آفات اعمال خیر
یکی از آفتها در کتاب عدل الهی بی تفاوتی و بی حسی در دفاع از حق و حقیقت بیان شده است. انسان نه تنها باید در مقابل حقیقت جحود و استنکار نداشته باشد، بی طرف هم نمی تواند باشد، باید از حق دفاع کند. مردم کوفه می دانستند که حق با حسین بن علی (ع) است
واین معنی را اعتراف هم کرده بودند ولی در حمایت از حق و دفاع از آن کوتاهی کردند، ثبات قدم نشان ندادند و استقامت نورزیدند. در حقیقت، حمایت نکردن از حق، جحود عملی آن است.
حضرت زینب (س) در خطبه معروف خویش برای کوفیان، آنها را به کوتاهی در حمایت از حق و به ظلم و جنایت بر آن نکوهش می کند. فرمود: «یا اهل الکوفة، یا اهل الختل و الغدر و الخدل، اتبکون؟ الا فلا رقأت العبرش، و لا هدأت الزفرش، انما مثلکم کمثل التی نقضت غزلها من بعد قوش انکاثا؛ ای اهل کوفه، ای دغلبازان فریبکار بی وفا، آیا گریه می کنید؟! پس اشک شما نخشکد و ناله تان خاموش نگردد. مثل شما همچون آن زن احمق است که پنبه هایی را می رشت و نخ می ساخت، دوباره آنچه را که رشته بود پنبه می کرد و آنچه را که بافته بود باز می کرد».
عجب و به خودبالیدن نیز یکی دیگر از آفات عمل است. ریای پس از عمل نیز مانند حسادت و عجب و جحود، تباه سازنده عمل است. در حدیث آمده است: «گاهی شخصی عملی صالح و نورانی انجام می دهد و عملش در علیین قرار می گیرد، ولی بعدها در ملأ عام عمل خود را بازگو می کند و به رخ مردم می کشد. این، سبب می شود که عملش تنزل کند. بار دیگر آن را بازگو می کند، تنزل و سقوط دیگری پیدا می کند. وقتی بار سوم آن را بازگو کند به کلی نابود می گردد و احیانا تبدیل به عمل شر می شود.»
امام باقر (ع) فرمود: «الابقاء علی العمل اشد من العمل. قال (الراوی): و ما الابقاء علی العمل؟ قال: یصل الرجل بصلة، و ینفق نفقة لله وحده لاشریک له، فتکتب له سرا، ثم یذکرها فتمحی فتکتب له علانیه، ثم یذکرها فتمحی و تکتب له ریاء؛ نگهداری عمل از خود عمل مشکل تر است. راوی گفت: نگهداری عمل یعنی چه؟ امام فرمود: یعنی انسان عملی برای خدای یکتا دور از چشم مردم انجام می دهد و در نامه عمل او همین طور ثبت می شود، بعد آن عمل را بازگو می کند، آن عمل از صورت یک عمل سری محو می شود و به عنوان یک عمل علنی در نامه عمل او ثبت می گردد. بار دیگر آن عمل را بازگو می کند. در این وقت آن عمل از دیوان حسنات محو می شود و به عنوان یک عمل ریایی در دیوان سیئات او ثبت می گردد.»
مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحه 39
فرم در حال بارگذاری ...
فید نظر برای این مطلب