6
تیر

آیا ازدواج موقت طلاق دارد؟/ حکم خواندن صیغه طلاق به فارسی

 

 شرایط احکام طلاق 

۱. بلوغ و عقل و اختیار

سؤال 1. آیا مردی که زن خود را طلاق می دهد باید عاقل و بالغ باشد؟

جواب: مردی که همسر خود را طلاق می دهد باید عاقل و بنابر احتیاط واجب بالغ باشد.

 

سؤال 2. اگر مردی از روی اجبار زن خود را طلاق دهد، طلاق صحیح است؟

جواب: مرد باید به اختیار خود طلاق دهد بنابراین طلاق از روی اجبار باطل است.

 

سؤال 3. اگر مردی به شوخی صیغه طلاق را بگوید، عقد باطل می شود؟

جواب: برای طلاق باید قصد جدّی داشته باشد، بنابراین اگر صیغه طلاق را به شوخی بگوید صحیح نیست.

 

 

 

ادامه »


free b2evolution skin
8
اردیبهشت

مُتعه، یک ضرورت اجتماعی

برای کسی که در محیط ما زندگی می کند و درباره ازدواج موقت گرفتار القاآت و تلقینات غلطی هست و شبهاتی از این سو و آن سو به گوشش خورده و احیاناً سوء استفاده هایی نیز از این و آن شنیده یا مشاهده کرده است، همواره عقده ها و نگرانی هایی وجود دارد و شاید در اعماق دلش طرفدار این باشد که اصولاً وجود چنین قانونی چه لزوم و ضرورتی دارد و آیا وجود چنین قانونی، نوعی اهانت به زن نیست!. اما برای کسی که در محیط های غیر اسلامی زندگی کرده و دیدگاه های متفکران اجتماعی را شناخته و به نیازها و ضرورت های زندگی نوع بشر توجه کامل دارد، وجود قانون ازدواج موقت در اسلام، یکی از امتیازات و برجستگی هاست.موضوعات بسیاری است که شرقیان، آن را دلیل عقب ماندگی خود دانسته و به دور انداخته اند و یا لااقل توجهی به آن ندارند، ولی متفکران غربی، پس از تحقیقات و بررسی های زیاد در تاریخ گذشته و مشاهده واقعیت های اجتماعی کنونی، بدین نتیجه رسیده اند که همان امور، کلید حل مشکلات امروزی است.موضوع متعه نیز از این قبیل است که از لحاظ وضع ازدواج و طلاق در دنیای امروزی و مقتضیات اجتماعی عصر ما بسیار قابل توجه است.و در گستاخی گردش روزگار شهادت می دهد به این که: در مغرب زمین به اصطلاح امروزی، آخرین مد ازدواج، ازدواج قراردادی است.

 

 

 

به این معنا که زن و مرد با هم توافق می کنند و برای مدت معینی ازدواج می نمایند در حالی که در سرزمین شیعه مذهب، متعه را به دست آویز تساوی زن و مرد، کم کم و به تدریج از بین می برند و نکته قابل توجه در این قضیه آن است که در نتیجه تساوی زن و مرد و آزادی کامل زن در مغرب زمین، ازدواج قراردادی به وجود آمده است.در حقوق مدنی غیر از مذهب شیعه، ازدواج موقت به معنای اخص وجود ندارد، ولی در واقع، مردم به طور آشکار و یا به طور پنهانی ازدواج موقت می کنند و چون این از نظر قانون جایز نیست، پس مانند زناست و اگر بچه پیدا شد، بعضی زنان سقط جنین می کنند و یا اگر بچه متولد شد، بچه نامشروع خواهد بود.

به نظر نگارنده، آنچه اکنون مغرب زمین، سخت به آن احتیاج دارد و به درد آن می خورد، نظام متعه است و اگر آنها بتوانند نظام متعه را به نحوی در حقوق مدنی پیاده کنند، بسیار مفید خواهد بود …

البته به فرض این که چنین قانونی تحقق پیدا کند، چند مسأله باقی می ماند؛ مانند این که: احیاناً مرد از این قانون سوء استفاده کند و زنان می گویند که این خلاف تساوی زن و مرد است.

در این مسأله، نهایت چیزی که می توانیم بگوییم این است که: متعه عقد است و احتیاج به ایجاب و قبول دارد و در تصمیم اولی، زن کاملاً آزاد است و علاوه بر آن شرط وقوع عقد، تراضی طرفین است و در معامله، هر دو عاقد، حق تساوی دارند؛ پس زن به اختیار خود می تواند متعه را قبول کند یا نکند؛ بنابراین، نمی توانیم بگوییم که نظام متعه، مستقیماً با تساوی زن و مرد منافات دارد.

مساله دوم این است که: هرگاه متعه در حقوق مدنی پیاده شود، ممکن است مردم، بیشتر به متعه علاقه پیدا کنند و کمتر نکاح دایم اختیار نمایند، زیرا متعه هم آسانتر است و هم راحت تر و معمولاً نفس انسان به آنچه آسان تر و راحت تر است، زودتر انس پیدا می کند و بر اثر رواج کامل نظام متعه، ازدواج دایم محتملاً از بین می رود و اهدافی که نکاح دایم دارد، به کلی از دست می دهد و مفهوم ازدواج کاملاً عوض می شود. جواب این مسأله بسیار مشکل است.اشکالی که برای وی پیش آمده، از این نظر است که درباره ازدواج دایم و مسأله تشکیل خانواده و نیازی که زن و مرد به جذب و انجذاب و یگانه شدن دارند، مطالعه نکرده و ازدواج دایم را تا سطح ازدواج موقت، فقط برای رفع نیاز جنسی تنزل داده و تصور نموده که نیاز زن و مرد به یکدیگر، فقط در حد رابطه تن به تن و آمیزش جنسی است و بس، و توجه نکرده است که قرآن، زن و مرد را وسیله سکون و آرامش یکدیگر می داند و چنین نیست که با رفع عطش جنسی، از یکدیگر سیر و بیگانه شوند و به خصوص که با به وجود آمدن فرزندان، مسؤولیت های مشترک نیز آغاز می شود.از دقت در روایات، روشن می شود که طرح ازدواج موقت به عنوان یک ضرورت اجتماعی است و برای جلوگیری از روابط نامشروع و عدم سقوط در ورطه زناست.

 

 

راوی از امام کاظم(علیه السلام) درباره متعه سؤال کرد، امام(علیه السلام) فرمود: .

هِی حَلال مُباح مُطْلَق لِمَنْ لَمْ یُغْنِهِ اللّهُ بِالتَزویجِ فَلْیَسْتَعْفِفْ بِالمُتْعَةِ، فَإن اسْتَغنی عَنْها بِالتزْویجِ فَهِی مُباح لَهُ اِذا غابَ عَنْها؛.

متعه، بدون هیچ قید و شرطی حلال و مباح است برای کسی که خداوند او را به ازدواج دایم بی نیاز نکرده است. او باید به وسیله متعه، عفاف خود را حفظ کند و اگر به وسیله ازدواج دایم، از متعه بی نیاز شد، در صورتی متعه برای او مباح است که از همسر خود (به واسطه سفر و … ) غایب باشد.و نیز حضرت به بعضی از موالی خود نوشت: .لاتلحُّوا علَی المتعةِ، إنّما علَیکُم إقامةُالسُنَّةِ، فلا تشتَغِلُوا بِها عن فرشِکُمْ وحرائِرکُمْ؛.

اصرار بر متعه نکنید. بر شماست که اقامه سنت کنید. به وسیله متعه، خود را از همسران دایمی باز ندارید…

بنابر این، اسلام می خواهد نظام خانواده و جذب و انجذاب دایمی زن و شوهر را تحکیم بخشد و هرگونه عاملی که به این امر لطمه زند، از سر راه بردارد و به همین جهت است که ازدواج موقت، با دوشیزگان، مشروط به اذن ولی است و هنگامی که از امام صادق (علیه السلام) در این باره سؤال می شود، می فرماید: .

یُکْرَهُ لِلعَیْبِ عَلی أهْلِها؛.پسندیده نیست، زیرا برای خانواده دختر عیب است.

می دانیم که اصل حکم متعه در قرآن کریم، به صورت زیر بیان شده است: .

فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ اُجُورَهُنَّ فَریضَةً؛.

هر آنچه از زنان بهره برده اید، اجرتشان را که بر شما واجب است بدهید.

 

 

در این آیه شریفه کلمه (استمتاع) ظهور در ازدواج موقت دارد و در زمان نزول این آیه نیز ازدواج موقت در میان مردم رواج داشته و قرآن توصیه کرده است که به اجرتی که زن و مرد در ازدواج موقت توافق کرده اند، وفا بشود.در زمان پیامبر و مدت ها بعد از رحلت ایشان، ازدواج موقت در میان مسلمین رایج بود تا این که خلیفه دوم با تأکید و تصریح به این که در زمان پیامبر خدا حلال بود، تحریم کرد و گویا نظرش این بود که از ولایت و حاکمیت خود استفاده کرده، به عنوان ثانوی و به حکم ضرورت از آن نهی و منع کند و پرواضح است که عناوین ثانویه و ضرورت، نمی تواند دلیل بر حرمت دایمی باشد، ولی اهل تسنن، بدون توجه به جهت صدور حکم، این تحریم را دایمی تلقی کردند و هنوز که هنوز است، آثار ناگوار این طرز تلقی دامنگیرشان است.

آنچه مسلم است، این است که اگر هم نظر خلیفه، تحریم ازدواج موقت از لحاظ ضرورت و به عنوان ثانوی بوده، امامان معصوم ماه ضرورت را در جهت حلیت و مشروعیت آن می دیده و تصریح فرموده اند که: .

ماکانَتِ الْمُتْعَةُ إلاّ رَحْمَةً رَحِمَ اللّهُ بِها أمَّةَ مُحَمَّدٍْ لَولا نَهْیُهُ عَنْها ما احْتاجَ إلی الزِّنی إلاّ شفاً؛.

متعه، نسیم رحمت است که خداوند بر امت محمدْ وزیده و اگر وی از آن نهی نمی کرد، هیچ کس محتاج زنا نبود مگر افراد بدبخت.

البته این احتیاج، طبیعی نیست که مجوز زنا باشد، بلکه طبق بعضی از روایات، زاییده شقاوت و انحراف است و شبیه احتیاجی است که شخص معتاد، به الکل یا هروئین دارد.

می بینیم که لحن ادله تشریع ازدواج موقت، نمایانگر گشایش راهی در تنگناهای زندگی است و چنین به نظر می رسد که ازدواج موقت، برزخی است میان تجرد و تأهل.

 

 

در تنگنای تجرد و عدم امکان تأهل، چه باید کرد!  جوانی که می خواهد دو سال دوره سربازی را بگذراند، چه کند جوانی که می خواهد در دیار غربت تحصیل علم و تخصص کند، چه چاره ای بجوید! در مسافرت های دور و دراز، که در دنیای امروز، کم هم نیست، چه علاجی برای غرایز جنسی زنان و مردان، باید اندیشید!.

در این حالات، نه تجرد قابل تحمل است و نه تأهل. پس باید حد وسط و برزخ میان آن دو انتخاب شود و زن و مرد با تعیین مدت و مهر با یکدیگر ازدواج کنند و پس از پایان مدت، اگر زن به مرحله یائسگی نرسیده است عده نگاه دارد. در صورتی که باردار است، باید تا وضع حمل، عده نگاه دارد و کودکی که از آنها به دنیا می آید، تمام احکام و حقوق خود را بر والدین دارد. اگر باردار نیست، در صورتی که عادت ماهانه نمی بیند، تا چهل روز در عده شوهر است و در صورتی که عادت ماهانه می بیند، باید صبر کند تا دوبار حیض شود.

البته، با توجه به این که فلسفه ازدواج موقت، رفع ضرورت و نیاز است، بهتر این است که زن و مرد، از انعقاد نطفه جلوگیری کنند و خود را به مسؤولیت های طولانی بعدی گرفتار نسازند. با این حال، این نیز به خواست خود آنها بستگی دارد و جنبه الزام و اجبار ندارد.

در یکی از روایات از جابر بن عبدالله انصاری و سلمة بن اکوع، نقل شده است که: در یکی از لشکرهای اسلام، (در حال جنگ یا آماده باش) بودیم. پیامبر خدا نزد ما آمد و فرمود: .

إنَّهُ قَدْ اُذِنَ لَکُمْ أنْ تَتَمَتَّعُوا فَاسْتَمْتِعُوا؛.

به شما اجازه داده شده است که متعه کنید. بنابراین، می توانید متعه بگیرید.

 

 

 

این روایت نیز نمایانگر یکی از تنگناهای زندگی است و معلوم می شود که سپاهیان اسلام کاملاً در مضیقه بوده اند، به خصوص که معمولاً سپاهیان، جوانان مجرد یا تازه داماد هستند و تجرد، مشکل بزرگ زندگی آنهاست و آن توصیه ای که اسلام در مورد روزه گرفتن جوانان مجرد و شکستن موج شهوت دارد، در میدان نبرد - که باید نیروها بیشتر باشد - عملی نیست و بنابراین، در صورت امکان متعه، تنها راه خروج از دشواری همین است.

این گونه افراد نو مسلمان، وقتی در میدان جنگ بودند، چه وضع و حالتی داشتند طبیعت بشر بر آنها حکم می کرد و حالت مادی نیز بر آنها حاکم بود؛ پس واجب بود برای چنان اوضاع و شرایطی ازدواج موقت تشریع شود تا اشکالات آنها رفع گردد و تکالیف زوجیت را از دوش آنها بردارد.

بدین جهت، نکاح متعه تشریع شد … و آن به دلیل این بود که لشکر، احتیاج به جوانانی داشت که دارای زن و فرزند نبودند و نمی توانستند ازدواج دایم کنند و از جهت دیگر معقول نبود در چنان حالت به آنها گفته شود که برای جلوگیری از شهوت، روزه بگیرند، زیرا به هیچ وجه در میدان جنگ، ضعف لشکریان صلاح نبود؛ بنابراین، علت تشریع متعه، عبارت از این وضع خاص و حالت فوق العاده بود.

 

منبع: دانستنیهای روابط دختر و پسر


free b2evolution skin
29
دی

آیا متعه همان زنا است ؟!

امّا ادّعای این که متعه، زنا و یا شبیه زناست، گزافه گویی بزرگی است حتّی اگر بگوییم که این حکم، نسخ شده است. مفهوم این سخن این است که: شارع مقدّس، ابتدا زنا را مباح دانسته وسپس آن را تحریم کرده است! آیا هیچ مسلمانی آن را می پذیرد؟!

 ازدواج موقّت، مثل ازدواج دائم، دارای شرایط وقیودی است، مانند: عقد، مهر، وقت معین، عقل، بلوغ، نبودن مانع شرعی (از قبیل وابستگی نسبی، یا سببی، یا شیر خوارگی وغیر ذلک…).

ولی در زنا، نه عقدی وجود دارد، نه فرزند به پدرش می رسد ونه از او ارث می برد ونه رابطۀ زناشویی هست ونه عدّه ای بر آن مقرّر شده است!؟ بنابراین، «متعه» را مشابه «زنا» جلوه دادن، ادّعایی باطل وگویندۀ آن، شخصی بی منطق و اهل جدل است.

آری، شاید بتوان گفت که «ازدواج موقّت»، حکمی شرعی است که مورد سوء استفادۀ افرادی پست وبیمار دل قرار می گیرد.

در جواب می توان گفت: دنیا پر از مسائل مثبتی است که مورد سوء استفادۀ افراد بدطینت قرار می گیردکه راه حلّ این موارد، تحریم آن مسائل نیست بلکه برای حلّ آن باید راهکارهایی پیدا کرد تا بین این مسائل وبین سوء استفاده از آن فاصله ایجاد شود؛ بنابر این، حاکم اسلامی، می تواند برای نجات این حکم شرعی از چنگال سوء استفاده کنندگان، شرایطی در تأیید حکم ازدواج موقّت تصویب کند.

منبع:ازدواج موقت ، عبدالکریم بهبهانی


free b2evolution skin
28
دی

نصوص وروایات در ازدواج موقت

اخبار وروایات در این زمینه فراوان است که به بعضی از آنها اشاره می شود:

1 - از جابر نقل شده است که گفت:

«ما در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم)، ابو بکر، «متعه» می کردیم… سپس عمر آن را ممنوع کرد…». 

2 - از ابن عبّاس نقل شده است که گفت:

«آیۀ متعه محکم است و نسخ نشده است» .

3 - از جابر نقل شده است که گفت:

«در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم)، ابو بکر وتا نیمی از خلافت عمر، متعه می کردیم، سپس عمر مردم را از آن منع کرد»

4 - از حکیم و ابن جریح و افرادی غیر از آن دو نقل شده است که گفتند: «علی(علیه السلام) فرمود: اگر عمر متعه را ممنوع نمی کرد، جز (افراد) بدبخت (کسی) زنا نمی کرد). 

5 - از ابن عمر در مورد متعۀ زنان سؤال شد، او گفت:آن حلال است. سؤال کننده از اهل شام بود، به او گفت: پدرت آن را ممنوع کرد. ابن عمر گفت: (اگر پدرم آن را ممنوع کرده باشد و رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) آن را انجام داده باشد، آیا ما سنّت (پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را رها کنیم واز قول پدرم تبعیت کنیم؟!). 

6 - از عمران بن حصین نقل شده است که گفت:«آیۀ متعه در کتاب خدا نازل شد، بعد از آن، آیه ای نازل نشد که آن را نسخ نماید. رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) ما را بدان فرمان داد، ما در زمان آن حضرت، متعه کردیم [ایشان] رحلت فرمود و ما را از آن نهی نفرمود. سپس مردی طبق نظر خودش هر چه خواست، گفت). 

7 - و بالآخره ابن جریح - علاوه بر آنچه افرادی غیر از او روایت نموده اند - هجده حدیث در مورد حلال بودن (متعه) روایت کرده است

منبع:ازدواج موقت، عبدالکریم بهبهانی

 


free b2evolution skin
26
دی

ازدواج موقت در قرآن کریم

خدای تبارک وتعالی در سورۀ (نساء) آیه 24 می فرماید:فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً.«زنانی راکه متعه (ازدواج موقت) می کنید، واجب است مهر آنان را بپردازید.»

 

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

 

ابی بن کعب، ابن عبّاس، سعید بن جبیر، ابن مسعود وسُدّی آیۀ شریفه را این چنین قرائت کرده اند:(فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ الی أجل مُسمّی).«زنانی را که تا مدت معینی متعه می کنید».

طبری، این مطلب را در تفسیر خود (جامع البیان فی توضیح القرآن) ذیل آیۀ شریفه نقل کرده وزمخشری در الکشّاف این قرائت را از مسلّمات شمرده است. و همچنین فخر رازی در تفسیرش (التفسیر الکبیر) ونَوَوی در شرح صحیح مسلم، در اوّل باب نکاح المتعه آن را نقل نموده است.

 

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

 

امام احمد بن حنبل در مسندش، ابو بکر جصاص در احکام القرآن، ابو بکر بیهقی در السنن الکبری، قاضی بیضاوی در تفسیرش، ابن کثیر در تفسیرش، جلال الدین سیوطی در الدرّ المنثور، قاضی شوکانی در تفسیرش وشهاب الدین آلوسی در تفسیرش، نزول این آیه را در مورد ازدواج موقّت - باسندهایی که به افرادی مثل ابن عبّاس، ابی بن کعب، عبد الله بن مسعود، عمران بن حصین، حبیب بن ابی ثابت، سعید بن جبیر، قتاده ومجاهد می رسد - تأیید کرده اند.گفتنی است که تفسیر این آیه در مورد ازدواج دائم - هر چند آلوسی صاحب تفسیر روح المعانی و شیخ رشید رضا در تفسیر المنار، بر آن پافشاری نموده اند - به دلایل زیر امکان ندارد:

 

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

 

1 - همان گونه که اشاره شد، تعدادی از صحابه آیۀ شریفه را این گونه قرائت کرده اند: فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ - الی أجل مسمّی - فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً. اضافه جمله توضیحی «إلی اجل مسمّی» که در وسط آیه آورده انده به منظور، بیان معنا، ومصداق وتفسیر آیه بوده است. این جملۀ توضیحی، جز با ازدواج موقّت، با چیز دیگری تناسب ندارد.

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

 

2 - هر چند کلمۀ (متعه) را می توان در ازدواج دائم نیز استفاده کرد، ولی این کلمه بیشتر در «ازدواج موقّت» ظهور دارد؛ همچنان که کلمۀ (نکاح) هر چند در ازدواج موقّت نیز استفاده می شود، ولی بیشتر در «ازدواج دائم» ظهور دارد. وجود لفظ «متعه» در آیۀ شریفه کمک می کند که آن را در بارۀ «ازدواج موقّت» بدانیم؛ نه ازدواج دائم.بر فرض، ظهور این کلمه در ازدواج موقّت بیشتر از ظهورش در ازدواج دائم نباشد، حدّ اقل باید دلالت آن را بر ازدواج موقّت پذیرفت. در این صورت از الفاظ مشترکه ای خواهد بود که در بیش از یک معنا استعمال شده است.

3 - این آیه در سورۀ نساء آمده است که با بیان ازدواج وازدواج دائم شروع شده و احکام آن در آیات 3 ،4 و 23 - 20 ذکر شده است، پس اگر مراد از (متعه)، همان ازدواج دائم باشد؛ این آیه نیز تکرار مطالب گذشته در اوّل سوره خواهد بود وقرآن کریم از تکرار های بی فایده  مبرّا است.- اگر (متعه) به معنای ازدواج دائم باشد، پس منظور از «نسخ» چیست؟ آیا مراد از نسخ، نسخ حکم ازدواج دائم است؟ در این صورت ادّعای نسخ، مؤید این است که آیۀ (متعه) به معنای ازدواج منقطع است، نه دائم.

منبع:ازدواج موقت ، عبدالکریم بهبهانی


free b2evolution skin