14
اردیبهشت

​بعثت در کلام فاطمه زهرا سلام الله علیها

پاره تن رسول خدا، حضرت فاطمه زهرا، علیهاالسلام، که در خانه وحی پرورده شده بود و صدای بال جبرئیل را شنیده بود پس از رحلت نبی‌اکرم، صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله، و در پی جفای بزرگی که امت پیامبر در حق خاندان او روا داشتند، با قلبی پرخون به مسجد مدینه درآمده و رو به مردم غفلت‌زده خطبه‌ای ایراد می‌کند که در تاریخ سخنوران عرب جاودانه می‌شود. آن حضرت در این خطبه به زیباترین بیان بعثت و رسالت نبی‌اکرم، صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله، به وصف می‌کشند و حال و روز مردم جزیرة‌العرب را قبل و بعد از بعثت به تصویر در می‌آوردند.

حضرت فاطمه زهرا، علیهاالسلام، در ابتدای خطبه مزبور به حمد و ثنای الهی پرداخته و می‌فرماید:ستایش خدای را بر آنچه ارزانی داشت و سپاس او را بر اندیشه نیکو که در دل نگاشت. سپاس بر نعمتهای فراگیر که از چشمه لطفش جوشید. و عطاهای فراوان که بخشید. و نثار احسان که پیاپی پاشید. نعمتهایی که از شمار افزون است. و پاداش آن از توان بیرون. و درک نهایتش نه در حد اندیشه ناموزون.سپاس را مایه فزونی نعمت نمود. و ستایش را سبب فراوانی پاداش فرمود. و به درخواست پیاپی بر عطای خود بیفزود. گواهی می‌دهم که خدای جهان یکی است. و جز او خدایی نیست. ترجمان این گواهی دوستی بی‌آلایش است. و پای‌بندان این اعتقاد، دلهای با بینش. و راهنمای رسیدن بدان، چراغ دانش.

خدایی که دیدگان او را دیدن نتوانند، و گمانها چونی و چگونگی او را ندانند. همه چیز را از هیچ پدید آورد. و بی‌نمونه‌ای انشا کرد. نه به آفرینش آنها نیازی داشت. و نه از آن خلقت سودی برداشت. جز آنکه خواست قدرتش را آشکار سازد و آفریدگان را بنده‌وار بنوازد. و بانگ دعوتش را در جهان اندازد. پاداش را در گرو فرمانبرداری نهاد. و نافرمانان را به کیفر بیم داد. تا بندگان را از عقوبت برهاند، و به بهشت کشاند.

آن حضرت در ادامه در بیان آفرینش و بعثت حضرت ختمی‌مرتبت می‌فرماید:گواهی می‌دهم که پدرم محمد بنده او و فرستاده اوست. پیش از آنکه او را بیافریند برگزید. و پیش از پیمبری تشریف انتخاب بخشید و به نامیش نامید که می‌سزید.و این هنگامی بود که آفریدگان از دیده نهان بودند. و در پس پرده بیم نگران. و در پهنه بیابان عدم سرگردان. پروردگار بزرگ پایان همه کارها را دانا بود. و بر دگرگونی‌های روزگار در محیط بینا. و به سرنوشت هر چیز آشنا. محمد، صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله، را برانگیخت تا کار خود را به اتمام و آنچه را مقدر ساخته به انجام رساند. پیغمبر که درود خدا بر او باد دید: هر فرقه‌ای دینی گزیده. و هر گروه در روشنایی شعله‌ای خزیده. و هر دسته‌ای به بتی نماز برده. و همگان یاد خدایی را که می‌شناسند از خاطر سترده‌اند.پس خدای بزرگ تاریکیها را به نور محمد روشن ساخت. و دلها را از تیرگی کفر بپرداخت. و پرده‌هایی که بر دیده‌ها افتاده بود به یک سو انداخت. سپس از روی گزینش و مهربانی جوار خویش را بدو ارزانی داشت. و رنج این جهان که خوش نمی‌داشت، از دل او برداشت. و او را در جهان فرشتگان مقرب گماشت. و چتر دولتش را در همسایگی خود افراشت. و طغرای مغفرت و رضوان را به نام او نگاشت.درود خدا و برکات او بر محمد، صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله، پیمبر رحمت، امین وحی و رسالت و گزیده از آفریدگان و امت باد.

