هيچكدام از ما نيست كه به او پيشنهاد لعن و ناسزاگوئى ابى تراب را بدهند مگر اينكه انجام مى دهد و حسن و حسين و مادر آن دو و فاطمه را هم اضافه مى كند! حجاج گفت :
بخدا كه فضيلتى است ، عبدالله گفت : هيچكدام از قبايل عرب مثل ما زيبا و بانمك نيست ، در اين هنگام حجاج (از حماقت او) خنديد زيرا عبدالله بسيار سبزه و مبتلا به بيمارى جذام ، بدقيافه و با چشمهاى كج و به شدت لوچ بود و گفت : اين امتياز را ديگر رها كن .(144)
سنت بدگوئى و ناسزاگوئى و تبليغات سوء بر عليه حضرت امير عليه السلام در تمامى دوران بنى اميه همچنان به شدت تعقيب مى شد، برخى از صحابه مانند سمرة بن جندب چهارصد هزار درهم از معاويه گرفت تا آيه ليلة المبيت را كه از فضائل آشكار حضرت امير عليه السلام است در شاءن ابن ملجم تفسير كرد و اين گونه دين به دنيا مى فروختند.
آنقدر اين امر شايع شد كه وقتى عمربن عبدالعزيز خواست اين سنت زشت را منسوخ كند مردم يكى از شهرهاى ايران براى او نوشتند و هداياى بسيار نيز فرستادند كه به ما اجازه بده تا شش ماه ديگر على را لعن كنيم .
در شهر حران اين عمل زشت آنچنان عادى شده بود كه مى گفتند: نماز درست نيست مگر با لعن ابى تراب .
تا اينكه بالاخرة عمر بن عبدالعزيز حدودا در سال 99 هجرى اقدام به ممنوعيت آن كرد.
نام كتاب : پيشگوئيهاى امير المؤمنين عليه السلام
مؤ لف : سيد محمد نجفى يزدى
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب