21
فروردین

گفتگوهای پیامبر صلی الله علیه و آله در شب معراج گروه دوم: حریصان در کسب روزی

«وَ عَجِبْتُ مِنْ عَبْدٍ لَهُ قُوتُ یَوْمٍ مِنَ الْحَشِیشِ أَوْ غَیْرِهِ وَ هُوَ یَهْتَمُّ لِغَدٍ؛ دسته دوم: بنده ای که غذای امروزش فراهم است و کوشش میکند برای فردای خود ذخیره کند.»

این فراز از حدیث اشاره به افرادی دارد که حریصند و بخل میورزند و منافاتی با کار و تلاش و کوشش برای به دست آوردن رزق حلال ندارد. در حقیقت شامل افرادی است که نگران رزق خود در آینده هستند.

روزی، یکی از نیازهای اساسی انسان است و لذا ترس از آینده و چگونگی تأمین «روزی»، یک نگرانی عمومی است. نگرانی اگر به اندازه باشد و از حدّ متعارف نگذرد، برای کسب روزی مفید است؛ اما اگر افزایش یابد و از حدّ معمول بگذرد، به افزایش تنیدگی و فشار روانی منجر شده، رضایت از زندگی را به مخاطره میاندازد.

بهترین راه، برای درمان این بیماری خطرناک، «تفکر در رزاقیت خداوند» است.

«إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتین ؛ خداوند روزی دهنده و صاحب قوّت و قدرت است.»

وقتی انسان بداند روزی اش به دست صاحب قدرت است، احساس اطمینان و آرامش میکند. خداوند در حدیث قدسی میفرماید:

«یَا ابْنَ آدَمَ خَلَقْتُکَ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ فَلَمْ أَعْیَ بِخَلْقِکَ أَوَ یُعْیِینِی رَغِیفٌ أَسُوقُهُ إِلَیْکَ فِی حِینِه ؛ ای پسر آدم! من ابتدا که تو را از خاک و سپس از نطفه آفریدم، برایم دشوار و سخت نبود، آیا در رساندن قرص نانی که در وقت خود به تو برسانم درمانده شده ام.»در قرآن کریم میخوانیم:

«وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَی اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فی کِتابٍ مُبین»

حضرت موسی بن عمران علیه السلام به خداوند عرض کرد: می خواهم روزی دادن به موجودات را به من نشان بدهی. فرمود: موجودات بی شمار هستند، همه آنها را نمی شود به تو نشان بدهم، اما نمونه ای را به تو نشان می دهم. فردا تنها به کنار ساحل نیل بیا. آمد و دید حشره ای از راه دور، از خشکی می آید و غذای خیلی مختصری به دهان او است. خدا فرمود: ای موسی! این حشره را تماشا کن! حشره تا کنار آب آمد. قورباغه ای در آمد و دهانش را باز کرد، حشره آن غذا را روی زبان قورباغه گذاشت. قورباغه دهانش را بست و فرورفت.

خدا به حضرت موسی علیه السلام فرمود: با عصا به آب بزن تا راه باز شود.


چنانچه وقتی قوم بنی اسرائیل را می خواست از رود نیل ببرد، با نوک عصا به آب زد، دوازده راه خشکی در وسط آب باز شد. فرمود: برو و فرعونیان نیز به دنبال شما می آیند، وقتی شما بیرون رفتید، من آب را دوباره به هم می آورم و همه غرق می شوند.

حضرت موسی علیه السلام عصا را به آب زد، جاده باز شد. از آن کوچه ای که در آب باز شد پایین رفت. دید قورباغه ای نیز آن پایین است. در سنگ چهارگوش سیاهی در کف آب، سوراخی شبیه به لانه مورچگان بود.

مورچه ای سر خود را از این لانه بیرون کرد، قورباغه آن غذا را به مورچه داد. مورچه رفت و قورباغه برگشت. خطاب رسید: نوک عصا را به این سنگ بزن تا باز شود. نوک عصا را زد، سنگ باز شد، کرم کوری در این لانه بود، خطاب رسید: هر روز غذای این کرم کور را اینگونه می دهم.

 منبع:حیات طیبه


free b2evolution skin
21
فروردین

آثار کم خوردن

امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) در تعبیری زیبا، دربارۀ کم خوردن فرموده اند: «تيزهوشی و پرخوری باهم جمع نمی شوند.»

[اگر می خواهیم سلامت بمانیم، باید] میزان وعده های غذایی مان را کم کنیم؛ چون یکی از آثار مطلوب کم خوردن، مقاوم سازی بدن است. بنابراین با کم خوردن، به قوای جسمانی خودمان استراحت داده و میزان هوش و حافظه مان را افزایش می دهیم. از دیگر آثار کم خوردن هم نورانیت باطن و نورانیت قلب است.

منبع بهار طاعت


free b2evolution skin
21
فروردین

گام نوزدهم: رجا (امیدواری)

«اللّهمَّ وَفِّرْ فیهِ حَظّی مِنْ بَرَکاتِهِ»،«بار خدایا بهره ام را از برکات این روز فزونی بخش».

از گام های دیگر سالک الی اللّه، امیدواری به رحمت خداوند است که از فضل خویش بر نعمت های او بیفزاید. انسان با امید زنده است و آرزوها جهت دهنده اوست؛ آرزوی مثبت، تلاش و کوشش انسان را برای انجام کارهای خیر افزون می کند. راه خدا بی نهایت است و برکت ها و نعمت های خدا نیز بی نهایت. هیچ عیبی بر بنده نیست که نعمت های گسترده ی الهی را آرزو کند و در صدد به دست آوردن آن باشد. اما این را نیز نباید فراموش کرد که بهشت را به بها می دهند نه به بهانه؛ بخشش های خدا گزاف و بی حساب نیست و از عدالت خدا به دور است اگر همان گونه که به بندگان عابد، زاهد، شکیبا، مجاهد و متعهد خود اجر و پاداش می دهد، به کسانی که بدان درجه از عبادت و تلاش و کوشش تن نمی دهند نیز بدهد. این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که خداوند از فضل خود، کار نیک اندک را می پذیرد و از گناهان بزرگ (در صورت توبه) در می گذرد. «یامن یقبل الیسیر ویعفو عن الکثیر»؛ این فضل گسترده ی الهی است که انسان را هم چنان امیدوار نگه می دارد. از این روست که سالک الی اللّه باید همواره بین خوف و رجا زندگی کند.

پیر هرات در کتاب صد میدان گوید:

«میدان چهل و سوم رجا است. از میدان فرار، میدان رجا زاید. قوله تعالی: «یحذرالاخرة، ویرجوا رحمة ربه». رجاء امید است و یقین را دو پَر است: یکی «ترس» و دیگری «امید».

مرغ ایمان را دو پَر «خوف» و «رجا»ست

مرغ را بی پَر پرانیدن خطاست

و در تفسیر سوره اعراف گوید:

هرکس را امیدی است و امید عارف دیدار،

عارف را بی دیدار، نه به مزد حاجت است، نه به بهشت کار.

همگان بر زندگانی عاشقند و مرگ برایشان دشوار.

عارف به مرگ محتاج است؛ به امید دیدار.

گوش، از لذت سماع برخوردار. لب، حق مهر را وام گذار.

دیده، آراسته ی روز دیدار.

جان، از شراب وصال بس خمار!

دعای روز نوزدهم ماه رمضان: «اللّهمَّ وَفِّرْ فیهِ حَظّی مِنْ بَرَکاتِهِ وَسَهِّلْ سَبیلی اِلی خَیْراتِهِ وَلا تَحْرِمْنی قَبُولَ حَسَناتِهِ یا هادِیاً اِلَی الْحَقِّ الْمُبینِ».
خوف و رجا زندگی کند.

[ذکر این روز «یا هادِیاً اِلَی الْحَقِّ الْمُبینِ» است.]

منبع:سی گام خودسازی: بر پایه دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان/ محمود صلواتی


free b2evolution skin
20
فروردین

آيا همه جا اكثريّت معيار است؟

قال على عليه السلام:«ايُّهَا النَّاسُ لا تَسْتَوْحِشُوا فى طَريقِ الْهُدى لِقِلَّةِ اهْلِهِ»؛«اى مردم! در طريق هدايت از كمى طرفداران آن وحشت نكنيد» .

يكى از آفت هاى عقل انسان، تسليم شدن در برابر اكثريّت كمّى جامعه است، كه از آن در آيات قرآن و روايات معصومان عليهم السلام نهى شده؛ بلكه در برخى از اين آيات، به مدح اقليّت و مذمّت اكثريّت پرداخته شده است؛ مثلًا در آيه شريفه 116 سوره انعام مى خوانيم: «وَ انْ تُطِعْ اكْثَرَ مَنْ فِى الْارْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ»؛ «اگر از بيش تر كسانى كه در روى زمين هستند اطاعت كنى، تو را از راه خدا گمراه مى كنند» علاوه بر اين، در بيش از ده آيه اكثريت به جهالت، و در 5 آيه به ناسپاسى، و در 4 آيه به فقدان ايمان، توصيف شده است.

حال با توجّه به آنچه از آيات و روايات استفاده مى شود، كه اكثريّت مذمّت شده، و از سوى ديگر در دنياى امروز همه جا سخن از اكثريّت ها است، و امروزه بسيارى از مسايل سرنوشت ساز بشر، بر محور رأى اكثريّت دور مى زند، معيار چيست؟

پاسخ اين است كه جوامع بشرى متفاوت است، اگر در جامعه اى صالحان متوليّان امور آن باشند، بدون شك تبعيّت از اكثريّت تقوى و صلاح است، ولى اگر هواپرستان متوليان امور جامعه اى بودند، هيچ گاه اسلام تبعيّت از اكثريّت هواپرست را سفارش و توصيه نمى كند؛ زيرا با منطق و عقل سازگار نيست.

به تعبير ديگر اسلام تابع اكثريّت كيفى است، نه اكثريّت كمّى! به همين جهت خداوند متعال در آيه شريفه هفتم سوره هود و دوم سوره ملك مى فرمايد:«لِيَبْلُوَكُمْ ايُّكُمْ احْسَنُ عَمَلًا» و نفرمود: «اكْثَرُ عَمَلًا» چون اكثريّت كيفى مهمّ است، نه اكثريّت كمّى! ولى توجّه اين نكته مهمّ است كه مسأله اكثريّت در دنياى امروز، راه چاره بيچارگى است! زيرا معيارى براى اكثريّت كيفى در جوامع غير دينى وجود ندارد و همه مدعى هستند كه بهترين هستند. بنابراين براى حفظ نظام جامعه ناچارند طبق نظر اكثريّت عمل كنند؛ هر چند به مقتضاى آن، يك عالم دانشمند و مدير و مدبّر يك رأى، و يك فرد بى سواد ناآگاه هم يك رأى داشته باشد! بنابراين آيات مزبور و مانند آن ناظر به يك جامعه سالم و صالح نيست.

منبع 110 سرمشق از سخنان حضرت على (علیه السلام)


free b2evolution skin
20
فروردین

آسيابى در جهنّم!

قال على عليه السلام:«انَّ فى جَهَنَّمَ رَحىً تَطْحَنُ، افَلا تَسْئَلُونى ما طَحْنُها؟ فَقيلَ لَهُ: فَما طَحْنُها يا اميرَ الْمُؤْمِنينَ؟ قَالَ: الْعُلَماءُ الْفَجَرَةُ، وَ الْقُرَّاءُ الْفَسَقَةُ، وَ الْجَبابِرَةُ الظَّلَمَةُ، وَ الْوُزَراءُ الْخَوَنَةُ،وَ الْعُرَفاءُ الْكَذَبَةُ …»؛

 

«در جهنّم آسيابى وجود دارد كه همواره كار مى كند. آيا نمى پرسيد كه چه چيزى را خرد مى كند؟ پرسيده شد: خوراك اين آسياب چيست؟ حضرت فرمود:دانشمندان فاجر و منحرف، قاريان فاسق، حكمرانان ستمگر، وزيران خائن و كارشناسان دروغگو، خوراك آن آسياب هستند!» .

آتش دوزخ براى مجازات گنهكاران كافى است. آتشى كه از درون دل ها به بيرون زبانه مى كشد «الَّتى تَطَّلِعُ عَلَى الْافْئِدَةِ» ولى براى برخى از جهنّميان، از جمله گروه هاى پنج گانه فوق، عذاب هاى فوق العاده اى بر آن افزوده شده، كه علّت آن- در مورد گروه هايى كه در اين حديث مطرح شده- اين است كه از مقام و موقعيّت خويش سوء استفاده كرده اند. 

منبع 110 سرمشق از سخنان حضرت على (علیه السلام)


free b2evolution skin