آنگاه رو به مجلسیان کرده و آنچه را که پیامبر خاتم، صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله، بر آنها ارزانی داشته بود، چنین برمی‌شمارد:شما بندگان خدا! نگاهبانان حلال و حرام، و حاملان دین و احکام، و امانت‌داران حق و رسانندگان آن به خلقید.حقی را از خدا عهده دارید. و عهدی را که با او بسته‌اید پذیرفتار. ما خاندان را در میان شما به خلافت گماشت. و تأویل کتاب‌الله را به عهده ما گذاشت. حجتهای آن آشکار است، و آنچه درباره ماست پدیدار. و برهان آن روشن. و از تاریکی گمان به کنار. و آوای آن در گوش مایه آرام و قرار. و پیرویش راهگشای روضه رحمت پروردگار. و شنونده آن در دو جهان رستگار.دلیلهای روشن الهی را در پرتو آیتهای آن توان دید. و تفسیر احکام واجب او را از مضمون آن باید شنید. حرامهای خدا را بیان‌دارنده است. و حلالهای او را رخصت‌دهنده. و مستحبات را نماینده. و شریعت را راهگشاینده. و این همه را با رساترین تعبیر گوینده. و با روشنترین بیان رساننده. سپس ایمان را واجب فرمود. و بدان زنگ شرک را زا دلهاتان زدود.و با نماز خودپرستی را از شما دور نمود. روزه را نشان‌دهنده دوستی بی‌آمیغ ساخت. و زکات را مایه افزایش روزی بی‌دریغ. و حج را آزماینده درجات دین. و عدالت را نمودار مرتبه یقین. و پیروی ما را مایه وفاق. و امامت ما را مانع افتراق. و دوستی ما را عزت مسلمانی. و بازداشتن نفس را موجب نجات، و قصاص را سبب بقاء زندگانی. وفا به نذر را موجب آمرزش کرد. و تمام پرداختن پیمانه و وزن را مانع از کم‌فروشی و کاهش. فرمود می‌خوارگی نکنند تا تن و جان از پلیدی پاک سازند و زنان پارسا را تهمت نزنند، تا خویشتن را سزاوار لعنت نسازند. دزدی را منع کرد تا راه عفت پویند. و شرک را حرام فرمود تا به اخلاص طریق یکتاپرستی جویند «پس چنانکه باید، ترس از خدا را پیشه گیرید و جز مسلمان ممیرید!» آنچه فرموده است بجا آریدو خود را از آنچه نهی کرده بازدارید که «تنها دانایان از خدا می‌ترسند».

حضرت زهرا، علیهاالسلام، در بخش دیگری از این خطبه به تلاشی که پدر ارجمندش برای گسترش توحید و اسلام متحمل شد اشاره کرده و می‌فرماید:مردم، چنانکه در آغاز سخن گفتم: من فاطمه‌ام و پدرم محمد، صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله، است «همانا پیمبری از میان شما به سوی شما آمد که رنج شما بر او دشوار بود، و به گرویدنتان امیدوار و بر مؤمنان مهربان و غمخوار».اگر او را بشناسید می‌بینید او پدر من است، نه پدر زنان شما. و برادر پسر عموی من است نه مردان شما. او رسالت خود را به گوش مردم رساند. و آنان را از عذاب الهی ترساند. فرق و پشت مشرکان را به تازیانه توحید خست. و شوکت بت‌پرستان را در هم شکست.تا جمع کافران از هم گسیخت. صبح ایمان دمید. و نقاب از چهره حقیقت فرو کشید. زبان پیشوای دین در مقال شد. و شیاطین سخنور لال.

آن حضرت وضعیت مردم را در پیش از بعثت چنین به تصویر می‌کشد:در آن هنگام شما مردم بر کنار مغاکی از آتش بودید خوار. و در دیده همگان بی‌مقدار. لقمه هر خورنده. و شکار هر درنده. و لگدکوب هر رونده. و نوشیدنیتان آب گندیده و ناگوار. خوردنیتان پوست جانور و مردار. پست و ناچیز و ترسان از هجوم همسایه و همجوار. تا آنکه خدا با فرستادن پیغمبر خود، شما را از خاک مذلت برداشت. و سرتان را به اوج رفعت افراشت.پس از آن همه رنجها که دید و سختی که کشید. رزم‌آوران ماجراجو، و سرکشان درنده‌خو. و جهودان دین به دنیا فروش، و ترسایان حقیقت نانیوش، از هر سو بر وی تاختند. و با او نرد مخالفت باختند.هر گاه آتش کینه افروختند، آن را خاموش ساخت. و گاهی که گمراهی سر برداشت، یا مشرکی دهان به ژاژ انباشت، برادرش علی را در کام آنان انداخت. علی، علیه‌السلام، باز نایستاد تا بر سر و مغز مخالفان نواخت. و کار آنان با دم شمشیر بساخت.او این رنج را برای خدا می‌کشید. و در آن خشنودی پروردگار و رضای پیغمبر را می‌دید. و مهتری اولیای حق را می‌خرید. اما در آن روزها، شما در زندگانی راحت آسوده و در بستر امن و آسایش غنوده بودید.

فاطمه زهرا، علیهاالسلام، در ادامه سخن به جفایی که امت محمد، صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله، پس از وفات ایشان با خاندانش روا داشتند اشاره کرده و می‌فرماید:چون خدای تعالی همسایگی پیمبران را برای رسول خویش گزید، دورویی آشکار شد، و کالای دین بی‌خریدار. هر گمراهی دعوی‌دار و هر گمنامی سالار. و هر یاوه‌گویی در کوی و برزن در پی گرمی بازار. شیطان از کمینگاه خود سر برآورد و شما را به خود دعوت کرد. و دید چه زود سخنش را شنیدند و سبک در پی او دویدید و در دام فریبش خزیدید. و به آواز او رقصیدند.


بعثت در کلام خاندان رسالت شفیعی‌سروستانی ابراهیم


free b2evolution skin
نظر از: hosna [عضو] 

باسلام وعرض تبریک

1395/02/15 @ 13:38
نظر از: hosna [عضو] 

باسلام وعرض تبریک

1395/02/15 @ 13:38


فرم در حال بارگذاری ...