خصوصیات منحصر به فرد پیامبر (1)
- نام پیامبر اسلام در تورات و انجیل
- قرآن میفرماید :
«مَکْتُوباً» پیغمبر ما مکتوب است، یعنی نوشته شده.
«فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیل» (اعراف/157)، نام و نشان پیغمبر ما در تورات و انجیل هست.
خب انجیل و تورات عوض شده. یک کسی، ممکن است یک مسیحی بیاید بگوید: آقا در انجیل ما نیست. یهودی بیاید بگوید این تورات ما است، در آن نیست. ما میگوییم: بوده است، برداشتهاند. میگوید: نه، از اول نبوده است. اینجا باید چه کنیم؟ قرآن میگوید: مکتوب است، یعنی نوشته شده. آنها هم الآن تورات و انجیل را میآورند و میگویند. محمد نیست، احمد هم نیست. چه کنیم؟ جواب ما این است.
میگوییم: وقتی پیغمبر به یهودیها و مسیحیها گفت: نام من در تورات و انجیل شما هست. اگر نبود همان لحظه میآوردند میگفتند: در این تورات و انجیل نیست و پیغمبر شما دروغگو است. نه جنگ میکردند و نه جزیه میدادند. جنگها کردند، جزیهها دادند، کشتهها دادند، در جنگهای مهم اینها تار و مار شدند، اما یکی تورات و انجیل را پیش نکشید.
یک مثال:
من میآیم میگویم: نصف خانه شما برای من است، سه دانگش هم در سند هست. شما اگر دست به هر کاری زدی، پول دادی، کتککاری کردی، همه رقم تلاش کردی، اما سند را پیش نکشیدی. مردمی که تماشاچی هستند، میگویند: اسم هست یا نیست؟ بنده ادعا میکنم نصف خانهی شما برای من است. نام من هم
«مَکْتُوباً فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیل» نام من مکتوب در سند نوشته شده است.
شما جنگها میکنی، جزیهها، رشوهها، انواع تلاشها را میکنی، سند را پیش نمیکشی. آنکه سند پیش نمیکشد، ما که تماشا میکنیم این صحنه را، میگوییم: نام هست یا نیست؟ اگر نیست بگو: نیست. جنگها کردند، جزیهها دادند. کشتهها دادند، اما سند را پیش نکشیدند. اگر میگفتند: نیست، تمام میشد و میرفت.
قرآن راجع به این موضوع میفرماید:
«یَعْرِفُونَه» (بقره/146) یعنی پیغمبر و علمای یهود و مسیحیت،
«یَعْرِفُونَه کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُم» (بقره/146) پیغمبر را مثل فرزندشان میشناختند.
آدم فرزند را خوب میشناسد. فرزند را قبل از تولد میشناسند. پیغمبر ما را قبل از بعثت میشناختند. ولذا یهودیها آمدند، در مدینه زمین خریدند. گفتند: پیغمبری میآید، پیغمبر آخرالزمان است. حکومت تشکیل میدهد، دینش بر کرهی زمین حاکم خواهد شد، ما از پیش برویم زمینهای مدینه را بخریم. قرآن میفرماید:
«وَ کانُوا مِنْ قَبْل یَسْتَفْتِحُون» (بقره/89) یعنی طلب فتح، پیروزی، با پیغمبر آخرالزمان ما از پیش برویم جایگاه خودمان را روشن کنیم،
«فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا کفروا به» معرفت داشتند، اما زیر بار نرفتند. این یک اختصاص.
