10
تیر

زنان و اوقات فراغت

بر اساس تحقیقات دفتر امور زنان ریاست جمهوری ، بسیاری از زنان خانه دار از اوقات فراغت خود احساس رضایت نمیکنند. بر این اساس افسردگیهایی که دامنگیر زنان خانه دار میشود ناشی از احساس بطالت در گذران عمر آنهاست. در هر حال به اعتقاد بسیاری از کارشناسان روانشناسی اجتماعی ، زنان خانه داری که نمیتوانند از اوقات بیکاری خود استفاده ی بهینه داشته باشند ، بیشتر آسیبهای روانی می بینند و با احساس نوعی نا امنی روانی ، به سوی افسردگی و در موارد حادتر خودکشی پیش میروند. بر این اساس احساس ناامنی روانی و افسردگی های این چنینی تاثیر بسیاری بر جسم و روح این گروه از زنان میگذارد ، تا جایی که میتواند به طلاق و فروپاشی نظام خانواده ها منجر شود. سلامت روانی زنان خانه دار در گروه برنامه ریزی برای همین ساعتهای (اوقات فراغت) است. چرا که آنها بقیه ی وقت خود را به نوعی مشغول هستند و فرصت فکر کردن به مسائل دیگر را ندارند ، ولی وقتی از کارهایشان فراغت پیدا میکنند، تازه فرصتی دست میدهد که درباره ی خود و دیگران فکر کنند، تا زمانی که برای پرکردن این ساعتها که مدت آن کم هم نیست فکری نشده و برنامه شخصی ارائه نشود، سلامت روانی که یکی از مظاهر نهادینه شدن جامعه ی سالم است ، عینیت نمی یابد. سختی ها و دشواریهای زندگی به تنهایی هرگز قادر نیستند زنان خانه دار را افسرده و مایوس کنند، بلکه نداشتن برنامه های مدون برای ساعات فراغت و تغییر در سرنوشت خود است که استرس را در آنها به وجود می آورد.

 

 

 

اگر شرایط دشوار به گونه ای باشد که زنان خانه دار احساس کنند در سرنوشت کانون خانواده تاثیر گذارند ، زندگیشان پر از لذت و شادی میشود. به اعتقاد پژوهشگران ،گذران اوقات فراغت برای زنان خانه دار و شاغل باعث افزایش بهره وری ، بهداشت روانی ، روحیه ی شادابی ، نشاط و همچنین کاهش بیماریهای زنان و طلاق میشود.

 

 

 

در تحقیقی دیگر که از طرف دفتر امور زنان ریاست جمهوری انجام گرفته ، نشان داده شده است که ؛ زنان شاغل نیز با داشتن وظیفه ی مضاعف (کار بیرون و کار منزل) کمتر دارای اوقات فراغت میباشند ، ولی در گذر زمان به همراه کوچک شدن بعد خانوار و توسعه ی تکنولوژی، زنان از وقت آزاد بیشتری برخوردار خواهند شد که میبایست از این اوقات استفاده کرد، تا هر چه بیشتر توانمندیهای آنها تقویت شده و به عنوان انسانی توسعه یافته در خدمت خود ،خانواده و جامعه باشند.

 

 

 

 

بر اساس تحقیقات روانشناسان ؛ نحوه ی گذراندن اوقات فراغت زنان به میزان زیادی با سطح تحصیلات و پایگاه اجتماعی ایشان بستگی دارد. در گذران اوقات فراغت زنان، هرچه پایگاه اجتماعی – اقتصادی زنان افزایش یابد، نحوه ی گذران اوقات فراغت ایشان بیشتر جنبه ی فردی با محدوده ی کوچکتر پیدا میکند ، مانند گفتگوی تلفنی با دوستان و اقوام ، شرکت در گردشهای خانوادگی.

 

 

یکی دیگر از متغیرهای مداخله گر در نحوه ی گذراندن اوقات فراغت زنان ، سن آنان است ، به طوری که دختران نوجوان و جوان اوقات فراغت خود را به گونه ای میگذرانند که با زنان بزرگسال متفاوت است.تحقیقات دفتر امور زنان ریاست جمهوری نشان میدهد که بیشترین میزان اوقات فراغت زنان در شهرهای بزرگ صرف فعالیتهایی مانند ورزش ، مراسم مذهبی ، مهمانی ، سیر وسفر ، فعالیتهای هنری ، کلاسهای آموزشی،مطالعه ، سرگرمی در منزل و یا سرگرمی های دیگر (مثل تئاتر ، سینما رفتن ، دیدن از موزه) میشود.در نتیجه اوقات فراغت سه دوره در تاریخ طی کرده است .

در اولین مرحله ، اوقات فراغت در کنار کار قرار داشته و ایامی را به خود اختصاص میداد و فرد در طی این دوره به هنر یا فعالیت خاصی نیز مشغول است.

در دومین مرحله ، اوقات فراغت در مقابل کار بوده و بیشتر حالت منفعل مثل استراحت و تفریح و گذران وقت دارد.

در جامعه ی امروز که سومین مرحله ی اوقات فراغت را نشان میدهد، فراغت با کار تداخل و هم پوشانی دارد و حتی کار برای زنان و مردان امروزی حالت یک نوع فعالیت اوقات فراغت شده و حتی اضافه کاری و داشتن مشاغل گوناگون حالت تفریحی برای مردم در جریان زندگی امروز است.

 

 

 

براساس همه ی مطالبی که بیان شد ، بیشتر اوقات فراغت دختران در خانه میگذرد و بیشتر صرف تماشای فیلم میشود. بیش از نیمی از جوانان جامعه برای گذران اوقات فراغت به موسیقی گوش میدهند و درصد متوسطی از آنها از اینترنت برای پرکردن  اوقات فراغت خود استفاده میکنند.

 

 

 

با توجه به زیاد بودن مقدار اوقات فراغت جوانان ایرانی نسبت به جوانان دیگر جوامع ، برنامه ریزی برای اوقات فراغت نیاز به الگوهای ملی دارد . زیرا امکانات تفریحی برای پرکردن اوقات فراغت جوانان در کشور ما 20 درصد میباشد ، هیچگونه چارچوب مشخصی ندارد و اگر الگوی آن از کشورهای خارجی و غیر اسلامی گرفته شود ، با فرهنگ ما همخوانی ندارد.

لذا اوقات فراغت باید به گونه ای برنامه ریزی شود که تمام اولویتهای لازم برای گذراندن آن مد نظر قرار گیرد ؛ و امکانات آن فراهم شود .

براساس تحقیقات انجام شده الگوها باید شامل تمام موارد مذکور باشد؛ گردشگری ، مشارکتهای اجتماعی،فعالیتهای ورزشی ،هنری ،فرهنگی ،مطالعه ،فعالیتهای دینی  ، مهارت آموزی، آموزش زبان و آموزش رایانه.

 

 

 والدین به چگونگی گذران وقت جوانان ،کودکان و نوجوانان خود اهمیت زیادی میدهند و حتی برای آنان برنامه ریزی میکنند؛ در حالی که از این موضوع غافلند که نحوه ی گذران وقت جوانان  را  نباید برای نوجوان و جوان تعیین کرد، بلکه بهتر است آنها در استفاده از اوقات فراغت خود آزاد باشند.

 


 

 

بطور کلی میتوان گفت: اوقات فراغت بانوان با توجه به مطالب گفته شده ،برنامه ریزی کاملی ندارد و حتی در بعضی از مواقع اصلاٌ  پویا نیست. بسیاری از برنامه های مربوط به سرگرمی بانوان به صورت غیر فعال است که چندین عامل اجتماعی و فرهنگی این محدودیتها را ایجاد کرده است. بسیاری از خانواده ها فرزندان دختر خود را بیشتر محدود میکنند و همیشه فرزند پسر از آزادی بیشتری برخوردار است . حتی در سطح کلان تر یعنی اجتماع خودمان این موانع و محدویتها بیشتر شده و اغلب طبخ غذا و کارهای ظریف را به خانم ها اختصاص داده و آنها را از نظر عاطفی ، هیجانی تر توصیف میکنند . البته براساس شش عاملی که برای کیفیت گذران اوقات فراغت  مطرح شده، پرکردن اوقات فراغت در بانوان بستگی به سن ، نیازهای روحی و فردی ،فرهنگ نوع خانواده و گروههای اجتماعی آنها دارد.

منبع:

نحوه گذران اوقات فراغت و ارائه راهکارهایی جهت بهبود کیفیت آن ، فاطمه رئیسی، فصلنامه مطالعات فرهنگی- دفاعی زنان، سال دوم، شماره4 ، بهار1386


 


free b2evolution skin


فرم در حال بارگذاری ...