2
مهر

فضائل امام عسکری  علیه السلام

حضرت امام حسن عسکرى علیه‏ السلام یازدهمین پیشواى شیعه است، رهبرى که در تمام عمر کوتاه خویش (28 سال) مدّتى را در پادگانى در سامرّا، به همراه پدرش امام هادى علیه ‏السلام ،تحت مراقبت بسیار شدید دستگاه استبدادى خلفاى بنى عبّاس قرار داشت،و بعد از شهادت پدر بزرگوارش، این حالت استمرار یافت و نیز بارها به زندان جبّاران زمان، گرفتار شد.

 

 


دوران امامت آن رهبر بزرگ الهى بیش از شش سال به درازا نکشید.
آن بزرگوار، همانند پدرانش به همه فضائل و خوبى‏ها آراسته و از همه بدى‏ها پیراسته بود. او آن چنان در قلّه شکوهمند کمال و فضیلت قرار داشت که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستوده‏اند بلکه دشمنانِ کینه ورز و سرسخت، به مدح و ستایش او پرداخته‏اند. براى نشان دادن این حقیقت، به چند نمونه اشاره می ‏شود.


تجلّى فضائل
احمد بن عبیداللّه بن خاقان ـ که پدرش از مهره ‏هاى مهمّ دستگاه خلافتِ ستم پیشه بنى عبّاس و از وزیران آن به شمار مى‏رفت و خود نیز از مخالفان و معاندانِ سرسخت امامان علیهم ‏السلام بود و که در برهه‏‌اى، از طرف حکومت، مسئولیت گرفتن مالیات را در قم، به عهده داشت ـ مى‏گوید:من در سامرّا ندیدم و نشناختم مردى را در میان علویّان، همانند حسن‏بن‏على.
وى از جهت وقار، عفاف، بزرگوارى و بخشندگى، در میان علویّان، فرماندهان ارشد نظامى، وزراء و همه مردم، «نمونه و الگو» بود. و با هر کس سخن مى گفتى، او را مى‏ستود و به نیکى یاد مى‏کرد.*
روزى ابو محمّد بر پدرم عبید اللّه بن خاقان وارد شد، من او را نگریستم؛ آثار بزرگى و عزّت و جلالت از سیماى او پیدا بود. پدرم، مقدم او را گرامى داشت و او را بسیار تکریم کرد. من از این روش پدرم، ناراحت و عصبانى شدم، از او سبب این بزرگداشت را پرسیدم، و خواستم که آن شخصیّت را به من معرّفى کند، پدرم گفت:
«او پیشواى شیعیان و بزرگ خاندان بنى‏هاشم است. او کسى است که شایستگى پیشوایى امّت را دارد، چون خصلت‏هاى برجسته‏اى دارد؛ همچون: فضیلت، پاکى، وقار و متانت، صیانت نفس، زهد و بى‏رغبتى به دنیا، عبادت، اخلاق نیکو، صلاح و تقوا.»
آنگاه احمد بن عبیداللّه مى ‏افزاید:
ابومحمّد ابن الرّضا، در نهایت بزرگى و والائى بود.»


اخلاق وتحوّل آفرینى
حکومت ستمگر بنى عبّاس، امام عسکرى علیه‏ السلام را نزد شخصى به نام: على بن نارمش ـ که یکى از عناصر جنایتکار و از دشمنان سرسخت آل‏ ابوطالب بود ـ زندانى کرد. سران بنى عبّاس به او گفتند: ابومحمّد ابن ‏الرّضاء را تا توان دارى، آزار و اذیّت ده و او را به قتل برسان. از زندان نمودن حضرت، چند روزى نگذشت، تا اینکه دیدند على ‏بن نارمش با آن همه دشمنى و عداوت، در برابر امام سر به زیر افکنده و آن چنان جذبه و عظمت و خُلق و خوى حضرت عسکرى در او تأثیر نهاده که به حضرت نگاه نمى‏کند.وقتى امام عسکرى علیه‏ السلام از این زندان خلاص شد، على بن نارمش آن چنان دچار تحوّل روحى و معنوى گردید که دیدگاهش درباره حضرت، تغییر یافت و در گروه شایستگان زمان قرار گرفت.

