28
فروردین

به یاد فقرا

در بسیاری از روایات [بر این موضوع] تأکید شده است که در ماه رمضان به یاد نیازمندان و فقرا باشیم. با همۀ [اجر و پاداش و] عظمتی که روزه دارد، ]اما[ از آن برتر هم وجود دارد که امام رضا(علیه السلام) به آن اشاره فرموده اند: «تَفْطِيرُکَ اَخاکَ الصّائِمَ اَفْضَلُ مِنْ صِيامِکَ.»(افطاری دادن تو به برادر روزه دارت، برتر از روزۀ خودِ توست!)

 

 

 


مرحوم کلینی(رحمة الله علیه) در کتاب الکافی حدیثی آورده است که در آن، امام صادق(علیه السلام) فرموده اند:

كانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(علیه السلام) اِذا كانَ الْيَوْمُ الَّذِی يَصُومُ فِيهِ اَمَرَ بِشاةٍ فَتُذْبَحُ وَ تُقْطَعُ اَعْضاءً وَ تُطْبَخُ فَاِذا كانَ عِنْدَ الْمَساءِ اَكَبَّ عَلَى الْقُدُورِ حَتَّى يَجِدَ رِيحَ الْمَرَقِ وَ هُوَ صائِمٌ ثُمَّ يَقُولُ هاتُوا الْقِصاعَ اغْرِفُوا لِآلِ فُلانٍ وَ اغْرِفُوا لِآلِ فُلانٍ [حَتَّى يَأْتِیَ عَلَى آخِرِ الْقُدُورِ] ثُمَّ يُؤْتَى بِخُبْزٍ وَ تَمْرٍ فَيَكُونُ ذلِکَ عَشاءَهُ.

هر روزی که امام سجاد(علیه السلام) روزه می گرفت، دستور می داد گوسفندی ذبح شده و گوشت هایش تکه و پخته شود. هنگامی که شب [زمان افطار] می شد، سر خود را بالای دیگ ها خم می کرد تا بوی آبگوشت را با دهان روزه بچشد؛ سپس می فرمود: «کاسه ها را بیاورید و برای فلان خاندان و فلان خاندان پر کنید» [تا اینکه به آخرین دیگ ها می رسید]. سپس نان و خرما آورده می شد؛ پس این غذا و شام خودش بود.بنابراین برتر از روزه، افطاری دادن در ماه مهمانیِ خداست.

 

خیلی مراقب باشیم که خدای ناکرده در این ماه، مساکین و نیازمندان را فراموش نکنیم! امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در وصف حالات وجود مقدس رسول الله(صلی الله علیه و آله وسلم)فرموده اند: «كانَ اَجْوَدَ النّاسِ كَفّاً وَ اَجْرَأَ النَّاسِ صَدْراً.» (سخاوتمندترین مردم و باجرأت ترین آن ها بود.)

 

انبیای الهی(علیهم السلام)و به خصوص وجود مقدس پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم)برای ما اسوه و الگو بوده و هستند؛ بنابراین اگر به کاری خیر فرمان می دادند، خودشان اولین کسی بودند که در عمل به آن پیش قدم می شدند.

منبع:بهار طاعت /جعفر حسن زاده


free b2evolution skin
28
فروردین

گام بیست و ششم: طمأنینه (آرامش خواهی)

«اللّهمَّ اجْعَلْ سَعْیی فیهِ مَشْکُورا»، « بار خدایا تلاشم را در این روز پاداش عنایت فرما».

 

 

حرکت و تلاش انسان باید برای دستیابی به هدف و رسیدن به نتیجه ای باشد؛ کشاورز به امید درو می کارد، باغبان به امید میوه درخت می نشاند، تاجر به امید سود تجارت می کند، غواص به امید یافتن دُرِّ گران بها به ژرفای دریا می رود و سالک به امید نتیجه به نماز و روزه و عبادت می پردازد. آن که نمازهایش را با حضور قلب می خواند، به بیچارگان و بینوایان رسیدگی می کند، اموالش را در راه خدا می بخشد، در روزهای گرم تابستان روزه می گیرد و در شب های طولانی زمستان به عبادت و راز و نیاز با معبود می پردازد، بی تردید انتظار پاداش و مزدی از خداوند متعال دارد. بدون شک این تلاش و عبادت او نیز از دید خداوند رئوف و رحیم پوشیده نیست و تلاش های وی را بی نتیجه نمی گذارد. همچنان که فرمود: «وکان سعیکم مشکورا»،(انسان: 22)

«تلاش شما مورد سپاس خواهد بود و خدا به چندین و چند برابر پاداش خواهد داد».

انسان سالک به خدا اطمینان دارد و خدا نیز این اطمینان را به بندگان خود داده است که به وعده هایش با آنان وفا کند؛ چنان که فرمود: «اوفوا به عهدی اوف بعهدکم»،(بقره/40) «شما به پیمانتان با من وفا کنید، من نیز به پیمانم با شما وفا خواهم کرد».

 

صاحب نفس مطمئنه هیچ گاه در نتیجه بخش بودن عبادت و تلاش خود تردید نخواهد کرد. پیر هرات در تفسیر عرفانی آیه شریفه «الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذکراللّه الا بذکراللّه تطمئن القلوب»(رعد/28) گوید:

«به زبان اشارت این آیه از دو کس خبر می دهد: یکی مرید و دیگری مراد. یکی کسی که اوقات خویش به ذکر زبان مستغرق دارد، گهی نماز کند، گهی تسبیح گوید، گهی قرآن خواند، و آن دیگری که مانند غریق در دریای بی کران ذکر حق را با جان می نوازد. این یک در راه دین است رونده، و در بند ذکر خویش درمانده و آن یک بر بساط قرب از مردم و اسباب دنیوی ربوده شده و به جذبه ی الهی ویژه گشته. آن را گویند ذکر نگه دار! و این را گویند: ذکر را گوش دار! گروهی در آرزوی بهشتند و گروهی بهشت در انتظار آن هاست. که مصطفی فرمود: بهشت به چهار گروه اشتیاق دارد: روزه داران رمضان، خوانندگان قرآن، نگاه دارندگان زبان و سیر کنندگان گرسنگان».

 

البته عارفان وارسته ای که پیروان راستین مولا امیر مؤمنان علی(علیه السلام) هستند، خدا را به طمع بهشت یا ترس از دوزخ عبادت نمی کنند، بلکه چون او را شایسته عبادت یافته اند می پرستند؛ زبان حال اینان این مناجات پیر هرات است که گوید:

«الهی! هر کس را امیدی است و امید عارف دیدار.


عارف را بی دیدار، نه به مزد حاجت است نه به بهشت کار.

 

همگان در زندگانی عاشقند و مرگ برایشان دشوار؛

 

عارف به مرگ محتاج است به امید دیدار».

 

 

دعای روز بیست و ششم ماه رمضان: «اللّهمَّ اجْعَلْ سَعْیی فیهِ مَشْکُورا وَذَنْبی فیهِ مَغْفُورا وَعَمَلی فیهِ مَقْبُولاً وَعَیْبی فیهِ مَسْتُوراً یا اَسْمَعَ السّامِعینَ».

[ذکر این روز «شکراً للّه» است.]

منبع : سی گام خودسازی/ محمود صلواتی.


free b2evolution skin
27
فروردین

تداوم بخشی به زیبایی های ماه رمضان

تداوم بخشیدن به زیبایی های ماه مبارک رمضان، چهار اصل دارد:

1. خواستن: اراده کنیم و بخواهیم. در روایتی رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم)

َفرمود ه اند: «ِاذا ارادَ اللّهُ بِالِانْسانِ خَيْرًا حَبِّبْ اَليْهِ اْلخَيْرِ وَ هَيَّأ لهُ اسْبابُهُ. اعراف، 17»هرگاه خدا برای انسان خیری بخواهد، [انجام امور] خیر را برایش محبوب م یگرداند و اسبابش را برای او فراهم می کند.( پس قبل از هرچیز، باید ارادۀ ترک گناه داشته باشم و حداقل یکی از گناهانم را کنار بگذارم.

 

 

2. دانستن: قرآن کریم دربارۀ یکسان نبودن عالمان و جاهلان می فرماید:« هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ زمر،9 »آیا كسانی که میدانند و كسانی که نمی دانند، یكسان هستند؟!)

اگر قرار است زیبایی ماه مبارک رمضان، بعد از آن هم برای ما ادامه پیدا کند، باید برویم ]مسائل را[ از کارشناس بپرسیم. از روحانیان مساجد سؤال بپرسیم؛ مثلاً به شما م یگویند چکار کنید تا حرام وارد کار و کاسب یتان نشود.

 

 

3. اقدا م کردن: من وقتی بیمار میشوم، دوست دارم ]هرچه زودتر[ خوب شوم؛ ازاینرو نزد دکتر میروم و از او میخواهم برایم نسخه تجویز کند. این اوّلِ کار است و خوب می دانم که به صِرف دکتررفتن و نسخه نوشتن آقای دکتر خوب نمی شوم! باید داروهای آن نسخه را مصرف کنم. همین طور اگر قرار است زیباییهای ماه رمضان برای ما تداوم یابد، باید سه کار را انجام دهیم: الف. انجام واجبات؛ ب. ترک محرمات؛ ج. خدمت به مخلوقات.

 

 

4. هزینه دادن: گاهی وقت ها [برای دینداربودن یا دین داری کردن] باید پول خرج کنی. گاهی وقت ها هم اگر بخواهی برای دین و اعتقاداتت کاری انجام دهی، باید طعنه و مَتَلک بشنوی. خداوند در قرآن می فرماید:

«يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (54)»

( آن ها در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى هراس ندارند. این فضل خداست كه به هركس بخواهد[و شایسته اش بداند]می دهد و خدا گشایشگر داناست.)

 

 

اگر هزینۀ دین داری را پرداخت کنی، خدا برایت مدد می فرستد. قرآن می فرماید «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ (فصلت30)»

به یقین كسانی که گفتند: «پروردگار ما خداست »، سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل می شوند [و می گویند]: «نترسید و غمگین نباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتى كه وعده داده شده است!

منبع:بهار طاعت / جعفر حسن زاده


free b2evolution skin
27
فروردین

گام بیست و پنجم: محبت (مهرورزی)

«اللّهمَّ اجْعَلْنی فیهِ مُحِبَّاً لاِوْلِیاَّئِکَ»،«بار خدایا در این روز مرا دوست دار دوستانت قرار ده».

 

 

 

محبت، دوستی و مهر ورزی است و این از عالی ترین و والاترین مقامات است، دوستی خدا و دوستی با دوستان خدا. در پایان کتاب صد میدان آمده است:

و این صد میدان همه در میدان محبّت مستغرق است قوله تعالی: «یحبّهم و یحبونه» – «خدا آنان را دوست

می دارد و آنان دوستدار خداوندند».

«و دوستی را سه مقام است: اول راستی، دوم مستی و سوم نیستی».

هنگامی که محبت به نهایت کمال رسد، عاشق در معشوق فانی می شود. در کتاب علل المقامات نیز آمده است:

«محبت بنده، درخشش وی در برابر عزت پروردگار است و این در مذهب عوام عمده ایمان و در مکتب خواص علت «فنا» است.»

 

 

پیر هرات در تفسیر سوره لقمان گوید:

«دلیل یافتِ دوستی؛ دو گیتی به دریا انداختن است و نشان حقیقت دوستی، به غیر نپرداختن!»

«اول دوستی داغ است و آخر آن چراغ. اول دوستی اضطرار است و میانه آن انتظار و آخر آن دیدار!»

در جای دیگر گوید:«همه دوستی میان دو تن باشد. سه دیگر در نگنجد. در این دوستی همه تویی، من در نگنجم».

و به راستی در وادی دوستی جای اغیار نیست، عاشق جز به معشوق نیندیشد و جز وصل و دیدار او نخواهد و

در این راه دیگر خود را نمی بیند.

پیر هرات در مناجات نامه ای گوید:

«الهی! ار زبان محبت خاموش است، حالش همه زبان است!

و رجان بر سر دوستی کرد. چون دوست به جای جان است!

غرق شده، آب نبیند، که گرفتار آن است!

به روز چراغ نیفروزند، که روز چراغ جهان است!»

 

 

دعای روز بیست و پنجم ماه رمضان: «اللّهمَّ اجْعَلْنی فیهِ مُحِبَّاً لاِوْلِیاَّئِکَ وَمُعادِیاً لاِعْداَّئِکَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خاتَِمِ اَنْبِیاَّئِکَ یا عاصِمَ قُلُوبِ النَّبِیّینَ».

[ذکر این روز «اللّهم اجعلنی محبّاً لاولیائک ومعادیاً لاعدائک» است.]

منبع:سی گام خودسازی/ محمود صلواتی


free b2evolution skin
26
فروردین

گام بیست و چهارم: استعاذه (به خدا پناهندگی)

«وَاَعُوذُبِکَ مِمّا یُؤْذیکَ»،«از آن چه تو را می آزارد به تو پناه می برم».

 

 

پس از توبه و انابه به درگاه خدا و و شستشوی دل و جان و روان از پلیدی ها و آلودگی ها، گام بعدی پناه بردن به خدا برای سپاس گزاری از سلامت نفس و پیش گیری از آلودگیِ دوباره به معصیت و نافرمانی خداست. باید از شرّ نفس اماره و شیطان گمراه کنننده به خدا گریخت و برای پیروزی از خدا کمک گرفت. باید لب را به ذکر «اعوذباللّه من الشیطان الرجیم» مترنّم کرده و همواره در نظر داشت که باید به حول و قوه ی الهی پناه برد؛ «لاحول ولا قوة الا باللّه».

علمای عرفان و اخلاق دو مقام و میدان را برای پناه بردن به خدا مطرح کرده اند: یکی میدان «رغبت» است در آیه ی شریفه «و انّا الی ربنا راغبون» و یکی میدان «اعتصام»، «چنگ زدن به ریسمان محکم الهی» در آیه شریفه «واعتصموا به حبل اللّه جمیعأ و لا تفرّقوا».

در کتاب صد میدان آمده است:

«میدان هشتاد و یکم «اعتصام» است؛ از میدان استسلام، میدان اعتصام زاید. اعتصام دست بر زدن است. اعتصام بر سه رشته است:

 


اول دست در توحید زدن که «فقد استمسک بالعروة الوثقی» است. دوم به قرآن چنگ زدن که «حبل اللّه» است: «واعتصموا بحبل اللّه جمیعأ»و سوم دست به حق در زدن که «و من یعتصم باللّه»

است».

«الهی! تو مؤمنان را پناهی، قاصدان را بر سر راهی».

«و در منزل و مقام رغبت زیر آیه ی شریفه «و زکریا اذ نادی ربّه ربّ لاتذرنی فردأ وانت خیرالوارثین. فاستجبناله ووهبناله یحیی واصلحنا له زوجه انهم کانوا یسارعون فی الخیرات ویدعوننا رغباً ورهباً وکانوالنا خاشعین»،نویسد:

«یادکن زکریا را که خدا را فرا خواند و گفت خدایا! مرا تنها و بی فرزند مگذار و تو بهترین وارثانی. پس ندای او را اجابت کردیم و یحیی را به او دادیم و همسر او را زاینده کردیم. چون آن ها در کارهای نیک شتابان بودند و ما را از روی بیم و امید می خواندند و برای ما فروتن بودند.» به مذاق عارفان معنی آیه این است: خداوندا، پرده عصمت از من باز مگیر و مرا بر یادکرد خود می دار و از خود به دیگران مشغول مدار.

خداوند بندگان را بنواخت تا بشناختند. توفیق داد تا پرستیدند. تلقین کرد تا بخواستند. دل آن ها را معدن نور کرد تا دوست داشتند. خدایی که بی رشوت دوست دارد، بی منت عطا دهد و بی وسیلت گرامی گرداند. هر که نیاز بدو برد، توانگرش سازد. هر که ناز بدو کند، عزیزش دارد. اگر سال ها بنده گناه کند و گوید: توبه! گوید: پذیرفتم».

 

 

 دعای روز بیست و چهارم ماه رمضان: «اللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ فیهِ ما یُرْضیکَ وَاَعُوذُبِکَ مِمّا یُؤْذیکَ وَاَسْئَلُکَ التَّوْفیقَ فیهِ لاِنْ اُطیعَکَ وَلا اَعْصِیَکَ یا جَوادَ السّاَّئِلینَ».

[ذکر این روز «اعوذباللّه من الشیطان الرجیم» است.]

منبع : سی گام خودسازی/ محمود صلواتی.


free b2evolution skin