به ولایت تو اعمال ما مهر قبول می خورد
در تاریکی و ظلمتی که عالم را فراگرفته است، در طوفان دنیازدگی امروز، تنها تویی که به نور وجودت می توانی گوهر حق را بنمایانی.ای موعود بر حق! بیا که حق تویی؛ تو تمام حقیقتی؛ حق همان است که تو بگویی و تو بخواهی و باطل همان که تو بدان پشت کنی و آن چه مایه ی نجات و رستگاری است، ولایت توست و ریسمان محبت تو. .به ولایت تو اعمال، مهر قبول می خورد؛ به زلال مهر تو کرده هامان پاک می شود، آینه ی مهر تو خوبی هامان را دو چندان می کند و زنگار بدی ها را محو می کند؛ که خداوند، وجود تو را از زلال عصمت لبریز ساخته و تو را از عصاره ی پاکی از گناه و اشتباه آفریده است.خطا در وادی حضورت مفهوم ندارد و گناه از نزدیک شدن به تو شرمناک است. تو پاکی، پاک تر و لبریز از نور و همین زلالی توست که ما به رضای تو دل بسته ایم، ای ولی خدا!
به یمن این اطاعت و رضا، شأن و مقام و بلندای منزلتت را باز شناخته ایم. خدا تو را عزیز می دارد آن قدر که محبت تو را چواز بهشت و روی گردانی از تو را مایه ی فرو افتادن به دوزخ قرار داده است و من با ذره ذره ی وجودم شهادت می دهم که دوستی تو، دوستی خداست و اطاعت از تو اطاعت از خداست و دشمنی با تو و روگردانی از تو نیز دشمنی با خدا و روگردانی از خداست. راه راست تویی و باقی همه بیراهه.
عدالت آن چیزی است که از دستان تو جاری شود و ایمان نوری است که از قلب تو برتابد. علم با همه ی گستردگی اش گنجینه ای پنهان در درون توست. هر گروهی به سرانگشت حکمت تو گشوده شود و هر نعمتی از دریچه ی حضور تو جاری شود. باب ایمانی و امین خدای رحمان. رحمت همیشه جاری حقی و درگاه نیاز خلق.آن که به سوی تو آید، نجات یافته است و آن که از تو روی گرداند، هلاک گشته است. خوش بخت کسی است که تو را دوست بدارد و خوار و شقی آن که تو را دشمن بدارد. آن که تو را انکار کند به گرداب نومیدی فرو خواهد رفت و آن که از تو جدا کردد، گمراه خواهد شد.
تمسک به ریسمان وجودت رستگاری است و پناه به دامن مهرت، ورود به وادی امن. اطاعت تو آینه ی هدایت است و پیروی از تو بال و پر صعود به بهشت الهی. آن که تو را نخواهد، خدا را نخواسته و آن که تو را انکار کند، خدا را انکار کرده است.تو نور تابان خدایی بر تاریکی خلفت، تو پرچم دار علم و تقوایی در میان این همه بیراهه و لغزش گاه.مولای من! ای همه ی هستی! نیستی ها را بشکن، بیا و عطر بودنت را در فضا بپراکن که این قافله ی دنیا سر به ناکجا آباد نهاده است. گمراهی از پی گمراهی، بیا و به نور مهر به راهمان درکش و به آتش قهر، گمراه گران را بسوز. بیا تا تو را انکار نکنند.
ای دلیل هستی خلقت! ای دلی همه ی بودن ها! بیا تا با دست یازیدن به ریسمان وجودت به قله ی رستگاری دست یابیم.بنگر این سینه ی ما و این مهر تو، این قلب ما و این ولایت تو، نماز را به وضوی ولایت تو می خوانیم و خدا را به حضور تو دمادم سپاس می گوییم. دلی لبریز از ایمان به تو داریم و چشمی گریان و منتظر در اجابت امر تودست به دامان مهرت آویخته، از غیر تو بیزاریم و از محبت تو بی قرار، ای نور ازلی! ای رحمت سرمدی! ای مهربان موعود! بیا که گاه آمدن است.
منبع:
امام زمان (علیه السلام) در آیینه دعا
زارعان
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب