16
اسفند

ولادت امام محمدباقر علیه السلام اول رجب

باقر العلوم لقب امام پنجم است. امام باقر(علیه السلام)، در سال 57 هجری در شهر مدینه، دیده به جهان گشود. درباره روز ولادت ایشان بین تاریخ نویسان اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی آن را اول ماه رجب و برخی سوم ماه صفر می دانند. از مهم ترین امتیازات امام باقر علیه السلام که زمان، زمینه آن را فراهم کرد، این است که حضرت بنیانگذار انقلاب فرهنگی و نهضت علمی شیعه و بلکه اسلام شمرده می شود.
 

 

 

شناسنامه امام محمد باقر علیه السلام
امام محمد باقر (ع) در روز جمعه یا دوشنبه یا سه شنبه اول ماه رجب یا سوم ماه صفر سال 57 هجری یا به روایتی دیگر سال 56 هجری، در مدینه به دنیا آمد و در روز دوشنبه هفتم ذی حجه یا ربیع الاول و یا ربیع الاخر سال 114 هجری، در همان شهر بدرود حیات گفت. بنابراین، آن حضرت 57 سال در این جهان زیست . از این مدت چهار سال با جدش امام حسین (ع) و پس از وی 35 سال با پدرش زندگی کرد و هیجده سال بقیه عمرش را به تنهایی به سر برد.

مادر آن حضرت، فاطمه دختر حسن بن علی بود که با کنیه ام عبد الله و بنابر قول دیگر، ام الحسن خوانده شده است. بنابراین امام باقر (ع) از سلاله پدر و مادری هاشمی علوی و فاطمی به شمار می آید. بدین جهت او نخستین کسی است که از نسل امام حسن (ع) و امام حسین (ع) به دنیا آمده است.

کنیه وی را بعضی ابو جعفر و برخی ابو جعفر اول خوانده اند.

آن حضرت القاب بسیاری داشت که از آن میان لقب «باقر یا باقر العلم »از همه مشهورتر است.

 

 

دوران زندگی و سیره سیاسی امام محمد باقر علیه السلام
در دوران امام باقر علیه السلام، حاکمان اموی به دلیل تعارضات داخلی از نهضت عظیم علمی آن حضرت غافل بودند، ولی این به معنای در امان بودن آن امام نیست; بلکه حجم وسیعی از روایات گویای اوضاع خشونت آمیز آن دوره، و ظلم و تجاوز حاکمان وقت نسبت به دین، مسلمانان و امام آنان است، به گونه ای که امام علیه السلام بارها تقیه می کرد و سرانجام نیز بر سر تعارضات مبنایی با نظام خلافت ظالمانه، توسط هشام به شهادت رسید .

میزان اهتمام حضرت باقر علیه السلام به تقیه چنان بود که می فرمود: «التقیة من دینی و دین آبائی و لا ایمان لمن لا تقیة له: تقیه از دین من و دین پدران من است . و کسی که تقیه ندارد، ایمان ندارد .» این امر به دلایل متعددی مانند: حفظ جان نیروهای خودی، حفظ توان اقتصادی خودیها، اجرای برنامه های مهم تر، حفظ ارزشها و … صورت می گرفت و امام با رعایت این اصل، حرکت سری خود در تداوم وظیفه امامت را طی می کرد.

 

سیره علمی و فرهنگی امام محمد باقر علیه السلام
امام باقر(ع) در دوران امامت خویش، با وجود شرایط نامساعدی که بر عرصه فرهنگ اسلامی سایه افکنده بود، با تلاشی جدّی و گسترده نهضتی بزرگ را در زمینه علم و پیشرفت های آن طراحی کرد. تا جایی که این جنبش دامنه دار به بنیان گذاری و تأسیس یک دانشگاه بزرگ و برجسته اسلامی انجامید که پویایی و عظمت آن در دوران امام صادق(ع)، به اوج خود رسید.

امام با برقراری حوزه درس، با کج اندیشی ها، زدودن چالش های علمی، تحکیم مبانی معارف و اصول ناب اسلامی با تکیه بر آیات رهنمون گر قرآن مبارزه کرد و تمام ابواب فقهی و اعتقادی را از دیدگاه قرآن بررسی کرد و به پرورش دانشمندان و فرهیختگان عصر خود و جنبش بزرگ علمی کمر بست؛ به گونه ای که دانشمندی چون «جابر بن یزید جعفی» هر گاه می خواست سخنی در باب علم به میان آورد ـ با آن توشه ای که از دانش داشت ـ می گفت: «جانشین خدا و میراث دار دانش پیامبران محمد بن علی(ع) برایم این گونه گفت» و به دلیل ناچیز دیدن موقعیت علمی خود در برابر جایگاه امام، از خود نظری به میان نمی آورد.

 

سیره اخلاقی امام محمد باقر علیه السلام
هر چند امام عائله زیاد و زندگی ساده ای داشت، ولی بین مردم به بخشندگی و کرامت مشهور بود. همواره به نیازمند و بی نیاز بخشش می کرد و این رفتار را مایه خرسندی خویش قرار داده بود. در بخشش ها، همیشه شأن و مرتبه افراد را در نظر می گرفت به اندازه ای که نه موجب اسراف و زیاده روی و نه سبب تحقیر و پایین آمدن شأن آنان شود.

امام از شاد کردن دیگران خشنود می شد و از زبان جد بزرگوارش رسول اکرم صلی الله علیه وآله این روایت را برای مردم می خواند که هر کس مؤمنی را شاد کند، مرا شاد کرده و هر کس مرا شاد کند، خدای را خشنود ساخته است

 

رشحاتی از کلام نورانی امام محمد باقر علیه السلام
جابر جعفی از امام باقر علیه السلام نقل نموده که فرمود: «زمانی بر مردم خواهد آمد که در آن زمان، امامشان غایب خواهد شد؛ پس خوشا به حال کسانی که بر امر ما ثابت باشند؛ همانا کم ترین پاداش ایشان، آن است که خداوند خطاب به آنان می فرماید: بندگان من! به سرّ من ایمان آوردید و غیبت حجت مرا تصدیق نمودید؛ پس به بهترین پاداش از سوی من بر شما بشارت باد! بندگان من شمایید از شما می پذیرم و شما را عفو می نمایم و به وسیلة شما، رحمت و باران را بر بندگانم نازل می کنم و برای شما است که از بندگان بلا و عذاب را دور می کنم…. »

شاگردان امام باقر علیه السلام
زراره یکی از یاران و شاگردان ممتاز امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بود که بـرجسته ترین مـتکلم و محدث زمان خود به حساب می آمد و محفلی وسیع از شیعیان را در کوفه هدایت می نمود او در علم کلام و مسائل اعتقادی و استدلالی به قدری ماهر بود که متکلمان شیعه،شاگرد مکتب او محسوب می شوند.

زراره یـکی از آن چـهار نفری است که امام صادق(ع) درباره آنها فرموده اند: “مکتب ما و احادیث پدرم را چهار نفر زنده کردند:زاره،ابو بصیر،محمد بن مسلم و برید بن معاویه عجلی “«اربعة نجباء امناء الله علی حـلاله و حـرامه لولا هولاء انقطعت آثار النبوة و اندرست» امام دربارهء آنها فرمودند:"اگر این چهار نفر نبودند کسی از تعالیم دین و مکتب پیامبر (ص) بهره ای نداشت. اینها حافظان دین و امینان پدرم در بیان حلال و حرام دیـن بـودند""ایـن چهار نفر از میان شیعیان مـا نـخستین کـسانی بودند که با مکتب ما آشنا شدند و در روز رستاخیز پیش از دیگران به ما می پیوندند.

این شهر آشوب می گوید: “دانشمندان اسلامی در این باره اتـفاق نـظر دارنـد که در میان شاگردان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) شـش نـفر از همه داناتر بودند و آنها عبارتند از:زراره،معروف مکی،ابو بصیر اسدی،فضیل بن یسار،محمد بن مسلم طائفی،و برید بـن مـعاویه عـجلی “

 

امام باقر علیه السلام از نگاه دیگران
دعا و نیایش به درگاه خداوند و رو آوردن به او در مشکلات و دشواری های زندگی، بی تردید یکی از ریشه دارترین نیازهای روح و جان انسان هاست و نیایش، تأثیر شگرفی در ساختار روحی و معنوی بشر دارد. نیایش با معبود بی همتا در هر جا و هر زمان مطلوب است؛ ولی در لحظه ها و مکان های خاص، مطلوب تر و به اجابت دعا نزدیک تر است. امام صادق(ع) نقل می کند:

«کان أبی إذا طلب الحاجةَ طلبها عِند زَوالِ الشمسِ فاذا ارادَ ذلک قدّم شیئاً فَتَصَدَّقَ به و شمَّ شیئاً مِن طیبٍ و رَاح اِلی المسجِدِ دَعا فی حاجته بماشاءَ؛ راه و روش پدرم بدین سان بود: هر زمان که حاجتی داشت، آن را در موقع زوال خورشید ظهر شرعی طلب می کرد، به این گونه که نخست، چیزی را صدقه می داد و عطر استعمال می کرد و راهی مسجد می شد و در آنجا دعا می کرد و از خداوند بر آورده شدن آن را درخواست می کرد».

امام محمد باقر علیه السلام در شعر و ادب
در پنجمین فصل کتاب امامت، روایت زندگی ات را نوشته اند: نامت محمد است و تصویر محمد صلی الله علیه و آله رسول خدا، در آیینه چشمانت افتاده است.

لقبت باقر است و پهنای علوم دینی را شکافته ای؛ شیعه هنوز از دسترنج کِشته های تو بهره می گیرد.

کُنیه ات ابوجعفر است و تشیع جعفری، در دست تو بزرگ شده است.

خانه ای که در آن نفس کشیدی، عطر و عود نیایش داشت و دامنی که در آن رشد یافتی، نظیر نداشته است.

پنجمین نامه مهر شده وصیت را به تو سپرده اند؛ تو، پنجمین تفسیر قرآن و پنجمین باب ورود به بهشت موعودی.

فصاحت و بلاغت تو اینک به زبان می آید تا جلوی خرافات را بگیرد و در برابر انحراف ها بایستد. شمشیر سخن را آخته ای تا شاخه های بی ثمر را ببری و ریشه های خشک را بزنی.

قرار بسته اند با تو، تا به یاری رمق های مانده در کالبد دین بشتابی و هرزه های روییده بر حاشیه کتاب رسالت را هرس کنی.

صدای تو اینک در شبستان های پرسکوت خدعه ها و نیرنگ ها طنین می اندازد و رؤیای دژخیمانه دین ستیزان را بر می آشوبد.

حوزه


free b2evolution skin
22
دی

میلاد حضرت زینب (سلام الله علیها)

فضائل

«حضرت زینب سلام الله علیها» دختر امیر المومنین علی بن ابی طالب (علیه السلام)و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود و بدین جهت مورد توجه مسلمانان قرار داشت.
او در بزرگ ترین حماسه نبرد حق علیه باطل، نقش مهمّ و سرنوشت ساز داشته و پیام رسان انقلاب عاشورا بود.

 

 

زینب (سلام الله علیها) علاوه بر شخصیت خانوادگی، از نظر اخلاقی و معنوی دارای کمالات فراوان بود. او عالمه غیر معلّمه، سخنوری کم نظیر، زاهدی شب زنده دار، مجاهدی نستوه و الگوی کامل زن معرّفی شده در قرآن بود. او با شجاعتی تحسین برانگیز، رو در روی یزید و مزدورانش ایستاد و پیروزی نهضت حسینی و شکست امویان را اعلام کرد:

فَکِد کَیْدَک واسْعَ سَعْیَک، فَواللَّهِ لا تَمْحُو ذِکْرَنا، وَ لا تُمیتُ وَحْیَنا … یزید! هر حیله ای که داری به کار گیر و هر تلاشی می توانی انجام ده، سوگند به خداوند که هرگز نمی توانی نام و یاد ما را از ذهن ها محو کنی و یا آیین و وحی ما را از میان برداری …

 

 

 

این سخنان را زن داغدیده ای اظهار کرد که یزیدیان عزیزترین کسان او را با دلخراش ترین وضع به شهادت رسانده بودند!

ایمان محکم و استوار حضرت زینب (سلام الله علیها) نیز تحسین برانگیز است؛ وقتی ابن زیاد گفت: رفتار خدا را با برادر و خاندانت چگونه دیدی؟

فرمود: من جز نیکی ندیدم. اینان مردمانی بودند که خداوند تعالی کشته شدن را برای آنها مقدّر فرموده بود و آنان نیز (با کمال افتخار) به آرامگاه خود شتافتند … ولی بدان که به زودی خدای (با عظمت) میان تو و ایشان جمع خواهد کرد و تو را مورد بازخواست و احتجاج قرار خواهد داد.

 

«حزیم اسدی» می گوید: سوگند به خدا! زن با حیایی سخنورتر از زینب ندیدم، گویا او با زبان امیرالمومنین علی (علیه السلام)سخن می گفت!


او بدون کوچک ترین واهمه ای در مجلس «ابن زیاد» در کوفه و مجلس «یزید بن معاویه» در شام در معرّفی اهل بیت (علیهم السلام)و اهداف والای شهدای کربلا سخن راند و چهره کریه بنی امیّه را به مردم نمایاند.

بدون تردید نقش و تأثیر شخصیت زینب کبری (سلام الله علیها) در شکل گیری و موفقیّت نهضت خونین عاشورا بسیار چشمگیر بوده است. 

منبع: 

حضرت زینب ( سلام الله علیها ) نائبه الامام
محمدرضا شریفی


free b2evolution skin
26
آذر

بیت النور اقامتگاه فاطمه معصومه (سلام الله علیها)

سرای «موسی بن خزرج » که حضرت معصومه  (سلام الله علیها) چند صباحی در آنجا به سر برد، به مدرسه معروف «ستیه » است. این سرا در محله «میدان میر» وسط شهر قم در یکی از محله های قدیمی بود و عبادتگاه آن حضرت به نام «بیت النور» در وسط آن، قرار داشت. موسی بن خزرج پس از رحلت آن بانوی گرانقدر، محراب ایشان را به همان حال باقی گذارد، و دیگر نقاط خانه خویش را نیز به احترام ایشان، مسجد کرد. اصل محراب فاطمه معصومه  (سلام الله علیها) که در نزد عوام به «تنور» مشهور است تاکنون پابرجاست و مردم از قدیم الایام تاکنون برای تیمن و تبرک و خواندن زیارت و دعا بدان جا می روند. محراب مزبور که غرفه کوچکی بیش نبوده، تجدید بنا شده و به صورتی زیبا در آمده است. و در کنار آن، مدرسه ای برای طلاب علوم دینی ساخته شده که به «مدرسه ستیه » معروف است. نیز در ضلع غربی و و جنوبی آن، مسجدی بنا گردیده است. سرای موسی بن خزرج در آن روزگار به هنگام ورود حضرت معصومه  (سلام الله علیها) در منتهی الیه جنوب غربی شهر قم قرار داشت. زیرا بر اساس آثاری که موجود است، شهر قم در آن عصر در شمال شرقی شهر فعلی قرار داشت و به تدریج به سمت غرب و جنوب کشیده شد. البته در حال حاضر محل نامبرده در اواسط قسمت قدیمی شهر به سمت جنوب است. ناحیه ای که آستانه مقدسه با مدارس و مساجد تابع آن در آنجا قرار دارد، پیش از رحلت حضرت معصومه (سلام الله علیها)، احتمالا باغ آباد و مصفایی از املاک موسی بن خزرج بود. چون در آن دوران، متداول و معمول بود که رؤسا و بزرگان عرب علاوه بر خانه های مجللی که داخل شهر داشتند، هر یک به تناسب موقعیت و مقام خویش در باغهای اختصاصی خود در سواحل رودخانه، کاخ و قصری مشرف بر آب برای تفریح در ایام بهار و تابستان بنا می نمودند. با توجه به وضعیت محل مذکور و موقعیت متناسب «بابلان » همان محلی که امروزه پیکر مقدس حضرت معصومه  (سلام الله علیها) قرار دارد. و شخصیت موسی بن خزرج، حدس زده می شود که کاخ ییلاقی موسی در همان ناحیه قرار داشت. و به طوری که از قراین برمی آید، باغ و کاخ مزبور را موسی فوق العاده دوست می داشت. و به همین جهت آن را نثار مقدم حضرت معصومه نمود و محل دفنش را در آنجا نهاد. ظاهرا موسی بن خزرج با مشاهده وضع مزاجی نامناسب و وخامت حال حضرت معصومه  (سلام الله علیها) ایشان را به باغ ییلاقی خویش دعوت نمود تا از آن رهگذر از ازدحام مردم در امان بماند.
علت برگزیدن شهر قم
بر اساس سخن مشهور: پس از اینکه فاطمه معصومه  (سلام الله علیها) به شهر ساوه رسید، بیمار شد. و چون در خود توان رفتن به خراسان را ندید، و یقین پیدا کرد که دیگر هرگز برادرش امام رضا (علیه السلام) را نخواهد دید، تصمیم گرفت به قم که از پیش می دانست در آنجا به لقای حق خواهد شتافت. برود. یکی از نویسندگان درباره علت رفتن حضرت معصومه  (سلام الله علیها) به شهر قم گوید: «این مجلله در اوائل سال 201 هجری به مقصد «مرو» از مدینه طیبه بیرون آمده، بین راه در ساوه که شهری معظم و مردمش «شافعی مذهب » و بسیار هم متعصب بودند. به شدت مریضه و ناتوان گشته، بواسطه فقدان اصحاب وفاق و وجدان ارباب نفاق و به علت نبودن طبیب معالج و نداشتن پرستار دلسوز و مکان مناسبی برای آسایش خود، مجبور می شود که از راه مقصد، اندکی منحرف گشته، خود را به شهر قم که از بلاد مستحدثه شیعیان و مراکز موالی و دوست داران آن خاندان، می دانست با آنکه در مسیر او نبود. برساند. و از قرائن، مستفاد می شود که فاطمه  (سلام الله علیها) قبل از رکت خود از ساوه به طرف قم، رؤسای قم را از مقدم خویش به ساوه، خبردار کرده بود… معلوم می شود موقعی که بی بی بیمار می شود، به جهاتی که نگارش یافت، خود را از حرکت به طرف قم ناچار می دیده، از طرفی هم نمی خواسته است که بدون سابقه دعوت بدان شهر که از مسیر او دور است، وارد شود. بنابراین، از ورود خود به ساوه «آل سعد» را آگهی می دهد تا آنان به طلب وی از قم بیرون آیند.» برخی درباره سبب روی آوردن حضرت معصومه  (سلام الله علیها) به قم، گویند: بی تردید می توان گفت که آن بانوی بزرگ، روحی ملهم و آینده نگر داشت و با توجه به آینده قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین پیش می آید -محوریتی که آرامگاه ایشان مرکز آن خواهد بود- بدین دیار، روی آورد… این جریان به خوبی روشن می کند که آن بانوی الهی به آینده اسلام و موقعیت این سرزمین توجه داشته است و خود را با شتاب بدین سرزمین رسانده و محوریت و مرکزیت آن را با مدفن خود پایه ریزی کرده است.
پرواز سوگمندانه
حضرت معصومه  (سلام الله علیها) هفده روز بیشتر پس از ورود به قم، زنده نماند و سپس دعوت حق را لبیک گفت و به سوی هشت برین پرواز کرد. این حادثه به سال 201 هجری رخ داد. سلام بر این «بانو» از سپیده خلقت تا قیام قامت.

منابع:
فرهنگ كوثر-مرداد 1378، شماره 29 : محمد اصغری نژاد
پایگاه سبطین

منبع: اهل البیت علیهم السلام


free b2evolution skin
26
آذر

وفات حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)

دل در کنار حرمش عطر و بوی مدینه استشمام می کند و گویی در مکه بین صفا و مروه به دیدار یار رفته است . بوی بهشت دل و جان هر زائری را شاداب و با نشاط می کند . در حرمش همیشه بهار است ; بهار قرآن و دعا ، بهار ذکر و صلوات ، بهار یادآور شبهای قدر ، بهار گلدسته های نیایش و نیاز و سیراب نمودن جانهای تشنه ، هر مسافر خسته ای بعد از زیارت با خستگی بیگانه می شود . هر رهگذری با قدم نهادن در این حرم دیگر غریبه نیست ; همه او را می شناسند ، او آشنای دلهاست . اگر حرمش و گنبد و گلدسته های آن چشم را نوازش می دهد ، محبت و عشقش ، نام و یادش ، جانها و دلها را آرامش می بخشد . چرا که این حرم ، حرم اهل بیت ، مدفن یادگار رسول ، نور چشم موسی بن جعفر (علیهما السلام) ، آینه تمام نمای عفاف و پاکی ، فاطمه ثانی است . او که خود دانش آموخته مکتب علوی و سرّی از اسرار خاندان نبوی بود که قبل از ولادت ، صادق آل محمّد (علیهم السلام) آمدنش را نوید داد .

 

 

 

دختری از تبار زهرا (علیها السلام) و چون او حامی ولایت و امامت و چونان زینب ، قافله سالاری شایسته . اگر فریاد زینب بنی امیه را رسوا کرد ، فریاد فاطمه معصومه بنی عباس را ; حرکت سیاسی الهی حضرت از مدینه به سوی مرو و خراسان حرکتی بود علیه طاغوت دوران ، هر چند به زیارت برادر و امام زمانش نائل نشد ولی ابلاغ پیام کرد :

 

 

 

ایشان با حرکت از مدینه به همراه عده ای از خاندان پیامبر و ارادتمندان اهل بیت (علیهم السلام) ثابت کرد که درهمه اعصار قدرتهای مادی وطاغوتی دربرابر پرورش یافتگان اسلام ناب کوچکند . چنانکه زینب (سلام الله علیها) بر یزید خروش آورد « انّی استصغرک »: «من به تو به دیده حقارت می نگرم» ; این حرکت الهی ، سیاسی گر چه ناتمام ماند و بالاخره دختر آفتاب در این سفر پر برکت خویش به دیدار حق شتافت و با مرگ شهادت گونه اش همه را سوگوار ساخت .

 

 

اما دیری نپایید که همه شاهد ثمرات ارزشمند این سفر مبارک شدند . آنگاه که از این کوثر بی کران عترت ، چشمه های جوشان علوم و معارف جوشیدن گرفت و قم این حریم مقدس فاطمی مرکز نشر معارف حیاتبخش اسلامی گردید و محور قیامها و خیزش های دینی بر علیه ستم پیشگان روزگار . و سرانجام در قرن حاضر این حرم اهل بیت و قم همیشه بیدار بود که خاستگاه قیامی الهی به رهبری بزرگ تربیت یافته مکتب ولایت حضرت امام خمینی (رحمه الله) بر علیه ستمگران زمان گردید ; که ثمره آن انقلاب عظیم ، نظام مقدسی شد که نقطه امید مستضعفان وملجأ وپناهگاه مظلومان عالم شد.

منبع:

فروغی از کوثر: زندگینامه حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام)

مولف الیاس محمدبیگی


free b2evolution skin
25
آذر

کلمات حکمت آمیز امام حسن عسکری(علیه السلام)

«لا تمار فیذهب بهاؤک و لا تمازح فیجتر أعلیک». نزاع و جدل مکن که آبرویت می رود، و شوخی مکن که بر تو جرأت می یابند. «من رضی بدون الشرف من المجلس لم یزل الله و ملائکته یصلون علیه حتی یقوم». هر کس به نشستن در پائین مجلس (از روی تواضع و فروتنی) راضی باشد تا مادامی که برمی خیزد خداوند تبارک و تعالی و فرشتگان به او درود می فرستند. «من التواضع السلام علی کل من تمر به».

 

 

سلام کردن به هر که با او برخورد می کنی از نشانه های تواضع است. «اورع الناس من وقف عند الشبهه» پرهیزکارترین مردم کسی است که در برابر مسائل شبه انگیز توقف کند و انجام ندهد. «قلب الأحمق فی فمه و فم الحکیم فی قلبه». قلب انسان احمق در دهان اوست و دهان انسان حکیم و فهمیده در قلب اوست. «لا یشغلک رزق مضمون عن عمل مفروض» هیچگاه روزی تضمین شده تو را از انجام واجبات باز ندارد. «صدیق الجاهل تعب» همنشینی با نادان رنج آور است.


 

لیس من الادب اظهار الفرح عند المحزون» شادمانی نزد اندوهگین دور از ادب است. «من وعظ اخاه سرا فقد زانه و من وعظه علانیه فقد شانه» آنکه برادر خود را پنهانی اندرز می دهد او را آراسته است، و آنکه آشکارا و در حضور دیگران اندرز دهد او را بدنام ساخته است. «ریاضه الجاهل وردالمعتاد عن عادته کالمعجر» نادان را دانا ساختن و معتاد را ترک اعتیاد دادن همانند معجزه است. «التواضع نعمه لا یحسد علیها». فروتنی نعمتی است که مورد رشک قرار نمی گیرد. (از تحف العقول، 489 - 486) در ایام کودکی امام علیه السلام شخصی آن حضرت را دید که می گرید و دیگر کودکان به بازی مشغولند، پنداشت گریه ی آن گرامی برای اسباب بازی است که سایر کودکان دارند و او ندارد به امام عرض کرد: برایتان اسباب بازی بخرم؟!

 

 

امام علیه السلام فرمود: «یا قلیل العقل ما للعب خلقنا» ای کم خرد، ما برای بازی آفریده نشده ایم. پرسید: پس برای چه آفریده شده ایم؟ فرمود: «للعلم و العباده» برای علم و عبادت. پرسید: از کجا چنین می گویی؟ فرمود: از کلام خدای عزیز و جلیل، که در قرآن می فرماید: «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون». آیا می پندارید شما را بیهوده آفریدیم و به سوی ما باز نمی گردید؟!

 

 

 

«علیک بالاقتصاد و ایاک والاسراف». بر تو باد به میانه روی در زندگی، و از اسراف و زیاده روی بپرهیز.

منبع:

سیره عملی اهل بیت علیهم السلام: امام حسن عسکری علیه السلام

 تالیف کاظم ارفع.


free b2evolution skin
 
مداحی های محرم