 

ادامه »


free b2evolution skin
2
مهر

(تحلیل چهارده سیره کاربردی و عملی رسول‌الله ص):(استکبار ستیزی درسیر ه رسو ل الله ص)

یکی ازسیره عملی رسول الله(ص) که هزینه سخت وسنگینی برای ان در دوره بیست وسه ساله بعثت پرداخته شده است ((استکبار ستیزی)) بوده است تحلیل جامع وهمه جانبه این سیره درصورتی امکان پذیر می گردد که چند نکته کلیدی به درستی توضیح داده شود؛

 

 

 

 

نکته اول: این است تمام انبیا ازجمله رسول خاتم با سه جبهه روبرو بودند:

جبهه اول:که درقران کریم نامبرده شده (ملا) است .یعنی حاکمیت سیاسی قلدران و زورگویانی همچون نمرود،فرعون ، ابوجهل ابو سفیان که با در اختیار داشتن ابزار قدرت هیچ مخالفی راتحمل نمی کردند ودربرابر منطق واستدلال انبیا اززور وخشونت فیزیکی. استفاده می کردند ازاین رو قر آن در گزارش خود در سوره اعراف از (۵۸تا ۱۲۸) نمونه هایی از تقابل این جبهه باطل در برابر انبیایی چون هود، شعیب، صالح وموسی گزارش می دهد که انان بااستفاده از ابزار زوروقلدری از پی کردن ناقه صالح، تا قطع کردن دست وپا پیروان موسی وکشتن کودکان وبه اسارت گرفتن زنان کوتاهی نمی کردند، ودرزمان رسول اعظم نیز ابوجهلوابولهب همین شیوه راداشتند. 

جبهه دوم: غول اقتصادی است که قرآن باعنوان (مترفین) نام می بردکه در لجن زار حرام خواری فرورفته بودند وهمراه با ملا در برابر جبهه حق به مقابله برمی خواستند،وازآیه  (۷۶ تا ۸۱) سوره 
(قصص) قارون راکه پسر دایی یا پسر 
خاله موسی بود به عنوان نمونه ذکر می کند که دربرابر موسی ایستاد تا نابودی خود پیش رفت.

جبهه سوم: احبار، رهبان ، وعالمان فاسد چون کعب الا حبار وابو هریره ها هستند، چراکه آنان با قضاوت وحکم به ناحق دادن ،وبهشت فروشی کردن دم ودستگاهی به راه انداخته بودندو دستشان دردست جبهه اول و دوم قرار داشت وانبیا رامزاحم خود می دانستندکه درآیه (۳۸)سوره توبه ،پرده ازچهره انان برداشت ومی گوید:(ان کثیرا من الاحبار والرهبان لیا کلون اموال الناس بالباطل ویصدون عن سبیل الله).

این سه جبهه باطلی اند که به مدت ببست وسه سال دربرابر رسول الله (ص) ایستادند.

 

ادامه »


free b2evolution skin
2
مهر

ماجرای شهادت امام حسن عسکرى (علیه السلام)

روز هشتم ربیع الاول سال 260 هجری، روز دردآلودی در شهر سامراء بود خبر شهادت امام عسکری علیه السلام در عنفوان شباب همه جا را فراگرفت. بازارها تعطیل شدند و مردم شتابان و گریان به سوی خانه امام رفتند. مورخان این روز غمبار را به روز قیامت تشبیه کرده اند…

 

 

ماجرای شهادت امام عسکری علیه السلام و اثبات امامت امام زمان علیه السلام

یکی ازمسائلی که میتوان از طریق آن وجود مقدس امام زمان (عج) را به اثبات رساند ماجرای شهادت پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری (ع)واتفاقات همراه آن است همانطور که میدانیم و از روایت ها و حکایت های تاریخی به روشنی به دست می آید, سال ها پیش از آن که هشتم ربیع الاول سال260 هجری فرا رسد, پیشوایان معصوم و به ویژه واپسین فرستاده خداوند, پیامبر خاتم,(ص) امامت آخرین حجّت الهی, حضرت مهدی(عج) را نوید داده بودند.

با شهادت یازدهمین پیشوای شیعیان در هشتم ربیع الاول سال 260 هجری در حالی که بیش از پنج بهار از عمر آخرین ذخیره الهی سپری نشده بود, فصل بهره مندی انسان ها از امام ظاهر به پایان رسید. و در پی آن دورانی بسیار مهّم در زندگی پیروان اهل بیت پیش آمد. این دوران هم زمان با دو رخ داد مهمّ آغاز شد

نخست: رسیدن آخرین حجّت الهی به مقام امامت؛

دیگر: قرار گرفتن آن حضرت در پرده پنهان زیستی.

اگر چه برگزیدگانی از شیعه برای این مرحله آمادگی کامل داشتند, اما می بایست هر دو رخداد (امامت و غیبت(، برای عموم شیعیان به اثبات برسد, چرا که حضرت مهدی(عج) نخستین روز امامت را در حالی آغاز کرد, که جز افرادی اندک، ـ که پیش از آن، در دوره امام عسکری(ع) ایشان را دیده بودند

کسی او را ندیده بوداو باید حاضر میشد وامامت خود را به اثبات میرساند اما چگونه ؟!!آیا کسی حرف کودکی 5 ساله راقبول دارد ؟
پیشتر امام حسن عسکری (ع) این روز را پیش بینی کرده بود وتدابیری برای آن اندیشیده بود: مثلا طبق گفته تاریخ امام حسن عسکری (ع) قبل از شهادت خود سه نشانه وعلامت را برای یار دیرینه خود ابوالادیان بیان میکند که هرکس هنگام شهادتش آن نشانه ها را داشته باشد او امام وجانشین وی خواهد بودآن سه نشانه از این قرار بودند:
1- کسی که بر پیکر امام نماز بخواند
2- کسی که جواب نامه ها را از ابوالادیان طلب کند
3- کسی که از اموال وهمیان خبر دهد
همانگونه که شاهد خواهیم بودزمان شهادت امام حسن عسکری (ع) امام زمان (عج) نشانه ها یی از خود نشان میدهد…ماجرایی که ده ها تن شاهد وجود مقدس امام زمان (عج) بودند ونشانهای بارز امامت ایشان رادیدند وآن را قبول داشتند.

 

ادامه »


free b2evolution skin
31
شهریور

شرح دعای ندبه

شرح دعای ندبه- بخش اول

 

 

 

 


دعای ندبه از دعاهای مستحب منتسب به امام جعفر صادق (ع) با موضوعیت استغاثه به صاحب الامر (عج) و متاسف بودن از غیبت ایشان است. این دعا نخستین بار در کتاب «المزار الکبیر» روایت شده و در ادامه توسط سید بن طاووس در کتاب «اقبال الاعمال» بیان شده است. در این دعا به حمد و سپاس خدای متعال پرداخته شده و از حکمت برگزیده شدن پیامبران و اولیاء الهی سخن به میان آمده است. همچنین مهم‌ترین فراز حیات دنیوی هر یک از انبیاء ذکر شده و به خلاغت امام علی علیه السلام و برخی از فضایلشان اشاره گردیده است. علاوه بر تمامی این بی وفایی و شقاوت اعداء دین، استغاثه و بیان شوق نشبت به امام زمان (عج) به عنوان آخرین معصوم و منجی، طلب تعجیل در فرج او، از میان رفتن باطل و روی کار آمدن حق و محکم شدن پیوند با حضرت از دیگر مسائل مطرح شده در این دعا می‌باشند. برای این دعا که عموما در روز جمعه تلاوت می‌گیرد و خواندن آن در اعیاد استحباب دارد، شرحی توسط حجت الاسلام قرائتی نگاشته شد که در این مطلب قصد داریم با استناد به آن شرح فرازهایی از آن را به رشته تحریر در آوریم.

فراز اول
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ، وَ لَهُ الْحَمْدُ رَبِّ الْعالَمِینَ

سپاس خداوندی که معبودی جز او نیست و ستایش تنها برای اوست که پروردگار عالمیان است.

دعا آدابی دارد. از این آداب، حمد، شُکر و ثنای الهی است که  در ابتدای آن می‌آید. اولیاء الهی دعایی را که قبل از آن حمد و ثنا نباشد ابتر و ناتمام معرفی کرده‌اند. دعای ندبه نیز با حمد الهی آغاز شده است. این فراز نکاتی را در بر دارد که در ادامه و پس از بررسی واژگان مهم به آن‌ها پرداخته خواهد شد.

واژه «رب» در این فراز آمده است. این کلمه برای کسی استفاده می‌شود که علاوه بر مالکیت چیزی در رشد و پرورش آن نیز نقش پُر رنگی دارد. خدای متعال هم صاحب و مالک حق و حقیقی این جهان است  هم تدبیر کننده و پروش دهنده آن (پروردگار). پس می‌توان گفت تمامی عالم هستی سیر تکاملی دارد و در مسیری که حق تعالی مشخص کرده هدایت می‌شود.

واژه دیگر «حمد» است. حمد صرفا در معنای شُکر نیست. این کلمه تلفیقی از ستایش و شُکر است. آدمی جمال، کمال و زیبایی را مدح کرده و در مقابل نعمت، خدمت و نیکوکاری که از جانب دیگری برای او انجام می‌شود، شُکر به جای می‌آورد. پس خدایی که در کمال و جمال بی همتا است سزاوار ستایش و به جهت نعماتی که ارزانی می‌دهد شایسته شُکر است. عبارت «الحمد لله» را می‌توان بهترین نوع تشکر از حق تعالی عنوان کرد. ناگفته نماند که تشکر از مخلوق اگر که در مسیر خداوند باشد و به امر او باشد، با شُکر الهی منافاتی ندارد.

الحمدلله رب العالمین
و اما واژه دیگر « الْعالَمِینَ » است. این واژه دو معنا دارد؛ یا مقصود آدمیان هستند همانطور که در آیه هفتاد سوره حجر قوم لوط به پیامبرشان گفتند: «أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعالَمِینَ؛ آیا ما تو را از  ملاقات کردن با مردم نهی ننمودیم؟!». و یا منظور تمامی عالم و عوالم هستی است.

نکات یا پیام‌های این فراز از دعای ندبه عبارتند از:

در عبارت « الْحَمْدُ لِلَّهِ »، الف و لام به کار رفته است و این نشان دهنده این امر است که تمامی حمد و ستایش از آن خداوند است.
حق تعالی در تربیت و رشد عالم اجباری ندارد (مجبور نیست) چرا که حمد برای امور غیر اجباری است.
نتیجه می‌شود که تمامی عالم زیبا است و نیکو تدبیر شده است (به سبب آن‌که حمد همانطور که بیان شد برای زیبایی و احسان است).
علت حمد، پروردگاری او می‌باشد.
خداوند رَب است. پس رابطه او با آدمی دائمی و تنگاتنگ است. می‌توان یک بنا و مربی را مثال زد؛ بنا، بنای خود را ساخته و می‌رود اما مربی همواره در حال نظارت است.
عبارت «رَبِّ الْعالَمِینَ» نار بر دو نوع تربیت خواهد بود: تربیت تشریعی که با راهنمایی انبیاء صورت می‌پذیرد و خاصه انسان‌ها است و تربیت تکوینی که به رشد و پروش انسان، جمادات، گیاهان و حیوانات اطلاق می‌گردد.
منبع:موسسه معراج النبی

 


free b2evolution skin
31
شهریور

دعای ندبه

مستحب است دعای ندبه را در چهار عید یعنی: «فطر و قربان و غدیر و روز جمعه» بخوانند و دعا این است:

 

 

 

 

 


الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلَىٰ سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ تَسْلِيماً . اللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَىٰ مَا جَرىٰ بِهِ قَضاؤُكَ فِي أَوْلِيائِكَ الَّذِينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ وَدِينِكَ، إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ جَزِيلَ مَا عِنْدَكَ مِنَ النَّعِيمِ الْمُقِيمِ الَّذِي لَازَوالَ لَهُ وَلَا اضْمِحْلالَ، بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فِي دَرَجاتِ هٰذِهِ الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ وَزُخْرُفِها وَزِبْرِجِها، فَشَرَطُوا لَكَ ذٰلِكَ، وَعَلِمْتَ مِنْهُمُ الْوَفاءَ بِهِ، فَقَبِلْتَهُمْ وَقَرَّبْتَهُمْ وَقَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِيَّ وَالثَّناءَ الْجَلِيَّ، وَأَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلائِكَتَكَ، وَكَرَّمْتَهُمْ بِوَحْيِكَ، وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ؛
ستایش ویژۀ خدا، پروردگار جهانیان است و درود و سلام خدا، سلامی کامل، بر سرور ما محمد، پیامبرش و اهل‌بیت او. خدایا تو را ستایش، بر آنچه به آن جاری شد قضای تو درباره اولیایت، آنان ‌که تنها برای خود و دینت برگزیدی، آنگاه که برای ایشان اختیار کردی، فراوانی نعمت پابرجایی که نزد توست، نعمتی که تباهی و نابودی ندارد، پس از آنکه بی‌میل بودن نسبت به رتبه‌های این دنیای فرومایه و زیب و زیورش را با آنان شرط کردی، آنان هم آن شرط را از تو پذیرفتند و تو هم وفا نمودن به آن را از جانب آنان دانستی، پس قبولشان کردی و مقرّب درگاهشان نمودی و برای آنان یاد والا و ثنای روشن پیش آوردی و فرشتگانت را بر آن‌ها فرو فرستادی و به وحی‌ات بزرگشان داشتی و از دانشت به آنان عطا کردی؛
وَجَعَلْتَهُمُ الذَّرِيعَةَ إِلَيْكَ، وَالْوَسِيلَةَ إِلَىٰ رِضْوانِكَ، فَبَعْضٌ أَسْكَنْتَهُ جَنَّتَكَ إِلَىٰ أَنْ أَخْرَجْتَهُ مِنْها، وَبَعْضٌ حَمَلْتَهُ فِي فُلْكِكَ، وَنَجَّيْتَهُ وَمَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَكَةِ بِرَحْمَتِكَ، وَبَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِكَ خَلِيلاً، وَسَأَلَكَ لِسانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ فَأَجَبْتَهُ، وَجَعَلْتَ ذٰلِكَ عَلِيّاً، وَبَعْضٌ كَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَةٍ تَكْلِيماً، وَجَعَلْتَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ رِدْءاً وَوَزِيراً، وَبَعْضٌ أَوْلَدْتَهُ مِنْ غَيْرِ أَبٍ، وَآتَيْتَهُ الْبَيِّناتِ، وَأَيَّدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ، وَكُلٌّ شَرَعْتَ لَهُ شَرِيعَةً وَنَهَجْتَ لَهُ مِنْهاجاً، وَتَخَيَّرْتَ لَهُ أَوْصِياءَ؛
و ایشان را دست‌آویز به سویت و وسیله به جانب خشنودی‌ات قرار دادی، پس بعضی را در بهشت جای دادی تا آنکه از آنجا بیرونش آوردی و بعضی را در کشتی خود حمل نمودی و او را و هر که همراه او ایمان آورده بود به رحمتت از هلاک شدن نجات دادی و بعضی را برای خود دوست صمیمی گرفتی و از تو درخواست نام نیک، در میان آیندگان کرد و تو درخواست او را اجابت نمودی و نامش را بلند آوازه کردی و با بعضی از میان درخت سخن گفتی، سخن گفتنی ویژه و برای او برادرش را یاور و وزیر قرار دادی و بعضی را بدون پدر به وجود آوردی و دلایل آشکار به او عنایت فرمودی و به روح‌القدس او را حمایت کردی و برای همه آنان شریعت مقرّر فرمودی و راه را روشن و واضح ساختی و جانشینانی اختیار کردی؛
مُسْتَحْفِظاً بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ، مِنْ مُدَّةٍ إِلَىٰ مُدَّةٍ، إِقامَةً لِدِينِكَ، وَحُجَّةً عَلَىٰ عِبادِكَ، وَ لِئَلَّا يَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ، وَيَغْلِبَ الْباطِلُ عَلَىٰ أَهْلِهِ وَلَا يَقُولَ أَحَدٌ لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولاً مُنْذِراً، وَأَقَمْتَ لَنا عَلَماً هادِياً فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزىٰ، إِلَىٰ أَنِ انْتَهَيْتَ بِالْأَمْرِ إِلىٰ حَبِيبِكَ وَنَجِيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وآلِهِ؛

 

ادامه »


free b2evolution skin