12
خرداد

آثار طرح نشانه های قیام

بخش زیادی از روایت های مهدویت، مربوط به نشانه های قیام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. اما توجّه پیشوایان معصوم به نشانه ها به چه علت بوده است؟ 
اول. امید بخشی
نقش حیاتی و شگفت انگیز امید در سعادت فرد و جامعه بر کسی پوشیده نیست.
انسان به امید زنده است. وقتی امید می آید، تلاش و حرکت، جایگزین رخوت و سستی می شود. نشانه های قیام، علامت های نزدیک شدن برپایی دولت کریمه اهل بیت علیهم السلام است. با پدیدار شدن هر یک از نشانه ها، نور امید در دل های مؤمنان، پرفروغ تر می شود و بر اثر آن، مقاومت آنان در برابر سختی های دوران غیبت و حیرت، بیشتر، و تلاش شان برای آمادگی جهت همراهی امامشان فزونی می گیرد.

 

 

 

دوّم. آماده شدن برای ظهور
اهل ایمان بر اثر پدیدار شدن هر یک از نشانه ها می بایست خود را از جهت روحی و جسمی و نیز فردی و اجتماعی، برای شرکت در دولت کریمه آماده تر کنند. از طرف دیگر، بخشی از نشانه های قیام مانند سفیانی و یمانی، از امور سیاسی اسلام به حساب می آیند که همگان، به خصوص مسئولان، باید به آن ها توجه کنند و با برنامه ریزی درست، خطر دشمنان را به حداقل برسانند و به تقویت یاران و همفکران خود بپردازند.

 

 

 

سوّم. جلوگیری از انحراف ها و شناخت مدعیان آدمی

همواره مشتاق شنیدن خبرهایی درباره آینده است. با طرح اخبار واقعی از آینده در روایت های اسلامی، جلوی پخش اخبار کاهنان و غیب گویان شیّاد گرفته می شود و انسان های با ایمان، شناخت درستی از حوادث آینده پیدا می کنند. علاوه بر این، با شناخت نشانه های واقعی قیام، دروغین بودن ادعای کسانی که ادعای مهدویت می کنند، روشن می شود.

منبع: نشانه های قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف/حسن زمانی


free b2evolution skin
10
خرداد

رفتار امام رضا علیه السلام با زیردستان و مردمان عادی

و در مورد معاشرت آن بزرگوار با مردمان عادی و زیردستان، صدوق (ره) به سند خود از ابراهیم بن عباس که سالها در خدمت آن حضرت بوده روایت کرده که گوید:
«مَا رَأَیْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا علیه‌السلام جَفَا أَحَداً بِکَلَامِهِ قَطُّ وَ مَا رَأَیْتُ قَطَعَ عَلَی أَحَدٍ کَلَامَهُ حَتَّی یَفْرُغَ مِنْهُ وَ مَا رَدَّ أَحَداً عَنْ حَاجَة یَقْدِرُ عَلَیْهَا وَ لَا مَدَّ رِجْلَیْهِ بَیْنَ یَدَیْ جَلِیسٍ لَهُ قَطُّ وَ لَا اتَّکَأَ بَیْنَ یَدَیْ جَلِیسٍ لَهُ قَطُّ وَ لَا رَأَیْتُهُ شَتَمَ أَحَداً مِنْ مَوَالِیهِ وَ مَمَالِیکِهِ قَطُّ وَ لَا رَأَیْتُهُ تَفَلَ قَطُّ وَ لَا رَأَیْتُهُ یُقَهْقِهُ فِی ضَحِکِهِ قَطُّ بَلْ کَانَ ضَحِکُهُ التَّبَسُّمَ وَ کَانَ علیه السلام إِذَا خَلَا وَ نُصِبَتْ مَائِدَتُهُ أَجْلَسَ مَعَهُ عَلَی مَائِدَتِهِ مَمَالِیکَهُ حَتَّی الْبَوَّابِ وَ السَّائِسِ …» 
هیچگاه ندیدم حضرت رضا علیه‌السلام با کسی در سخن خود جفا کند، و ندیدم که سخن کسی را قطع کند تا از گفتار فارغ شود، و ندیدم حاجت هیچ کس را که قدرت بر انجام آن را داشت رد کند، و هیچ گاه پای خود را در برابر کسی که نشسته بود دراز نمی‌کرد، و در برابر کسی که روبرویش نشسته بود تکیه نمی‌کرد، و هیچ گاه ندیدم یکی از غلامان و بردگان خود را دشنام دهد، و هیچ گاه ندیدم آب دهان خود را بیندازد و خنده‌ی قهقهه از او ندیدم بلکه خنده‌اش تبسم بود، و شیوه‌اش چنان بود که چون سفره غذا برای او پهن می‌کردند همه‌ی نوکران و بردگان را سر سفره‌ی خود می‌نشانید حتی دربانان و مهتران و دامپروران را.
و در حدیث مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی آمده که هنگامی به امام هشتم علیه‌السلام مهمانی رسد و امام علیه‌السلام شب هنگام در نزد مهمان نشسته و سخن می‌گفتند، در این وقت فتیله‌ی چراغ خراب شد و مهمان دست خود را دراز کرد تا فتیله را اصلاح کند، امام علیه‌السلام او را از این کار باز داشته و خود مشغول اصلاح چراغ شده و فرمود:
«… إِنَّا قَوْمٌ لَا نَسْتَخْدِمُ أَضْیَافَنَا» .
ما مردمی هستیم که مهمانان خود را استخدام نمی‌کنیم! (و از آنها کار نمی‌کشیم)
و نیز در همان کتاب از یاسر خادم و نادر روایت کرده که گویند: امام رضا علیه‌السلام به ما فرمود:
«إِنْ قُمْتُ عَلَی رُءُوسِکُمْ وَ أَنْتُمْ تَأْکُلُونَ فَلَا تَقُومُوا حَتَّی تَفْرُغُوا وَ لَرُبَّمَا دَعَا بَعْضَنَا فَیُقَالُ هُمْ یَأْکُلُونَ فَیَقُولُ دَعُوهُمْ حَتَّی یَفْرُغُوا» .
اگر من بر سر شما ایستادم و شما مشغول غذا خوردن هستید بر نخیزید تا آنگاه که از غذا فارغ شوید، و چه بسا بعضی از ما را صدا می‌زد و می‌گفتند: مشغول صرف غذا هستند و امام علیه‌السلام می‌فرمود: بگذارید تا از غذا فارغ شوند.

منبع:جنبه‏ های اخلاقی و سیره‏ های عملی حضرت رضا علیه السلام/هاشم رسولی محلاتی


free b2evolution skin
10
خرداد

سخن امام رضا علیه السلام در ارتباط با خود

شاید یکی از معانی زیادی که این حدیث شریف دارد که از رسول خدا و امیر مؤمنان (علیهماالسلام) نقل شده که فرموده‌اند:
«مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» 
هر کس خود را بشناسد به حقیقت خدا را شناخته، و آیات و روایات بسیار دیگری که در مورد معرفت نفس، و عزت نفس و خوار کردن نفس و دوستی و دشمنی نفس و امثال آن رسیده این باشد که انسان حد و حدود خود و احتیاجات و مضار و منافع خود را بشناسد تا در نتیجه از حد خود تجاوز نکند و پا از گلیم خود فراتر ننهد و از افراط و تفریط نسبت به خود پرهیز و به طور کلی خود را گم نکند، و یا به تعبیر قرآن کریم خود را فراموش نکند، نه چندان نفس خود را پرورش دهد و فربه کند که طغیان کرده و از اطاعت او و خالق او سرپیچی کند، و نه چندان نفس را خوار و زبون سازد که به شخصیت والای انسانی و نیروی جسمانی او ضربه وارد سازد، و این حدیث را همیشه نصب العین قرار دهد که فرمودند:
«رَحِمَ اللَّهُ امْرَأً عَرَفَ قَدْرَهُ وَ لَمْ یَتَعَدَّ طَوْرَه .
خدا رحمت کند کسی را که قدر خود بشناسد و از حد خود تجاوز و تعدی ننماید.
و شاید جامع‌ترین سخن در این‌باره همین باشد که در این حدیث شریف آمده زیرا قدر خود شناختن و از حد خود تجاوز نکردن، هم در امور روحی و هم در امور جسمی مصداق دارد، قدر خود شناختن و از حد تجاوز نکردن در امور روحی به این است که آنجا که جای تواضع است تواضع کند و آنجا که جای تواضع نیست تواضع و فروتنی نکند، و در امور جسمی آن گونه است که در جائی که نیاز هست برای حفظ خود از خوردن غذا و لباس لازم بخل نورزد، و در جائی که نیازی نیست قناعت را پیشه سازد و به ساده‌ترین خوراک و لباس و مسکن اکتفا کند .

منبع:جنبه‏ های اخلاقی و سیره‏ های عملی حضرت رضا علیه السلام/هاشم رسولی محلاتی


free b2evolution skin
6
خرداد

چرا اگر امام زمان خود را نشناسیم به مرگ جاهلی از دنیا رفته ایم؟

اولاً: شکی نیست که معرفت تأثیر به سزایی در عملکرد انسان دارد و هر چه معرفت انسان به کسی یا عقیده ای بیشتر و راسخ تر باشد تأثیر آن در ناحیهٔ عمل بیشتر خواهد بود و به طور کلی انسان بدون معرفت نمیتواند در ناحیه ،عمل حق مطلب را ادا کند. لذا علمای کلام از همین طریق و به ملاک لزوم شکر منعم قائل به وجوب معرفت خداوند شده اند امام زمان (علیه السلام) و حجت خدا بر روی زمین است و مطابق نصوصات اطاعت او واجب است لذا باید به او در حد امکان معرفت حاصل کنیم وگرنه با مرگ جاهلی از دنیا رفته ایم.

 

 

 

ثانياً: ما وظیفه داریم امام زمان خود را بشناسیم تا دنباله رو هر کسی .نباشیم چه کسی را الگوی خود قرار دهیم و دین را از چه کسی اخذ کنیم؟ آیا میتوان از هر کسی که متاعی از دین را عرضه کرد به سراغش ،رفته او را الگو و امام خود قرار دهیم؟

باید در مرحله اول خصوصیات امام را شناخته و مصداق آن را مشخص کنیم آن گاه به دنبال ایشان رفته و آن حضرت را رهبر خود قرار دهیم قطعاً باید چنین باشد و گرنه در هنگام مرگ مرگی با جهالت خواهیم داشت.

منبع: پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (علیه السلام) / علی اصغر رضوانی


free b2evolution skin
5
خرداد

چرا او را منتظَر مى گويند؟

خداوند تعالی پس از ارسال آخرین فرستاده اش و انزال آخرین کتاب آسمانی خود، برای هدایت بشر، دوازده امام معصوم عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ را توسّط آخرین پیامبرش معرّفی نمود، تا انسان ها با شناخت و معرفت آن ها، و مراجعۀ به محضر آن بزرگواران، از گمراهی نجات یافته، به سعادت رستگاری نائل شوند، و شکر این بزرگترین نعمت الهی را بجا آورند.

 

 

 

البته مسلمانان در طول تاریخ، این افتخار را پیدا کردند که با یازده نفر از این امامان هدایت، زندگی کرده و از محضر آنها استفاده نمایند. ولی با کمال تأسّف از میان آنان، فقط تعداد بسیار کمی قدر این نعمت بزرگ را دانسته و از آن استفادۀ درست نموده اند، و بقیّه مردم با ظلم و دشمنی نسبت به آن بزرگواران، ناشکری وکفران نعمت کرده، موجبات خشم و غضب خداوند را فراهم نمودند.

لذا پس از شهادت یازدهمین امام معصوم، یعنی حضرت امام حسن عسکری علیه اسلام ، مردم از درک نعمت حضور امام، که فضیلت بزرگی از طرف خداوند برای امّت اسلام بود، محروم شدند و به خاطر گناهان و معاصی خود، به غضب الهی دچار شدند، یعنی خداوند آخرین حجّت خودش، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از دیدگان آن ها مخفی نمود و دوران غیبت کبری آغاز گردید.

مرحوم شیخ کلینی قدس سره در کتاب شریف کافی، روایتی را از محمد بن فرج نقل نموده که گفت: حضرت امام محمّد باقر عَلَيْهِ السَّلاَمُ در نامه ای به من مرقوم فرمودند:

إِذَا غَضِبَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ نَحَّانَا عَنْ جِوَارِهِمْ.

هنگامی که خدای تبارک و تعالی بر آفریده های خود غضب نماید، ما ائمّه را از مجاورت با آنها دور می نماید.
وضعیّت مسلمانان در دوران غیبت، به خاطر دوری از امام معصوم و حجّت پروردگار، روز به روز بدتر می شود، تا جایی که بسیاری از شیعیان، اعتقادشان نسبت به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از دست می دهند.

 

 

مرحوم شیخ صدوق قدس سره در کتاب کمال الدّین، روایتی را از صقر بن ابی دُلَف نقل نموده که گفت: از حضرت ابن الرّضا، جواد الائمّه عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ شنیدم که می فرمودند:

همانا امام بعد از من پسرم علی است، امر او امر من، و سخن او سخن من، و اطاعت از او اطاعت از من است؛ و امام پس از او پسرش حسن است، امر او امر پدرش، و سخن او سخن پدرش، و اطاعت از او اطاعت از پدرش می باشد.

سپس حضرت سکوت کردند، پس من عرض کردم: ای پسر رسول خدا! پس امام بعد از حسن کیست؟ پس ایشان گریۀ شدیدی کردند و سپس فرمودند: همانا بعد از حسن پسرش، قائم به حق است، که انتظارش کشیده می شود.

پس من به ایشان عرض کردم: ای پسر رسول خدا! چرا ایشان «قائم» نامیده شده است؟ حضرت فرمودند:

لِأَنَّهُ يَقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِكْرِهِ، وَ ارْتِدَادِ أَكْثَرِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ، فَقُلْتُ لَهُ: وَ لِمَ سُمِّيَ الْمُنْتَظَرَ؟ قَالَ: لِأَنَّ لَهُ غَيْبَةً يَكْثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُهَا، فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ، وَ يُنْكِرُهُ الْمُرْتَابُونَ، وَ يَسْتَهْزِئُ بِذِكْرِهِ الْجَاحِدُونَ، وَ يَكْذِبُ فِيهَا الْوَقَّاتُونَ، وَ يَهْلِكُ فِيهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ، وَ يَنْجُو فِيهَا الْمُسْلِمُونَ.

چون او زمانی قیام می کند که یادش از بین رفته و اکثر معتقدان به امامت او، از عقیدۀ خود برگشته اند.

به ایشان عرض کردم: چرا او را منتظَر مى گويند؟ فرمودند: زيرا برای او غیبتی است که روزهایش زياد می شود و مدّتش طولانى گردد پس مخلصان، منتظر قيامش می باشند و شکّ كنندگان، انكارش می كنند، و منكران، يادش را مسخره می كنند، و تعيين كنندگان وقت ظهورش، دروغ می گويند، و شتاب كنندگان در غیبتش، هلاک می شوند، و تسليم شوندگان در آن، نجات می يابند.

 

 

سختی این مطلب برای انسان زمانی است که بداند در دوران غیبت به نحوی اعتقادش را از دست می دهد که خودش هم متوجّه نمی شود، البته این کار زمان زیادی هم نمی خواهد، بلکه از یک صبح تا به شب برای بی دین شدن کافی است!

منبع:

 روضاتی، سیدمحمدجعفر

 جلوه های مهدوی در آیینه فاطمی


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم