31
فروردین

خوابیدن بعداز غذا

چه در ماه مبارک رمضان و چه در خارج از آن، اگر بلافاصله بعد از وعده های غذایی مان بخوابیم، دچار اختلال در سیستم گوارشی می شویم؛ ازاین رو در روایات هم داریم که شب ها بعد از غذاخوردن، زود نخوابیم و مقداری قدم بزنیم و کمی فعالیت جزئی داشته باشیم.

 

 

خوابیدن، بلافاصله بعد از خوردن وعدۀ سحری [از دو جهت] بسیار مذموم است: 1. از جهت به خطرافتادنِ سلامت جسمی و ایجاد اختلال گوارشی و به اصطلاح ترش کردن برای افرادی که در وعدۀ سحری زیاد خورده اند و معده شان پر شده است؛ به خصوص که غذایشان دیرهضم هم باشد. 2. از جهت [انجام ندادنِ برخی امور] معنوی؛ چراکه توصیه شده است قبل از خواب، تعقیبات نماز را به جا آوریم و حدود یک ساعتِ بعد، مهیای خواب شویم تا هم به [دستگاهِ] گوارشمان آسیب نرسد و هم از مذمت خواب بین الطلوعین فاصله بگیریم.

منبع: بهار طاعت /جعفر حسن زاده


free b2evolution skin
31
فروردین

گام بیست و نهم: فناء فی اللّه(وارستگی و رهایی)

«اللّهمَّ غَشِّنیِ فِیهِ بِالرَّحْمَة»، «بار خدایا در این روز مرا با رحمت خود فرو پوشان».

فرو رفتن در رحمت الهی و غرق دریای بی کران لطف و عنایت او شدن که جز با فضل و عنایت او به دست نمی آید.

رحمت دو گونه است، رحمت عام ، که همه موجودات را در بر می گیرد «و رحمتی وسعت کلّ شییء» و رحمت خاص، که ویژه مؤمنان و عارفان است که خداوند بر آنان صلوات و رحمت و درود فرستاده «اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة». رحمت خدا همانند باران است که بر همه یکسان می بارد. اما برخی مردم همچون زمین شوره زار هستند که باران در آن ها تأثیری جز رویدن خار و خس ندارد و برخی مردم چون سرزمین حاصلخیزی هستند که هر گیاهی در آن کشت شود سر بر می کشد و جوانه می زند و طراوت و سرسبزی به ارمغان می آورد.

 

 

غیب را ابری و آبی دیگر است آسمان و آفتابی دیگر است

ناید آن الاّ که بر خاصان پدید باقیان فی لبس من خلق جدید

هست باران از پی پروردگی نیست باران از پی پژمردگی

 

 

سالکان الی اللّه خود را از بند و زنجیرها و وابستگی های دنیایی می رهانند و چون قطره ای متصل شده بر دریا به دریای بی کران رحمت خداوندی می پیوندند و از قید ما و منی می رهند. سالک آنگاه که از خواب غفلت بیدار می شود و قدم در راه سلوک معنوی می گذارد، در هر گام چند صفت از صفات بشری را فرو می نهد تا آن که از وی هیچ نماند و به مقام فنا دست یابد و از اینجاست که سیر فی اللّه که بقاء بااللّه است آغاز می گردد.

 

 

پیر هرات در میدان شصت و چهارم از کتاب صد میدان گوید:

از میدان جمع میدان انقطاع زاید. قوله تعالی«انّی مهاجر الی ربی».

انقطاع، از غیر حق بریدن و به حق پیوستن است.

منقطعان با حق سه مردند:

یکی به «عذر»، دیگری به «جهد» سیم به «کلّ»

منقطع به عذر را سه نشان است:

نفسِ مرده؛ دل زنده؛ زبان گشاده.

منقطع به جهد را سه نشان است:

تن در سعی ؛ زبان در ذکر؛ عمر در جهد.

منقطع به کل را سه نشان است:

با خلق به رعایت ؛ با خود بیگانه؛ از تعلق آسوده.

و با زبان مناجات گوید:

الهی!

تا آموختنی را آموختم

آموخته را جمله بسوختم

اندوخته را برانداختم

و انداخته را بیندوختم

نیست را بفروختم

تا هست را بیفروختم.

 

 

دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان: «اللّهمَّ غَشِّنیِ فِیهِ بِالرَّحْمَةِ، وَارْزُقْنیِ فِیهِ التِّوْفِیقَ وَالْعِصْمَةَ، وَ طَهِّرْ قَلْبیِ مِنْ غَیاهِبِ التُّهَمَةِ، یا رَحِیماً بِعِبادِهِ الْمُؤْمِنِینَ».

[ذکر این روز «کل شیئ هالک الا وجهه» است.]

 

 

 

 

منبع: سی گام خودسازی/ محمود صلواتی.


free b2evolution skin
30
فروردین

غیبت؛ مبطل روزه؟!

امام جعفر صادق(علیه السلام) در روایتی فرموده اند: «فَاحْفَظُوا اَلْسِنَتَكُمْ… .» (زبانتان را حفظ کنید… .) امام محمد باقر(علیه السلام) [نیز در تعبیری زیبا به ارتباط غیبت و روزه اشاره کرده و] فرموده اند: «وَ الْغِيبَةُ تُفَطِّرُ الصّائِمَ وَ عَلَيْهِ الْقَضاءُ.»

این حدیث را با کلام فقیه و رجالی و عالمی بزرگ کامل می کنم: شیخ طوسی(رحمة الله علیه) از محدثین بزرگ شیعه است و تفسیر تبیان که یکی از دو سه تفسیر مهم قرآن به شمار می رود، از شیخ طوسی(رحمة الله علیه) است. مهم ترین کتاب های رجالی ما نیز از شیخ طوسی(رحمة الله علیه) است. بر اساس فتوای این بزرگوار اگر کسی درحالِ روزه غیبت کرد، روزه اش باطل است! البته نه به این معنا که چون ما غیبت کسی را گفتیم، پس برویم غذا هم بخوریم! ظاهراً این جملۀ زیبا ]و دارای تأمل[ را فیض کاشانی(رحمة الله علیه) فرموده است که:«مگر ممکن است یک قطرۀ آب روزۀ ما را باطل کند، ولی غیبت روزه مان را باطل نکند؟!»

امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)هنگام عبور از جایی، به فردی رسیدند که زیاد حرف می زد. حضرت(علیه السلام) به او فرمودند: «يا هَذا اِنَّکَ تُمْلِی عَلى حافِظَيْکَ كِتاباً اِلى رَبِّکَ فَتَكَلَّمْ بِما يَعْنِيکَ وَ دَعْ ما لا يَعْنِيکَ.»(ای مرد! تو هرچه بگویی، [درحقیقت] بر دو فرشتۀ خویش املا می کنی تا بنویسند و نزد پروردگار ببرند؛ پس دربارۀ آنچه به تو مربوط می شود [و برایت سودمند است] سخن بگو و آنچه را که به تو ربطی ندارد، فرو گذار.)

باور کنیم که حرف های روزانۀ ما نامه ای است که املا می کنیم و به سوی خدا می رود. وقتی می خواهیم برای شخصیتی مهم نامه بنویسیم، چقدر دقت می کنیم؟!

منبع: بهار طاعت/ جعفرحسن زاده


free b2evolution skin
30
فروردین

گام بیست و هشتم: حضور(پرده براندازی و باریابی)

«وَ اَکْرِمْنیِ فِیهِ بِاِحْضارِ الْمَسائِلِ»،«بار خدایا، در این روز مرا با حضور در مسائل گرامی بدار».

از جمله گام های خودسازی و در مراتب عالی آن احساس حضور است. احساس حضور در پیشگاه خدای متعال و احساس دست یابی به مسائل مورد نیاز برای انجام وظیفه در جهت عبودیت خداوند، که هدف اصلی آفرینش انسان است.

 

 

عالم محضر خداست و عالِم آگاه به مسائل دین و آشنا به تکالیف است که راه و رسم بندگی را می شناسد، و با انجام فرایض و تقرب به نوافل شرط عبودیت را به جا می آورد. نه چیزی از امور بندگان بر خداوند پوشیده است. و نه انسان سالک بین خود و خداوند پرده و پوششی می کشد و خود را از فیض رب العالمین محروم می کند. در این کهنه سرای گیتی هر کس و هر چیز به گونه ای در تلاش است که خود را به محضر پروردگار هستی برساند و در سایه سار فیض مطلق وی به آرامش برسد، زاهد با نماز، عابد با نیاز، عالِِم با تاخت و تاز، عارف با نسیمی دلنواز و نسیم صبحگاهی و گل های بهاری با صد کرشمه و ناز.

پیر هرات در باب هشتاد و دوم منازل السائرین گوید:

«خداوند متعال فرمود: انّ فی ذلک لذکری لمن کان له قلب اوالق السمع و هوشهید - همانا در این [قرآن] پندی است برای کسی که دلی دارد، و گوش فرا می نهد و گواه است»مشاهده؛ برافتادن حجاب است به یکباره؛ و آن برتر است از مکاشفه؛ زیرا مکاشفه از جمله نعمت هاست و چیزی از خطوط ترسیمی در آن باقی است اما مشاهده، دیدار عین و ذات است و آن را سه درجه است:

مشاهده «معرفت» که فراتر از علم است، مشاهده «معاینه» که ریسمان ها را می گسلد و زبان اشاره را لال می سازد، و مشاهده «جمع» که سالک را به خود می کشد و بر دریای وجود می راند.

 

 

 

وهم او در مناجاتی گوید:

الهی! تو آنی که نور تجلی، بر دل های دوستان تابان کردی،

چشمه های مهر، در سرهایشان روان کردی

و آن دل ها را آیینه خود، و محل صفا کردی

تو در آن پیدا!

و به پیدایی خود در آن، دو گیتی ناپیدا کردی

ای نور دیده آشنایان،

و سوز سینه دوستان،

و سرور نزدیکان،

همه تو بودی و تویی،

نه دوری، تا جویند.

نه غایبی، تا پرسند.

نه تو را جز به تو یابند!

 

 

دعای روز بیست و هشتم ماه رمضان: «اللّهمَّ وَفِّرْحَظّیِ فِیهِ مِنَ النَّوافِلِ، وَاَکْرِمْنیِ فِیهِ بِاِحْضارِ الْمَسائِلِ، وَقَرَّبْ فِیهِ وَسِیلَتیِ اِلَیْکَ مِنْ بَیْنِ الْوَسائِلِ، یامَنْ لایَشْغَلُهُ اِلْحاحُ الْمُلِحِّینَ».

[ذکر این روز «یاحیّ و یاقیوم» است.]

منبع : سی گام خودسازی/ محمود صلواتی.


free b2evolution skin
29
فروردین

گام بیست و هفتم: درک شب قدر(شب ارزش یابی)

«اللّهمَّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ»،«بار خدایا در این روز فضیلت شب قدر را روزیم فرما».

 

 

قَدْر به معنی ارزش و اندازه است. شب قدر به شبی گفته می شود که سرنوشت انسان در آن رقم می خورد و تحولی بزرگ در رفتار وی پدید می آید؛ از کردار ناشایست و ناصواب گذشته ی خود پشیمان شده و توبه می کند و تصمیم می گیرد در آینده ای روشن و بدون گناه زندگی کند. این شب بهتر از هزار ماه است و فرشتگان در آن، با اجازه ی پروردگارشان، بر انسان فرود می آیند. این شب، شبِ رحمت، برکت و سلامتی است تا این که فجرِ درخشان بدرخشد و صبح روشن زندگی آغاز شود.

شب قدر شب نزول قرآن بر پیامبر اکرم((صلی الله علیه و آله وسلم)) است. خداوند در سوره قدر می فرماید:«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ ﴿۱﴾ما [قرآن را] در شب قدر نازل كرديم (۱) وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ ﴿۲﴾و از شب قدر چه آگاهت كرد (۲) لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿۳﴾شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است (۳) تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ ﴿۴﴾در آن [شب] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى [كه مقرر شده است] فرود آيند (۴) سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿۵﴾[آن شب] تا دم صبح صلح و سلام است (۵)».

 

 

در این که شب قدر در سال چه شبی است اختلاف است. اما بیشتر آن را در ماه مبارک رمضان و یکی از شب های پانزدهم،نوزدهم، بیست و یکم، بیست و سوم، بیست و هفتم و شب آخر ماه مبارک می دانند. بیش از این که بدانیم شب قدر کدام یک از این شب هاست، باید به این بیندیشیم که شب قدر را چگونه درک کنیم و چگونه به این فیض عظیم نایل شویم. ممکن است سالیان درازی بر برخی بگذرد و آنان شب قدری در زندگی شان نداشته باشند و تنبّه و تحوّلی در ایشان به وجود نیاید. ممکن است برخی افراد هم در طول زندگی، بارها و بارها به درک شب قدر نایل شده و با فرشتگان هم آغوش شوند.

 

 

شب قدر در شب های سال ناپیداست، این آدمی است که باید شب قدرش را مشخص کند و به درک این فیض عظیم نایل شود. البته این زمینه در ماه مبارک رمضان به ویژه در دهه آخر آن فراهم تر است و سفره ضیافت الهی گسترده تر. خوشا به حال کسانی که از این سفره متنعّم می شوند. هر شب، شبِ قدر است اگر قدر بدانی؛ «و طوبی لاصحاب النعیم نعیمهم». هرگز مباد که فرصت ها را از کف دهیم و از این چند روز عمر به ویژه روزها و شب های پربرکت ماه مبارک رمضان استفاده نکنیم.

منقول است که امام زین العابدین(علیه السلام) در شب بیست و هفتم رمضان، از آغاز شب تا پایان، پیوسته این دعا را می خواند:

اللّهمَّ ارْزُقْنیِ التَجافیِ عَنْ دارِالْغُرُورِ

وَ الْاِنابَةِ اِلی دارِالخُلُودِ

وَالْاِسْتِعْدادَ لِلْمَوْتِ

قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ.


بارخدایا!

دل برکندن از سرای کژمدار

و بازگشت به سوی سرای ماندگار

و آمادگی برای مردن

پیش از فرارسیدن زمان رفتن را روزیم فرما.

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد

باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود

پیر هرات در میدان غیرت از کتاب صد میدان گوید:

«غیرت رشک بردن به چیزی است که چیزی جایگزین آن نیست و آن «عمر» است و «دل» و «وقت». عمر، دکان است و خِرَد، پیرایه و دین، سرمایه و مؤمن، بازرگان. آن چه از عمر گذشت، تاوانی است نادرمان. و آن نَفَس که در آنیم، یا تحفه است یا داغ؛ و آن چه از عمر مانده است یا زهر است یا تریاق.

دل، خزینه ی مردان است و شیطان، دشمن؛ و مراقبت، قفل، و مؤمن، محتاج؛ هر چه از نَفَس می کاهد، در دل می افزاید، و هر چه بر دنیا می افزاید، از قیمت می کاهد. وقت مرد، ساعت غیبت مرد است از خود. وقت بر خداوندِ وقت، گران تر است از دو جهان».

 

 

دعای روز بیست وهفتم ماه رمضان: «اللّهمَّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَصَیِّرْ اُمُوری فیهِ مِنَ الْعُسْرِ اِلَی الْیُسْرِ وَاقْبَلْ مَعاذیری وَحُطَّ عَنّیِ الذَّنْبَ وَالْوِزْرَ یا رَؤُفاً بِعِبادِهِ الصّالِحینَ».
[ذکر این روز «اللّهمّ ارزقنی فیه فضل لیلة القدر» است.]

منبع: سی گام خودسازی/ محمود صلواتی.


free b2evolution skin