(تحلیل چهارده سیره کاربردی و عملی رسولالله صل الله علیه و آله): (نفوذ ناپذیری رسول الله صلی الله علیه واله)
یکی از سیره نبوی که امروز جامعه و وحکمرانان آنان در نظام جمهوری اسلامی سخت نیازمند به آن هستند ومی بایست این سیره راالگو خود قرار دهند تاجامعه سالم شود ((قانون گرایی ونفوذ ناپذیری )) درجهت حفظ وحراست در حق الناس است تحلیل همه جانبه این سیره نبوی مبتنی بر بیان دو نکته است؛
۱- هر چند ((حق الله)) و((حق الناس)) هردو حق اند ومردم مکلف وموظف به رعایت هردو حق اند ولی اگرمکلف نسبت به ((حق الله)) همچون نماز، روزه، حج از سر تقصیر یاقصور کوتاهی کند ولی از کوتاهی عمل خود حقیقه توبه کند ممکن است مورد مغفرت حضرت حق قرار بگیرد ولی نسبت به حق الناس این چنین نیست مگر اینکه ازکسی که حقش توسط وی تضییع شده است کسب رضایت کند از همین رو امام علی (ع) فرمود:((جعل الله حقوق عباده مقدمه علی حقوقه فمن قام بحقوق عبادالله مقدمه علی حقوقه کان ذالک مودیا الی القیام بحقو ق الله :(غررالحکم آمدی ،ص ۴۸۰):خداوند بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده وکسی که حقوق بندگانش را رعایت کند ،حقوق الهی را نیزرعابت خواهد کرد)
۲- (حقالناس)که ازچنین منزلت ومرتبه ای بر خوردار است سه صورت دارد که رعایت هرکدام نسبت به دیگر ی سخت تر ودشوارتر است.
(صورت نخست حق الناس (عرض و ابروی ) افراد و اشخاص است که هیچ کس حق ندارد،با تهمت،افشاگری،شبیه سازی،غیبت به آبرو وحیثیت دیگران آسیب برساند ،چراکه آبروی هرکس اعتبار وحیثیت اوست واگر این اعتبار وحیثیت لطمه بخورد قابل باز گشت نخواهد بود واعتبار وابروی از دست رفته را نمی توان به صاحبش بر گر داند ازهمین رو خداوند کسانی که چنین جسارتی از خود نشان می دهند (لعن)دردنیا و(عذاب)در آخرت را برا یشان مقرر کرده است وفرمود : (ان الذین یرمون المحصنات الغافلات المو منات لعنوا فی الدنیا والاخره ولهم عذاب عظیم:نور,آیه/۲۳):کسانی که زنان پاکدامن وبی خبر(ازهرگونه الودگی) ومؤمن رامتهم می سازند،در دنیا واخرت ذواز رحمت الهی بدورند وعذاب بزرگی برای انها است) و نیز رسول(ص) فرمود:(کل المسلم علی المسلم حرام دمه وعرضه وماله :حق مسلمان بر مسلمان دیگر انست که خون وابرو ومالش بروی حرام است :صحیح مسلم ،ج،ا ص۶۶)
و امام صادق (ع) فرمود: (فان من کسرمومنا فعلیه جبره :بحار : ج/۶ ص ۲۹)هر کسی که ابروی مومنی را بریزد باید ان را برگرداند)
صورت دوم ازحق الناس (حق مالی ) است،یعنی تجاوزبه حقوق مالی دیگران وکسب ثروت ازراه: ((ربا،کم فرو ، گران فروش، اهتکار، سرقت،ظلم ،اکراه) وهرراه دیگر که شرعا حرام است و نسبت به صاحب ان مال ضامن خواهد بود از همین رو نه تنها در قرآن کریم ازکسب چنین درآمدی نهی شده وامده است:(( یا ایهالذین امنوا لا تاکلوا اموالکم بینکم بالباطل :نسا/۲۹ )بلکه گناهی است خداوند آن را نمی بخشد چرا که امام علی علیهالسلام فر مودند: (واما الظلم الذی لایترک فظلم العباد بعضهم بعضاً: نهجالبلاغه/خ۱۷۶) :واماستمی که خدا ان رانمی بخشد ستمی است که بعضی از بندگان خدا به هم می کنند) و امام صادق (ع) فرمود:(اول قطره من دم الشهید کفاره لذنوبه الا الدین فان کفارته قضایه، من لا یحضر،ج۳/ ۱۸۳): اولین قطره خونی که ازشهید به زمین می ریزد کفاره گناها نش می شودمگر بدهکاری که دارکه باید پرداخت شود)
سیره نبوی نسبت به حق الناس به ویژه (آبرو) وهمچنین ( بیت المال) ان چنان سخت گیرانه بود که:
اولا؛ رسول الله (ص) نسبت به حراست وصیانت ازبیت المال نفوذ ناپذیر وبه هیچ وجه تحت تاثیر احساسات اطرافیان قرارنمی گرفت ، شاهد روشن وتکان دهنده ان شان نزول ایه(۲۸-۲۹) ممتحنه است که زنان پیامبر به دلیل پیروزی مسلمین درجنگ و وارد شدن غنایم برخزینه نظام اسلامی ازپیامبر (ص)می خواستنداز آن غنایم در اختیار آنان قرار بگیرد پیامبر نخست ۲۹روز ازانها فاصله گرفت وبه مشربه ام ابراهیم خارج ازمدینه رفت و هنگامی که بر گشت به آنان فرمود: اگر زندگی راحتی رامی طلبید طلاق بگیرید واگر می خواهید با من زندگی کنید همین زندگی ساده ای است که دارم ولی به دلیل رفا شما دست به بیتالمال نخواهم برد:تفسیر نمونه/ج۱۷/ ۲۷۷))
ثانیا؛ اگر دستی به بیتالمال برده می شد با صلابت وقاطعیت با آن بر خورد می کردو هیچ واسطه گری رانمی پذیرفت چراکه صیانت ا ز حق الناس به ویژه بیت المال برای آن حضرت غیر قابل عبور بود از همین روست که عایشه روایت میکند ؛((زنی ازقبیله بنی مخزوم جنس عاریه ای گرفت وبهای آن رانمی پرداخت ۰پیامبر دستور قطع کردن دست آن زن راادد، اقوام وی نزد اسامه بن زید رفتند که اوواسطه شودواوبارسول خدا(ص) درمیان گذاشت حضرت فرمود :ازاین سخن ها مگو !مبادا در باره حدی از حدود شفاعت کنی ۰۰۰به آن کس که جان محمد در دست اوست سوگند اگر دخترم فاطمه چنین کر ده بود دست اورا قطع می کردم وسپس دست آن زن را قطع کرد:صحیح مسلم:ج اا،ص ۱۸۶))
ثالثا؛ حراست وصیانت از (عرض ،ابرو، شخصیت )مسلمان از جدی ترین سیره های نبوی است که نیاز به نگارش رساله مسقلی دارد ولی همین بس که می فرمود: : اِنَّ حُرمَهًْ عِرض المُؤمِنِ كَحُرمَه دمِهِ و مالِهِ؛ حرمتِ حيثيت و آبروي مؤمن همانند حرمتِ جان و مال او است.(لئالي الاخبار، ج ۵،۴، ص ۶۳) و همچنین پيامبر گرامي اسلام(ص) میفرماید: مَن مَشي في عَيبِ اَخيهِ و كَشْفِ عَورَتِهِ كانَت اوّلُ خُطوَةٍ خَطاها وَضَعَها فيجَهَنّم! وَ كَشَف اللهُ عَوَرَتَهُ عُلي رُؤوسِ الخَلائِقِ؛ هر كس براي عيبجويي و فاش كردن اسرار برادر دينياش قدم بردارد اولين قدم او ورود به جهنم خواهد بود! و خداوند اسرار و عيوب او را نزد همة خلايق فاش و علني خواهد کرد. (همان)
در ادامه همین سیره رسول خدا(ص) است که ایمه علیهم السلام نیز به شدت از عرض وابروی اشخاص حراست می کردند از همین رو روایت شده است: (امام علی (ع) مقدار پنج وسق (حدود پنج بار) خرما برای مردی فرستاد. آن مرد شخصی آبرومند بود و از كسی تقاضای كمك نمی كرد، شخصی در آنجا بود به علی( ع)گفت: «آن مرد كه تقاضای كمك نكرد، چرا برای او خرما فرستادی؟ به علاوه یك وسق برای او كافی بود.» علی(ع) به او فرمود: «خداوند امثال تو را در جامعه ما زیاد نكند، من میدهم، تو بخل میورزی، اگر من آنچه را كه مورد حاجت او است، پس از سوال او به او بدهم، چیزی به او ندادهام، بلكه قیمت آبرویی را كه به من داده، به او دادهام. زیرا اگر صبر كنم تا او سوال كند، در حقیقت او را وادار كردهام كه آبرویش را به من بدهد، آن رویی را كه در هنگام عبادت و پرستش خدای خود و خدای من، به خاك میسایید.:وسایل ج۲ص۱۱۸،.)
و نیز درباره امام حسین (ع)روایت شده است:
(مردی از مسلمانان مدینه به شخصی بدهكار شد و نتوانست قرض خود را ادا كند، از طرفی طلبكار اصرار داشت كه او قرضش را بپردازد، آن مرد برای چارهجویی به حضور امام حسین (ع) آمد. هنوز سخنی نگفته بود كه امام حسین(ع) دریافت او برای حاجتی آمده است. برای اینكه آبروی او حفظ شود، به او فرمود: «آبروی خود را از سوال و درخواست رویاروی و مستقیم نگهدار، نیاز خود را در نامهای بنویس كه به خواست خدا آنچه تو را شاد كند، به تو خواهم داد.)
او در نامهای نوشت: (ای ابا عبدالله! فلان كس پانصد دینار از من طلب دارد و اصرار دارد كه طلبش را بگیرد، لطفا با او صحبت كن تا وقتی كه پولدار شوم، به من مهلت دهد.»
امام حسین (ع) پس از خواندن نامه او، به منزل خود رفت و كیسهای محتوی هزار دینار آورد و به او داد و فرمود: «با پانصد دینار این پول، بدهكاری خود را بپرداز و با پانصد دینار دیگر، به زندگی خود سرو سامان بده و جز به نزد سه نفر به هیچ كس حاجت خود را مگو: «1- مومن و دین دار؛ كه دین نگهبان او است 2- جوانمرد؛ كه به خاطر جوانمردی حیا میكند. 3- صاحب اصالت خانوادگی؛ كه میداند تو به خاطر نیازت، دوست نداری آبروی خود را از دست بدهی، او شخصیت تو را حفظ میكند و حاجتت را روا میسازد. تحف العقول،ص۲۵۱)
صورت سوم از حق الناس (حق جانی وبدنی ) است ۰یعنی آسیب رساندن به جان وبدن دیگران ازقبیل ضرب،جرح یا مسموم کردن،ویا ترساندن وهر آنچه که موجب اذیت و ازار عصبی و روانی دیگران شود که درفقه اسلامی برای آن مجازاتی چون قصاص و دیه لحاظ شده است وار نظر اخروی همین بس که امام علی(ع) فرمودند که حق تعالی فرمود:(به عزت وجلالم سوگند،ازستم هیچ ستمگری نخواهم گذشت گرچه به اندازه دست بر دست زدنی یا فشار دادن دستی ازروی ستم باشد: المحاسن :ج٬۱ص)
البته بین (حق مالی ) ازبیت المال و(حق ما لی فردی) ازنظر حق الناس بودن هیچ تفا وتی وجود ندارد ولی پیچیدگی دربیت المال این است که صاحبان حق همه مردم اند نه شخص یا گروه ؛به همین دلیل اگر کسی در بیت المال تصرف کند بدهکار ه همه مردم است،در این صورت امکان رضایتااز همه مردم با چه پیچیدگی روبرو می شود از همین رورسول خدا (ص) فر مود:(پنچ گروه مورد لعن هر پیامبر مستجاب الدعوه اند:کسی که بر کتاب خدا بیفزاید ،انکه سنت مرا ترک کند،کسی که قدرالهی را تکذیب کند،انکه حلال شمرد از عترت من چیزی که خدارا حرام کرده است وکسی که اموال عمومی را به خود اختصاص می دهد وان رابر ای خویش حلال شمرد. کافی،ج۵،ص 74)
منبع:((تحلیل چهارده سیره کاربردی و عملی رسولالله صل الله علیه و آله))/ سید محمدتقی قادری»